خبرگزاری شبستان: معاون رئیس جمهور آمریکا در یک اندیشکده آمریکایی ضمن اعلام حمایت از توافق هسته ای ایران و ۱+۵ تأکید کرد که دولت واشنگتن در صورتیکه لازم باشد، آمادگی دارد با ایران وارد جنگ شود. «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا روز پنج شنبه (دیروز) در تازه ترین موضع گیری ضدایرانی خود گفت واشنگتن اگر لازم باشد با تهران وارد جنگ می شود.
وی که در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن صحبت می کرد، با بیان اینکه وقوع جنگ امری «غیرقابل پیش بینی» است، گفت با این حال «در صورتی که لازم باشد، اتفاق خواهد افتاد. این ریسکی است که اگر ایران به سمت بمب حرکت کرد، ما باید بپذیریم.»
بایدن ادامه داد: «بهترین ارتش تاریخ همچنان آماده است. دوست من باراک اوباما را دست کم نگیرید. او مثل فولاد آبدیده می ماند و حاضر است هرآنچه را که برای ایمن نگه داشتن هم پیمانان ما لازم است، انجام دهد.»
معاون رئیس جمهور آمریکا به استقرار کشتی های جنگی نیروی دریایی آمریکا برای محافظت از کشتی های آمریکایی در خلیج فارس به دنبال توقیف کشتی «مرسک» به دلایل حقوقی در آب های خلیج فارس توسط ایران اشاره کرد و گفت: «ما آماده استفاده از زور هستیم. فقط کافی است به اخباری که امشب درباره آنچه که ما در تنگه ها صورت دادیم، گوش دهید.»
بایدن همچنین تأکید کرد که اوباما اجازه آمادگی نظامی آمریکا برای شرایطی که تصمیم به حمله به ایران گرفته شود را داده است.وی در اینباره گفت: «قبل از اینکه اوباما اعلام کند، چنین سیاستی وجود نداشت که تمامی ابزار الات نیروی آمریکا برای جلوگیری و نه مهار یک ایران مجهز به سلاح هسته ای به کار گرفته شود. او اطمینان داد که ارتش ما قابلیت و توانمندی اجرای این مأموریت را در صورت لازم دارا می باشد.»
بایدن در خصوص توافق هسته ای ایران و 1+5 گفت: «به آن هایی که می گویند، توافق "راه را برای رسیدن ایران به بمب هموار می کند"، با احترام می گویم که چنین چیزی نمی شود.»
معاون اوباما ادامه داد که دولت آمریکا توافقی را به امضا درنمی آورد که به کاهش فوری تحریم ها منجر شود؛ اجازه بازرسی های سرزده را ندهد و همچنین زمان گریز هسته ای را به بیش از سه ماه افزایش ندهد.
بایدن در اظهارات خود خواسته جدیدی را مطرح کرد: «توافق هسته ای، ایران را ملزم می کند که ابعاد احتمالی نظامی فعالیت های هسته ای خود در گذشته را آشکار کند.»«جو بایدن» در ادامه با رد خواسته های ایران برای لغو فوری تحریم ها در توافق نهایی هسته ای، خواستار دسترسی به تأسیسات نظامی ایران شد.
وی همچون بسیاری از مقامات دولت آمریکا تأکید کرد که کاهش تحریم های ایران باید به صورت مرحله ای باشد و گفت که باید یک مکانیسم «روشن» در سازمان ملل برای وقتی وجود داشته باشد که ایران توافق نهایی هسته ای را نقض کرد.بایدن همچنین گفت که این توافق «یک فرصت تاریخی برای ایجاد یک راه حل بادوام صلح آمیز به وجود می آورد.»
وی تأکید کرد که طبق توافق هسته ای، مسیر ایران به سوی غنی سازی پلوتونیوم «تا ابد» بسته می شود و مدعی شد که ایران در حال حاضر قابلیت ساخت هشت سلاح هسته ای را دارد. بایدن ادامه داد: «ما نه تنها سخت ترین نظام تحریم در تاریخ را (علیه ایران) کنار هم قرار دادیم بلکه فراگیرترین تحریم ها علیه ایران را ایجاد کردیم.»
وی در ادامه افزود که توافق جامع که در حال حاضر طرفین مذاکره کننده ایران و 1+5 در خصوص آن بحث و گفت وگو می کنند، «اساساً» جدول زمانبندی توانایی ایران برای رسیدن به قابلیت های تسلیحات هسته ای را تغییر می دهد.
وی در خصوص نگرانی ها از حصول یک توافق بد با ایران گفت که اگر دولت آمریکا فکر کند که ایران به تعهدات خود پایبند نیست؛ تولید اورانیوم خود را کاهش نداده و بازفراوری پلوتونیوم و دیگر راههای مخفیانه برای ساخت یک بمب را متوقف نکرده است، آن هنگام با ایران توافق نخواهد کرد.
بایدن تصریح کرد: «این توافق ارتباطی به مسئله اعتماد ندارد بلکه بحث راستی آزمایی وجود دارد.»
معاون اوباما همچنین تصریح کرد که واشنگتن در بین تلاش ها ی 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) برای رسیدن به یک توافق جامع، به طور فزاینده ای با رژیم صهیونیستی نیز همکاری دارد.
وی در اینباره گفت: «در حالیکه این توافق را دنبال می کنیم، همکاری خود با اسرائیل و دیگر شرکای منطقه ای خود را افزایش می دهیم. بگذارید صریح بگویم: هیچ رئیس جمهوری بیش از اوباما برای امنیت بیشتر اسرائیل کاری انجام نداده است. این رویه تغییری نخواهد کرد. »
بایدن ادامه داد: «افسانه ای وجود دارد مبنی بر اینکه این توافق هسته ای، ایران را قادر به تسلط بر خاورمیانه می کند. چه توافق حاصل شود، چه حاصل نشود، ایران بر خاورمیانه مسلط نمی شود. مردم خاورمیانه به هیچ عنوان نمی خواهند تحت سلطه کسی باشند.»[i]
بعد از بیان این مقدمه خبری بلند ، قصد داریم دلیل این تهدیدات آمریکا را بررسی کنیم.
منطق غالب در سیاست خارجی آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی، برتری جویی بوده است این منطق که استنتاجی از مفهوم ثبات هژمونیک است از ایالات متحده می خواهد رهبری جهانی را برعهده بگیرد و با قدرت نظامی خود که بر اساس مکتب رئالیسم است،سیاست های منطقه ای خود را پیش ببرد و مخالفین این سیاست را سرکوب کند. گفتمانی که ایران را به عنوان مهمترین تهدید(!) در خاورمیانه معرفی می کند سعی دارد براساس دیپلماسی اجبار و فشار و همچنین استفاده از قدرت های درجه دو منطقه ای به عنوان نایب در جنگ نیابتی،قدرت قدرت اول را که در پی کسب هژمون منطقه ای است سرکوب کند.
زیرا هژمون منطقه ای ( ایران) مایل نیست که رقبای همتا داشته باشد و در جست و جوی جلوگیری از نفوذ قدرتهای بزرگ در منطقه تحت امر خود است.به همین خاطر از هر ابزاری از جمله تحریم برای برای محاصره ایران استفاده می کند. هویت سیاسی ایالات متحده در سیاست خارجی، مبتنی بر انگارهی «باور به استثنایی بودن» است. این انگاره به این معناست که آمریکا دارای ریشههای یگانه، اعتقادات ملی یگانه، نهادهای سیاسی و مذهبی برجسته و متفاوت با ملتهای دیگر است. از همین منظر، توسعهی مداوم لیبرالیسم و دموکراسی ـکه معادل ارزشهای آمریکایی استـ میتواند به عنوان یک هدف و شاخص سیاستهای آمریکایی تلقی شود. خاورمیانه درگیر آشفتگی شدیدی شده است.
نظم ساکنی که به مدت یک قرن بر منطقه حاکم بوده از هم پاشیده است. چندین کشور به دلیل استفاده از زور توان خود را از دست دادهاند و دیگر نمیتوانند قانون و نظم را حکمفرما کنند. این مسئله به ویژه در مورد عراق، لبنان، لیبی و سوریه صادق است.
حتی مصر، تنها کشور عربی تاریخی، در گسترش مؤثر سلطه خود در عرصه قلمرو خویش به مشکلاتی برخورده است.در این میان ایران است که کانون و لنگرگاه ثبات شده است و ثبات از تهران به سایر کشورها تسری می یابد.اختلاف جدی ایران و آمریکا بر سر خاورمیانه کاملا عیان است و و جو بایدن هم به مخالفان دیپلماسی این اطمینان را داده است که آمریکا مانع از نفوذ بیشتر ایران در خاورمیانه خواهد شد.جمهوری اسلامی ایران، به مثابهی نظام برآمده از انقلابی اسلامی علیه دولتهای متحد غرب، در طول 35 سال اخیر، در حال تخاصم با آمریکا بوده است. تخاصمی که نتیجهی منطقی عملکرد تاریخی منفی آمریکا در قبال ملت ایران بوده است. در این میان، فناوری صلحآمیز هستهای ایران، منازعهی فلسطینـاسرائیل، جنبش بیداری اسلامی و... از جمله اساسیترین حوزههای اختلاف میان دو کشور است. به ویژه در باب نقش منطقهای، ایران به دنبال خاورمیانهای عاری از سلاح هستهای با دولتهایی دموکراتیک مستقل و متعهد به وحدت اسلامی است. در حالی که آمریکا در خاورمیانه، هدف اساسی تأمین امنیت اسرائیل و امنیت انرژی را دنبال میکند.لذا پرواضح است که درک دو کشور از شرایط خاورمیانه و نیز تصویر آیندهی مطلوب خاورمیانه در نزد نخبگان ایران و آمریکا، تضادی انکارناشدنی دارند.[ii]
نتیجه گیری:
توافق هستهای در صورت به وقوع پیوستن، هرچند فضا را برای پیگیری منافع ملی جمهوری اسلامی بهبود بخشیده و موانعی را بر راه ارتقای نقش منطقهای ایران برمیدارد، اما الزاماً به معنای ارتقای نقش منطقهی ایران در خاورمیانه نخواهد بود. در واقع افزایش قدرت منطقهای ایران، همچنان با اصول اساسی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه در تضاد است و به نظر نمیرسد مذاکرات یا حتی برقراری رابطه با آمریکا تغییری در این سیاست کلان ایجاد نماید. لذا در کنار اینکه نباید نسبت به مذاکرات با آمریکا دچار خوشبینی مفرط گردید، اما بایستی با جدیت سیاست تعامل سازنده و مذاکرات را پیگیری نمود تا در صورت فرصت مناسب، از تمامی ظرفیتهای بینالمللی برای ارتقای منافع ملی بهره برد.[iii]
نویسنده:بهنام خسروی
نظر شما