خبرگزاری شبستان: با آغاز مدرنیته و وارد شدن دغدغه هایی چون ارتقای سبک زندگی بسیاری از ویژگی هایی که تا پیش از این دوران به عنوان رکن زندگی محسوب می شدند تبدیل به یک سایه ای کمرنگ شده و به تدریج در کشورهای میزبان از میان رفتند، مقوله ای مثل دین که در جریان این گذار صنعتی، فرهنگی و فکری به حاشیه رانده شد.
اما این شرایط تنها یک تغییر صرف نبود. حذف بسیاری از مسایل به ویژه دین از زندگی انسان هرگز مسئله ای نیست که بتوان آن را پذیرفت چراکه انسان فطرتا خداجوست و گرایش به پرستش دارد اما اگر گوهر ناب دین از او گرفته شود ممکن است در پرتگاه های عقیدتی پرتاب شود که حاصل کار عده ای سودجو است که به نام عرفان و معنویت سعی در فریب مردم دارند.
در طول این سالها گروه ها، فرقه ها و نحله متعددی سر برآوردند و به نام رستگار کردن انسان به فعالیت پرداختند، تعدادی از آنها حتی با اماکن دینی نظیر کلیسا ارتباط داشتند و از منظر دینی فعالیت های خود را مشروعیت می بخشیدند و حاصل تمام این فعالیت ها چیزی نبود جز انحطاط فکری و معنوی غرب، جریانی که بعد از متلاطم ساختن جامعه میزبان قصد بر هلاک جوامع اصیلی کرد که خود گوهرناب دینی داشتند که از هرگونه تحریفی در امان مانده بودند.
افکار و عقاید متعددی پیرامون رسیدن به آرامش مطرح شد. بسیاری از این راهکارها برچسب های دینی داشتند و حتی برخی هرگز خود را دین مدار معرفی نکردند اما از منظر دیدگاه های جامعه شناختی و روان شناختی سعی داشتند که خود را محور و حقیقتی در راستای رسیدن به دین گمشده ای معرفی کنند که در جامعه پنهان شده بود.
به هرجهت این جریانات همواره طرفدارانی را در ممالک مقصد داشتند. طرفدارانی که به نام یافتن حقیقت وارد واهه ای بی ارزش شده بودند که صرفا از دور نمایی فریبنده داشت. در این میان همراهی برخی جریانات دینی و بعضا کلیسا با توجیه اینکه هر عقیده ای امکان طرح شدن را دارد سبب شد تا حتی برخی از انسان های درست کردار این روزگار نیز به انحراف روند.
عرفان های نوظهور و معنویت های نوپدید ارمغان دورانی بود که انسان از دین فاصله گرفت و مسجد، کلیسا، کنشت و معبد را به افکار پوچ فروخت. افکاری که بعد از گذشت مدتی حقیقت خود را به رهروشان نشان می دادند و کسی که به امید تغییر به این گروه ها گرویده بود بعد از مدتی با انواع بیماری های روحی و روانی دست و پنجه نرم کرد.
مسجد، مستحکم ترین مانع برای ورود اندیشه های باطل
با توجه به آنچه که عنوان شد ضرورت پرداخت و بررسی خطرات این نحله ها و گروه ها در سطح مسئولان و بالاخص ائمه جماعات مساجد بیش از پیش احساس می شود. مسئولان باید حمایتی دوچندان را نسبت به آگاه سازی جوانان در سطح مساجد نسبت به این جریانات داشته باشند و توامان دوره ها و کارگاه هایی را جهت آشنایی ائمه جماعات و شرایط کنونی برگزار کنند.
به نظر می رسد فراهم ساختن شرایطی برای برگزاری دوره های متعدد جریان شناسی این نحله ها و آماده سازی افکار جوانان برای مواجهه احتمالی با افرادی که چنین ادعاهایی را دارند می تواند تا حد قابل توجهی در کاهش خطرات این عرفانها موثر باشد.
پایان پیام/
نظر شما