خبرگزاری شبستان: بعد از آغاز جنبش های مردمی در غرب آسیا و شمال آفریقا موسوم به بیداری اسلامی ،یمن نیز از این دایره مستثنا نبود و تحولات در این کشور رنگ و بوی انقلاب و خشونت نیروهای حاکم گرفت.مردم یمن در اعتراض به دیکتاتوری چند دهه ای علی عبدالله صالح ( که وابسته به محور غربی و عربی ) بود ، به خیابان ها ریختند و در نهایت در یک پیروزی ، صالح از کشور خارج شد.اما با توطئه و دخالت عربستان و آمریکا ، منصور هادی که دست کمی از صالح نداشت ، به ریاست جمهوری رسید.به قدرت رسیدن هادی مدیون دخالت عربستان سعودی بود.عربستان در سال 2011 با ابتکار طرح خلیجی مانع از پیروزی قطعی و نهایی انقلاب یمن شد.
اقدامات غلط هادی ، فساد حاکم و نظام مند در کشور قبیله ای یمن و طرح عجیب منصور هادی برای تجزیه یمن ، باعث شد مجددا مردم این بار به رهبری جنبش انصار الله ، قدرت را به دست گیرند و منصور هادی و خالد بحا ( نخست وزیر ) را از قدرت عزل کنند. هادی به استان جنوبی عدن گریخت و در آنجا عملا با حمایت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس( که مقر سفارتخانه های خود را از صنعا به عدن انتقال داده اند )دولتی موازی تشکیل داد تا برای خود مشروعیتی دست و پا کرده و زمینه را برای معرفی دولت خود به عنوان دولت مشروع و در نهایت دخالت شورای امنیت در یمن مساعد سازد.
جنبش انصارالله ( که حوثی های یمن جزیی آنان هستند )توانسته است با تسلط بر نقاط و شهرهای کلیدی و قدرت نمایی، مانع از ورود زمینی عربستان به یمن شده و با روشنگری و همچنین پدافند هوایی ، هزینه جنگ را برای عربستان افزایش دهد.عربستان سعودی با بهانه واهی درخواست منصور هادی ، و با ائتلافی از کشورهای ذره ای خلیج فارس شروع به بمباران صنعا و عدن و تمام زیر ساخت های یمن نموده است و مدعی شده است که تا شکست انصار الله ،به این حملات ادامه می دهد.البته لازم به ذکر است که در ابتدا اخباری مبنی دخالت پاکستان و مصر نیز در این حمله منتشر شده بود. اما پاکستان این اخبار را تکذیب کرده است.مصر هم به دلیل درگیری های داخلی و مشکل نسبی مشروعیت دولت سیسی ، نمی تواند چندان نقشی در این حمله داشته باشد.حضور کشورهای ذره ای خلیج فارس ، صرفا محدود به ارسال جنگنده ها برای ایجاد مشروعیت در این ائتلاف است.
آلسعود تا به همین جای کار متحمل هزینههای سنگینی برای تجاوز به یمن شده است لیکن هزینههای تجاوز زمینی بسیار بیشتر از محاسبات آلسعود خواهد بود. در این راستا روزنامه القدس العربی فاش ساخت که مصر برای شرکت در ائتلاف و انجام عملیات نظامی 200 میلیارد دلار از حکومت آلسعود درخواست کرده است.عربستان سعودی و مخالفان انصار الله ، هرگز قادر به حمله زمینی نخواهند بود و در صورت ارتکاب این اشتباه ، مسلما در یمن زمینگیر خواهند شد.زیرا ارتش این کشورها هیچ گاه جنگ واقعی را تجربه نکرده است.
