به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اهواز، دکتر مهدی گلشنی استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، امروز(21 اردیبهشت) در نشست علمی با موضوع خداباوری از منظر عالمان علوم تجربی معاصر که در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد گفت: اگر از دوره تمدن اسلامی آغاز کنیم می بینیم که اکثر دانشمندان خداباورند و در کل کار علمی را بخش از فعالیت های دینی خود تلقی می کنند.
وی با بیان اینکه علم جدید در محیطی خداباور و دینی تکون یافت افزود: غالب بنیانگذاران علم جدید همچون کپلر، گالیله، نیوتن و... مطالعه علمی خود را وسیله ای برای دیدن آثار صنع خداوندی در طبیعت قانومندی می دانستند اما توفیق فیزیک کلاسیک در صحنه عمل در توضیح سیستم های فیزیکی از یک طرف تکیه بر عقل انسانی را تقویت و از سوی دیگر نقش متافیزیک را در علم تضعیف کرد.
استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف، تصریح کرد: پیدایش مکاتب تجربه گرا در علم و ظهور فلاسفه ای نظری هیوم و عالمانی نظیراوگوست کنت و داروین بیشتر نقش متافیزیک و دین را در علم تضعیف کرد و این ایده ترویج شد که همه چیز را بر حسب علوم تجربی توضیح دهند.
وی عنوان کرد: این وضعیت تا نیمه اول قرن بستم نیز حاکم بود و بسیاری از عالمان و فلاسفه، علم را تنها مرجع پاسخگویی به سؤالات انسانی می دانستند اما از نیمه دوم قرن بیستم پس از آنکه از یک طرف بشر دو جنگ جهانی مخرب را پشت سر گذاشت و از طرف دیگر برخی مکاتب فلسفه علم رواج یافت در توانایی علم در پاسخگویی به تمامی سؤالات و نیازهای انسانی تردید حاصل شد.
وی اضافه کرد: دانشمندان به این نتیجه رسیدند که علم نمی تواند بدون مفروضات فوق علمی کار کند و بدین ترتیب خودکفا بودن علممورد تردید قرار گرفت و از سوی دیگر تلاش هایی از جانب عالمان دین به عمل آمد تا بیشتر به علم جدید آگاهی یابند و زمینه های مشترک علم و دین را بررسی کنند.
دکتر گلشنی، با اشاره به اینکه امروزه پیرامون رابطه علم و دین چند دیدگاه مطرح است خاطر نشان کرد: عده ای بین علم و دین تعارضی نمی بینند و انها را دو قلمرو مستقل می دانند که با حوزه های مختلف و سؤالات متفاوت سر و کار دارند.
وی ادامه داد: گروهی دیگر به تعارض بین علم و دین اعتقاد دارند که از این ها یک گروه نص گرایان هستند که از متون دینی شروع و احکامی درباره موضوعات علمی صادر می ککنند که در مواردی با یافته های علم تعارض دارد اما اکثریت این گروه مادیون گرا هستند که تنها علم تجربی را وسیله کسب دانش درباره جهان و قابل اعتماد می دانند و جایی برای دین و خدا در نظر نمی گیرند.
وی با بیان اینکه اینها در مقام هستی شناسی فقط برای ماده واقعیت قائلند و در مقام معرفت شناسی همه علوم را قابل تحویل به فیزیک می بینند اذعان داشت: تعدادی از عالمان یا به خاطر تعارضی که در بعضی موارد میان علم و دین می بینند و یا به خاطر پیروی از مد، منکر اصالت دین هستند و حاضر نیستند ملاحظات دینی را در بحث های خود وارد کنند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره به اینکه عده ای علم و دین را مکمل هم می دانند که با حوزه ها و یا سطوح مختلف سروکار دارند و با هم یک جهان بینی منسجم به دست می دهند تاکید کرد: به عقیده این گروه علم سؤالاتی را مطرح می کند که خود نمی تواند جواب دهد و دی اینجا دین پاسخگو است.
