ظواهر عالم،  پرده بر فقر درونی انسان می کشد

خبرگزاری شبستان: اگر بشر خودش را به ظواهر امور عالم و ظواهر آن چیزی که می بیند و جلوی چشمش قرار دارد محدود کند آن وقت غفلت ها سراغ او می آیند و او احساس نیاز نمی کند یعنی متوجه آن فقر درونی نمی شود.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف:  اگر بشر خودش را به ظواهر امور عالم و ظواهر آن چیزی که می بیند و جلوی چشمش قرار دارد محدود کند آن وقت غفلت ها سراغ او می آیند و او احساس نیاز نمی کند یعنی متوجه آن فقر درونی نمی شود. پروردگار عالم حوادث این عالم را به گونه ای قرار داده است که گاه بشر را متنبّه این قضیه کند و  بشر در همین عوالمی که قرار می گیرد و وهم بی نیازی بر او مستولی می شود به واسطه مشکلات و مصایبی که به او می رسد متوجه آن نیاز  شود.

رجب المرجب که از راه می رسد انگار  تقویم ملکوت رقم می خورد و بهار دعا و نیایش از راه می رسد.  سفره ای برای جان های شیفته  گشوده شده است و رشته های اتصال زمین به آسمان مهیا است. اما حقیقتا کسی که ارزش و عیار دعا و مناجات با پروردگار را هضم و درک نکند چه بهره ای می تواند از این ماه  داشته باشد.

گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با آیت الله روح الله قرهی، اندیشمند دینی و  رییس حوزه علمیه امام مهدی (عج) حکیمیه  در این بارهداشته ایم تا نکاتی را متذکر شود شاید که غباری از روی آینه بردارد و  زنگار قلب های ما را در آستانه ورود به  ماه شعبان و  رمضان بشوید و تطهیر کند. بخش اول این گفتگو را می خوانید.

 

همچنان که استحضار دارید دعا در اسلام اصیل و راستین،  زمان و موعد و ماه خاصی ندارد با این وجود همچنان که رسول مکرم اسلا م بر این حقیقت  تصریح می  کنند که در عمر شما نفحه ها و نسیم هایی است که اگر می خواهید به گشایش درون برسید در معرض آن نسیم ها قرار بگیرید در ماه های سال هم ماه هایی وجود دارد که انگار بهار دعا و نیایش هستند که به طور خاص می توان به ماه رجب المرجب اشاره کرد که بسیار هم سفارش شده است هم شرافت ذاتی این ماه و هم این که مقدمه ورود به دو ماه عزیز شعبان و رمضان است. می خواستم از حضرتعالی بپرسم که گاهی اعوجاج ها و حجاب های معرفتی اجازه نمی دهد  اصلا ما به منظور و مراد حقیقی از دعا برسیم.  چه کنیم که به درکی والاتر از این تحفه عزیز معنوی و ملکوتی دست یابیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض شود که اولا اگر کسی می خواهد در این وادی ورود کند اول از همه  به این سمت برود و این را بداند که فلسفه دعا چیست؟ چرا ما دعا می کنیم؟ تا این سؤال به صورت عمیق برای کسی مطرح نشود به آن منظوری که اشاره کردید نخواهیم رسید.  برای شروع این بحث به نظر می رسد بهتر آن است اول به سمت معنای لغوی و اصطلاحی دعا برویم تا معلوم شود دعا چیست. دعا بر حسب لغت، تبیین به ندا است، دعا یعنی کسی را صدا زدن. چیزی هم که در عرف و معارف فرهنگ ما وجود دارد در همین راستا است و دعا در حقیقت خواستن و صدا زدن ذوالجلال و الاکرام است.

اگر بخواهم سخن خود را به گونه ای دیگر تبیین کنم عرض می کنم بشر حقیقی می داند کسی وجود دارد که همه امور به ید قدرتمند اوست و این بشر خود را به جدّ فقیر می داند. همچنان که آیه شریفه می فرماید "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله / ای مردم همه شما نیازمندان به خدا هستید."  شما سر تا پای این بشر را از نظر که می گذرانید  و کمی دقیق می شوید می بینید او با همه علم و سواد و ثروت و دارایی  که دارد باز در فقر به سر می برد چون اُس و اساس همه این ها از ناحیه خدا است. یعنی نمی شود دست روی چیزی گذاشت که بشر دارد و حقیقتا آن چیز مال و متعلق خودش است یعنی به یک معنا خودش آن را از بنیان و اساس آفریده باشد، بلکه داشته ها و دارایی های انسان اعتباری است. همه آن نیروهای درونی بشر نیز از جای دیگری آمده است و بشر آن نیروها را به وجود نیاورده است. از طرفی بشر به هر نقطه ای هم که رسیده باشد باز فقیر است و احساس نیاز می کند. البته این جا باید این قضیه را متذکر شوم که گاهی این نیاز مشهود بشر است و گاهی مغفول بشر. گاهی بشر این نیازمندی و بیچارگی را در درون خودش رصد می کند و متوجه عجز درونی و فقر ذاتی خودش می شود اما گاهی این اتفاق نمی افتد و مغفول واقع می شود.

ریشه این غفلت کجاست؟

اگر بشر خودش را به ظواهر امور عالم و ظواهر آن چیزی که می بیند و جلوی چشمش قرار دارد محدود کند آن وقت غفلت ها سراغ او می آیند و او احساس نیاز نمی کند یعنی متوجه آن فقر درونی نمی شود. پروردگار عالم حوادث این عالم را به گونه ای قرار داده است که گاه بشر را متنبّه این قضیه کند و  بشر در همین عوالمی که قرار می گیرد و وهم بی نیازی بر او مستولی می شود به واسطه مشکلات و مصایبی که به او می رسد متوجه آن نیاز  شود.

اما اصل دعا این است که بشر بالجدّ بداند که دچار فقر است و به معنای حقیقی کلمه در برابر خداوند فقیری بیش نیست بنابراین رو سوی پروردگار آورد. پرودگار عالم در آن حدیث قدسی فرمود: "ای بنده من! همه اشیا را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم قرار دادم." پرودگار عالم همه چیز را در خدمت و استخدام بشر قرار دارد و کسی که دیده هشیار داشته باشد متوجه این نکته می شود که پروردگار در میان همه موجودات، انسان را تمییز داد و ممتاز کرد و برای خود قرار داد که البته شرح  و بسط این موضوع از مطالب حِکمی است و ورود به آن مفصل می شود و ما را از بحث اصلی مان جدا می کند. بنابراین اگر بخواهیم مجمل و فشرده بحث را جمع کنیم می شود گفت دعا درخواست بشر از ذوالجلال و الاکرام است، همان خداوندی که فرمود بشر را برای خودم قرار دادم.

یک معنای بسیار بسیار ظریفی هم که برخی اولیاء  از آیه شریفه "انّا لله و انّا الیه راجعون" استخراج کرده اند همین است که "انّا الله" در همین دنیا برای آدمی محقق شود و بشر در همین دنیا بداند و به این معرفت برسد که به حقیقت متعلق به او است، این می شود معنای انّا لله و در ادامه در همین دنیا به سمت پروردگار رجوع کند که می شود الیه راجعون، خب معلوم می شود که اگر بشر نتواند در همین دنیا به سمت خداوند رجوع کند،  فردای قیامت چگونه رجوع خواهد کرد؟ البته این رجوع اعمال نیست رجوع خود انسان است که بداند تعلق به ذوالجلال و الاکرام دارد.

ما متأسفانه گاهی در فرهنگ عمومی و عرفی مان تلقی های سطحی از آیات داریم و تصویرهای ذهنی ما از این نشانه های الهی عموما با اعوجاج ها و انحراف های معرفتی همراه است از جمله در همین آیه "انّا لله  و انّا الیه راجعون" این معنای ژرف را کم تر استنباط می کنیم و بیشتر با این آیه یاد جدایی و غم و مرگ می افتیم.

ببینید مطلع این بحث این است که تو لله هستی ای بشر، تو برای خدایی. 

و این اتفاقا مایه دلگرمی است که ما در این هستی بیکرانه به حال خودمان رها نشده ایم.

بله، اتفاقا نشان می دهد که دعا در حقیقت همین است، نه این که مثلا وقتی ما به مشکلات برخورد می کنیم دعا کنیم. در سوره بقره این معنا را تبیین می کند که شما متعلق به خدا هستید اما بشر وقتی به مشکلات ظاهری برخورد می کند سراغ دعا را می گیرد. در آن آیه – سوره بقره آیه 156 -  می فرماید:  "الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ / کسانی که چون مصيبتی به آنها رسيد گفتند : ما از آن خدا هستيم و به او باز می گرديم" می گوید ما برای خدا هستیم و متعلق به پروردگار عالمیم. این نکته مهم است لذا قبل از این که بفرماید: "الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم"، می فرماید: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ". من آیه را تکه تکه بیان می کنم تا بحث روشن تر شود. این جا به صابران بشارت می دهد که مشکلاتی که برای شما پیش می آید مهم نیست چون پیش از "وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ" تصریح کرده است: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ / مسلما شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مى‏آزماييم." بعد بلافاصله پس از "إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ" می فرماید: "أُولَـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ / صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد ، که هدايت يافتگانند." در واقع مجموعه این سه آیه بر این حقیقت تصریح دارد که صابران در همین دنیا به این حقیقت می رسند که "انّا لله / ما متعلق به خدا هستیم." آن ها در همین دنیا و در درون همین آزمایش ها و ابتلائاتی که پیش می آید از گرسنگی و ترس و نقص در اموال  و ثمرات و جان ها می گویند هیچ کدام این ها نمی تواند اصل قرار بگیرد چون ما برای این ها به دنیا نیامده ایم می گویند ما از خدا هستیم.

پایان پیام /

کد خبر 453417

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha