تعبیر آیت الله بهاء الدینی درباره آیت الله بهجت چه بود؟

خبرگزاری شبستان: آیت الله بهاء الدینی رضوان الله علیه، تعبیری درباره آیت الله بهجت قدس سره الشریف به کار بردند و فرمودند ایشان بعد از حضرت حجت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ثروتمندترین هستند - از حیث ذخایر معنوی و معرفت - اما شما وقتی به آقای بهجت مراجعه می کردید می دیدید خودش را فقیرترین می داند.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: آیت الله بهاء الدینی رضوان الله علیه،  تعبیری درباره آیت الله بهجت قدس سره الشریف به کار بردند و فرمودند ایشان بعد از حضرت حجت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ثروتمندترین هستند - از حیث ذخایر معنوی و معرفت - اما شما وقتی به آقای بهجت مراجعه می کردید می دیدید خودش را فقیرترین می داند و می گوید هرچه دارم از خداست. این یعنی اگر می توانی قیام کنی این قیام هم از خداست. چه کسی به تو توان و دست و پا  و حال و زبان داد؟ فرمود: و ما توفیقی الّا بالله.

آیت الله روح الله قرهی، اندیشمند دینی و رییس حوزه علمیه امام مهدی (عج) حکیمیه در این بخش از گفتگو  با سرویس "قرآن و معارف"، به ابعاد دیگری از بحث دعا به ویژه ارتباط معنایی و باطنی میان سه ماه رجب، شعبان  و رمضان و آگاهی به فقر درونی به مثابه گنجینه بهره مندی از فیوضات این سه ماه پرداخته است.

 

 

جناب قرهی! در سنت و فرهنگ اسلامی و شیعی، همواره بین سه ماه رجب المرجّب و شعبان المعظّم و رمضان المبارک، پیوند وثیقی برقرار بوده است. انگار که محتوای این سه در کنار هم به یک مراد و به یک هدف نظر دارند. شما این ارتباط را طور می بینید؟

یکی از خصوصیات ماه رجب،  شستشوی گناهان است و این موضوع مهمی است. کسی می تواند رمضان را به خوبی درک کند که در رجب تطهیر یافته باشد. کسی می تواند حلاوت مناجات شعبانیه و لذت سحر را بفهمد که رجب را خوب پشت سر گذاشته باشد. در واقع معاصی و ذنوب ما در نهر رجب شستشو داده می شود تا بتوانیم لباس تقوا را در شعبان بر تن کنیم و در رمضان با لباس تقوا به ضیافت الله و مهمانی خدا برویم. ارتباط بین این سه ماه در این نقطه است که وقتی شما به یک ضیافت مهم دعوت شده اید اول می روید خودتان را شستشو می دهید چون می دانید قرار است بهترین لباس هایتان را بر تن کنید و آدمی بهترین لباس خود را در هر وضعیتی بر تن نمی کند. مثلا شما آن شب به یک ضیافت مهم دعوت شده اید. تا عصر هم سر کار بوده اید و عرق کرده اید، هیچ وقت با دست و روی عرق کرده و کثیف نمی روید لباس های مهمانی تان را بپوشید. اول خودتان را می شویید و معطر می کنید بعد لباس هایتان را می پوشید و بعد هم به مهمانی وارد می شوید. حال شما این نسبت ها را در ضیافت الله در نظر بگیرید که میزبان شما چه کسی است؟ آیا شایسته است ما در ضیافتی که میزبانش ذوالجلال و الاکرام است با قلب هایی که تطهیر نیافته اند و در مناجات ها و دعاها و نمازهای رجب المرجب شستشو داده نشده اند حاضر شویم؟

رسول مکرم صلّی الله علیه و آله  و سلّم فرمودند: دعیت الی ضیافت الله / خدا شما را به ضیافت و مهمانی اش دعوت کرده است.  در واقع ماه مبارک رمضان، صیامش مهم نیست. صیام ماه رمضان مقدمه ای است برای ضیافت الله. اصل این است که انسان ضیافت الله را از دست ندهد اما این زمانی به دست می آید که آن آمادگی برای حضور قلبی و روحانی در رجب و شعبان به دست آمده باشد.