وی اظهار کرد: در این دیدگاه علم و دین یک زوج مرتبط را تشکیل می دهند که در آن عامل وحدت بخش خداست و هر پدیده طبیعی و هر تبیینی از آن، حاکی از وجود خداست لذا پژوهش علمی یک نوع عبادت است، در واقع دین یک مبنای متافیزیکی برای علم و توجیه موفقیت های علمی فراهم می کند.
وی با بیان اینکه علم می تواند ضمن آشکار کردن عظمت خلقت الهی دین را از خرافات برهاند ابراز کرد: بعضی از عالمان خدا را با قوانین طبیعت یا کل جهان تطبیق می دهند اما اکثریت معتقدان به خدا، پروردگار را موجودی متعال و فوق طبیعت تلقی می کنند.
دکتر گلشنی، با اشاره به اینکه در مورد اعتقاد به خدا به عنوان موجودی مستقل و فوق طبیعت سه دیدگاه در میان عالمان معاصر وجود دارد گفت: یک دیدگاه منکران وجود خدا هستند و معتقدند که برای اثبات خدا راهی وجود ندارد، علوم به تنهایی قادر به پاسخگویی سوالات ما هستند و جهان طبیعت خودکفاست و نیازی به ماوراء طبیعت نیست.
وی با بیان اینکه از نظر این ها خدا اصلا مطرح نیست و بعد روحی انسان چیزی جز تجلی فرآیندهای فیزیولوژیکی که در مغز انسان رخ می دهد، نیست افزود: دیدگاه دوم افراد ظاهرا بی تفاوت است که این گروه عالمان آشکارا اظهار بی اعتقادی به خدا نمی کنند ولی در نوشته ها یا گفته هایشان چیزی که حاکی از اعتقاد به خدا باشد را نمی بینیم.
استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف، دیدگاه سوم را معتقدان به وجود خدا عنوان کرد و ادامه داد: از میان برهان هایی که فلاسفه بر وجود خدا ارائه کرده اند برهان کیهان شناسی و برهان نظم بیشتر مورد توجه عالمان علوم تجربی قرار گرفته است.
وی اذعان کرد: بعد از تکون علم جدید و بروز توفیقات آن اعتماد بشر بر آن بیشتر شد و علم تجربی و روش های آن معیار سنجش اعتبار سایر اقسام دانش شد و چون دین و فلسفه اعتبار خود را از علم کسب نمی کنند آنها تحت الشعاع علم قرار گرفتند.
دکتر گلشنی تصریح کرد: رونق برخی مکاتب فلسفی و جریانات علمی نیز مزید بر علت شد و محیط های علمی را هر چه بیشتر از افکار دینی و متافیزیکی خالی کرد اما در چند دهه اخیر از حدت این نگگارش ضد دینی کاسته شده و بعضی جاها و در نزد برخی برزگان علم، بازگشت به دین را می بینیم.
وی مثال های خود را با ارائه سخنانی از فیزیکدانان غربی مطرح می کردند، در جمع بندی موضوع مورد بحث عنوان کرد: بسیاری منکران خدا روی مدل ها و نظریه هایی تکیه کردند که به شدت قابل مناقشه اند و تحولات فیزیک در قرن 20 و بحرانی که فیزیک در زمان حاضر با آنها روبه روست باید به فیزیکدانان آموخته باشد که در اظهار نظرها متوجه محدودیت های علم باشند.
وی با بیان اینکه بسیاری فیزیکدانان مطرح تراز اول جهان پاسخ منکران خدا و شبهات آنان را داده اند اما متاسفانه حتی یک کتاب یا مطلب از آنها ترجمه نشده است لذا می طلبد محققان، اساتید عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، یاد آور شد: نکته مهم آن است که اکثر زیست شناسان و فیزیکدانان ناخداباور هستند ولی بسیاری از فیزیکدانان شاخص و ستاره های فیزیک به شدت خداباورند و کار علمی خود را به نوعی عبادت تلقی میکنند.
پایان پیام/
نظر شما