یکی از مهمترین چالشهای آلسعود برای تجاوز زمینی به یمن فعال شدن گسلهای داخلی است. جمعیت 4.5 میلیونی شیعیان اثنی عشری و همچنین جمیعت میلیونی شیعیان اسماعیلیه و زیدیه در داخل قلمرو حکومت آلسعود حتماً واکنشهایی علیه تجاوز به یمن انجام خواهند داد ، ضمن آنکه فعال شدن گسلهای سیاسی در خاندان آلسعود را نیز باید به این چالشها اضافه کرد در این راستا میتوان به مخالفت ولیعهد با اقدامات وزیر دفاع (محمد بن سلمان) و وزیر کشور (محمد بن نایف) اشاره داشت.[i]
در مقابل انصار الله و نیروهای مردمی یمن ، بارها سابقه جنگ چریکی را در عمل تجربه کرده اند.انصار الله یمن با حمایت مردم و انتقاد از فساد حاکم ، قدرت را به دست گرفته است. این گروه که نزدیکی فکری با جمهوری اسلامی ایران دارد و به دلیل گرایش به مذهب تشیع ، از پشتوانه تئوریک قدرتمندی برخوردار است ، اعتقاد دارد باید مانع از دخالت های ریاض در امور داخلی یمن شد ، زندگی مردم و سطح رفاه آنان را ارتقا داد و استقلال و یکپارچگی یمن را حفظ کرد.طبیعی است که عربستان سعودی و امریکا مخالف افزایش نفوذ ایران باشند و عربستان به طور خاص از قدرت یابی شیعیان در مرزهای خود احساس خطر کند. به همین دلیل دو کشور فوق ، وارد عمل شده و اقداماتی را بر ضد انقلاب یمن سازماندهی کرده اند.آمریکا به دلایل سیاسی و اقتصادی ، هرگز قادر نیست جنگ دیگری را در غرب آسیا انجام دهد ، لذا در جنگ نیابتی با محوریت عربستان، سعی دارد روند نفوذ نرم ایران را مهار کرده و به عربستان و اسرائیل غاصب این پیام را دهد که علی رغم تغییر در راهبرد آمریکا مبنی بر چرخش از غرب آسیا به شرق آسیا برای مهار چین ، کماکان حمایت از متحدان در سیاست خارجی آمریکا نقش مهمی را بازی می کند.به عبارت دیگر ، دلیل حمله ائتلاف عربی به یمن ، جدای از قدرت نمایی ژئوپلیتیک تشیع ، بر این محور استوار است که آمریکا به متحدین منطقه ای خود این تضمین را بدهد که آنها را فراموش نکرده است و حتی در صورت توافق جامع هسته ای با ایران ، قرار نیست ایران به ایالات متحده نزدیک شود.
واشنگتن می خواهد به اسرائیل و عربستان اطمینان دهد که کماکان با نفوذ روز افزون ولی نرم ایران در منطقه مخالف است.عربستان از جمله کشورهایی است که در یمن نفوذ زیادی داشته و همواره تلاش کرده در امور داخلی این کشور دخالت کند. این کار را نیز به وسیله کمک های مالی فراوان به احزاب مورد حمایت خود انجام داده و نفوذ خود بین دلتمردان را حفظ کرده است. در بین مردم یمن، عربستان مقبولیتی ندارد؛ نکته ای که بارها خود مردم یمن به آن اشاره کرده اند ولی در بین دولتمردان و برخی احزاب ذی نفوذ و تاثیرگذار است. یکی از مواردی که عربستان از جانب یمن احساس خطر کرده، آینده این کشور به خصوص قدرت گرفتن حوثی ها است. زیرا بر این باورند که قدرت گرفتن حوثی ها تهدیدی علیه عربستان است. اما حوثی ها بارها این موضوع را نفی کرده و گفته اند داخل سرزمین خودشان بوده و هیچ گونه تهدیدی علیه کشوری نبوده و نخواهند بود. این ترس نیز عمدتا نشات گرفته از فضاسازی و ایران هراسی است که می خواهند به هر نحوی حوثی ها را به ایران نسبت دهند که با این کار بار دیگر بین ایران وعربستان تنش ایجاد کنند.
به طور خلاصه می توان دلایل نگرانی عربستان و حمله رژیم سعودی به یمن را به شرح زیر بیان کرد:
- ماهیت مذهبی – شیعی جنبش انصار الله و نزدیکی فکری آنان به جمهوری اسلامی ؛
- قدرت گرفتن گروهی مستقل در یمن که مرزهای زیادی با عربستان سعودی و استان های شیعه نشین سعودی دارد ؛
- قدرت گرفتن هم پیمانان گروههای مقاومت در تنگه باب المندب و دریای سرخ؛
- بحران کارآمدی آلسعود؛
- بحران امنیت آل سعود و همچنین نگرانی از کاهش نفوذ این خاندان در منطقه.
ادعای دخالت ایران در یمن ، نیز سرپوشی برای شکست عملیات سعودی ها در یمن است.اساسا وقتی یمن در تمامی زمینه ها و عرصه ها محاصره شده است ، امکان ارسال سلاح از سوی ایران به یمن وجود ندارد.نکته مهم ماجرا اما اینجاست که اگر ایران در یمن دخالت داشت ، ارتش عاریتی سعودی هرگز نمی توانست زنان و کودکان را قتل عام کند.همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با ادعای وجود روابط «نگران کننده» میان جنبش انصارالله یمن با تهران، بارهاتاکید کرده است که شواهدی از دخالت ایران در فعالیت های این گروه یمنی وجود ندارد.
رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال یمن بر سه محور استوار بوده است: نخست حفظ وحدت و تمامیت ارضی یمن، ایران همواره بر این نکته که یمن باید کشوری با حفظ تمامیت ارضی باشد در دیدار با مقامات یمنی تاکید داشته است. دوم آن که، جمهوری اسلامی ایران معتقد است همه گروه ها، احزاب و جریان های سیاسی- اجتماعی باید در روند سیاسی و آینده یمن حضور داشته باشند و معتقد است روند سیاسی زمانی جواب می دهد که همه گروه ها در آن نقش فعال داشته باشند. زیرا حذف یکی از گروه ها یا جریان ها از سوی دولت در ترسیم آینده این کشور مضر خواهد بود و نتیجه ای نخواهد داشت. سوم آن که ارتباط جمهوری اسلامی ایران با دولت، گروه ها و جریان های سیاسی به یک اندازه است. ایران، دولت یمن را به رسمیت شناخته و در این راستا نیز تبادل هیات های سیاسی صورت گرفته است. هیات هایی از یمن به ایران و هیات هایی از ایران به یمن سفر کرده اند. بر همین اساس ایران فاصله خود را با همه احزاب به یک اندازه نگه داشته است و حتی از گروه های مختلف دعوت کرده و آنها نیز سفرهایی به ایران داشته اند. حوثی ها نیز از جریان های سیاسی هستند که جمهوری اسلامی ایران ارتباط تعریف شده سیاسی خود را با آنها حفظ کرده است. در کل سه محور در سیاست خارجی ایران در ارتباط با یمن مد نظر است که بر همین منوال نیز ادامه خواهد داشت.[ii]
نتیجه گیری :
بی تردید حمله عربستان سعودی به مناطق مختلف یمن براساس قواعد موجود بین الملل یک تجاوز آشکار به حساب می آید و نقض علنی قطعنامه ای است که راه حل خروج از بحران یمن را سیاسی می داند. این اولین اقدام بی پروای ملک سلمان پادشاه جدید عربستان است که نشان می دهد رویکردش با سلف خود یعنی عبدالله تمایز دارد. البته سعودی ها در این آوردگاه از برخی کشورهای عربی دیگر به ویژه ساحل نشینان دریای سرخ و شورای همکاری به عنوان یک تیم ائتلافی استفاده می برند تا حجم فشارهای بین المللی را کاهش دهند و زمینه های توجیه آنان نیز فراهم باشد. البته حضور دیگر کشورها بیشتر جنبه شکلی دارد و عربستان بیشترین عملیات هوایی را خودش علیه اهداف داخلی یمن انجام می دهد و صدالبته این امر هرگز به معنای عدم هماهنگی با ایالات متحده آمریکا نیست. نگرانی از به خطر افتادن تردد کشتیرانی در تنگه استراتژیک باب المندب و دریای سرخ بهانه خوبی برای این تجاوز و گرفتن چراغ سبز آمریکایی ها محسوب می شود.[iii]
عربستان سعودی ، در بحران یمن باز هم اشتباه کرد و با دخالت نظامی ، خود را در مهلکه ای انداخت که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد.انقلاب و نیروهای انقلاب با بمباران هوایی نابود نمی شوند ( اگر می شدند ؛ آمریکا با تمام قوا یمن را بمباران می کرد ) و اگر عربستان قصد دخالت نظامی زمینی در یمن را داشته باشد ، در باتلاق جنگی گرفتار خواهد شد که سربازان چند ملیتی این کشور ، هرگز تصورش را هم نمی توانند بکنند.عربستان برای مقابله با قدرت نرم ایران به استفاده از قدرت سخت خود روی آورده است ، در حالی که ایران به گفته نصرالله بر قلب ها حکومت می کند و هیچگاه مقابل اراده عمومی ملت ها صف آرایی نکرده است.نکته ای که حاکمان فرتوت عربستان از درک آن عاجر هستند ، همین امر است.
نویسنده : بهنام خسروی
نظر شما