اجازه بدهید چون این چاله و چاهی است که بسیاری از ما در آن می افتیم و آن اصل را دریافت نمی کنیم روی آن کمی درنگ کنیم. شما حتی به این اشاره می کنید که صوم یا روزه،  فی نفسه مطلوب ما نیست. مطلوب ما آن وصال روحانی و باطنی است که برای بنده حقیقی اتفاق می افتد. یعنی انگار که آن نمازها و دعاها و روزه ها، مَرکب ما هستند تا ما را به آن قله های شهود برسانند. چه کنیم که این حالت در ما هم ایجاد شود؟

معرفت و شناخت یک اصل بسیار بسیار مهم است. همه این آشفتگی های ما از نشناختن خودمان است. بشر چون خودش را نشناخت و فکر کرد غنی است گرفتاری ها سراغش آمد. بزرگ ترین گرفتاری هم همین بود که بشر گمان کرد متعلق به خودش است. به خاطر همین است که  معصوم علیه السلام بیان فرمود: "من عرف نفسه فقد عرف ربّه". توجه کنید که می فرماید قد، و این قد تحقیقیّه است. با تأکید می فرماید: به تحقیق بدانید هرکه خودش را شناخت خدا را هم خواهد شناخت. این یک واقعیت است که اگر کسی خودش را شناخت، به فقر دایمی اش پی می برد و می فهمد چیزی در این عالم متعلق به او نیست. در مثل مناقشه نیست. تصور کنید پدری برای فرزندش مغازه ای می خرد و مغازه او را با  اجناس پر می کند، بعد که همه کارها را انجام داد به او می گوید این مغازه، این کلید و این هم تو، شروع کن و این مغازه را بچرخان. حالا فردا پدر می آید و می گوید فلان جنس را به من بده بنویس به حساب. فرزند هم می گوید اشکال ندارد.  دفعه دوم، دفعه سوم، فلان رفیق من می آید بنویس به حساب. اگر این پسر غافل باشد و نداند این مغازه و جنس هایش از چه کسی است دو روز بعد بالاخره داد و بیدادش هوا می رود و به مادر و این طرف و آن طرف شکایت می برد که فلانی هر رو می آید و جنس می برد و می گوید بنویس به حساب. حالا شما این مثال را  تعمیم بدهید به رابطه ما و پرودگار، تعمیمی بدهید به این که پروردگار ما می فرماید: " مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا / چه کسی است که به خداوند قرض نیکو  بدهد؟" توجه کنید که این تن و روح و ذهن و این توان را او به ما داده است. ما که از خودمان چیزی نداشته ایم. اصل جسم من، مرحمتی مِن ناحیه الله است.  اگر می توانی به کسی کمک کنی این دلسوزی و آن دست دهنده را خدا به تو داده است. اگر در مناجات با خدا اشک می ریزی و حال خوشی داری آن حال خوش و آن اشک را خدا به تو داده است، نه این که حالا چون ما چند رکعت نماز می خوانیم یا مثلا مُحبّ  اهل بیت علیه السلام هستیم خودمان را برای مردم بگیریم و تصور کنیم کسی شده ایم. نه! اتفاقا اگر کسی به این مرحله برسد می فهمد فقیرترین است.

آیت الله بهاء الدینی رضوان الله علیه،  تعبیری درباره آیت الله بهجت قدس سره الشریف به کار بردند و فرمودند ایشان بعد از حضرت حجت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ثروتمندترین هستند - از حیث ذخایر معنوی و معرفت - اما شما وقتی به آقای بهجت مراجعه می کردید می دیدید خودش را فقیرترین می داند و می گوید هرچه دارم از خداست.

این یعنی اگر می توانی قیام کنی این قیام هم از خداست. چه کسی به تو توان و دست و پا  و حال و زبان داد؟ فرمود: و ما توفیقی الّا بالله.

یا مثلا می فرماید "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی".

بله این جا هم اولیای خدا متوجه هستند و  هرچه جلو  می روند بیشتر به فقر درونی شان پی می برند. نمی گویند به به! مرا نگاه کنید. من 30 سال یا 40 سال است که نماز شب ام قضا نشده است. آن ها عمیقا به این معرفت رسیده اند که همه این ها از الطاف خداست، بنابراین چیزی را به خودشان نسبت نمی دهند. اگر کسی به این معرفت برسد آن وقت محبت خدا حتی در پوست و گوشت و استخوان او هم ظاهر می شود.

پایان پیام /

کد خبر 454244

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha