قسمت بعد سریال جنگ کاخ سفید در خاورمیانه

به گزارش خبرگزاری شبستان، واشنگتن، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از نا آرامی های کشورهای عربی در حال بهره جویی هستند تا مقاومت را تضعیف و مفهوم دموکراسی را تا جایی که امکان دارد محدود کنند.
فارق از کشورهای عربی درگیر این سه متحد تلاش می کنند اهداف خود را از طریق کشورهای با ثباتی چون ایران،سوریه،لبنان،عراق و یا حتی فلسطین محقق کنند.
تضعیف حزب الله با اعمال فشار داخلی و خارجی
در گام اول تضعیف حزب الله با فشارهای داخلی و خارجی واشنگتن و هم پیمانانش را مشغول به تقویت انواع ترفندها برای منزوی کردن حزب الله به عنوان یکی از قدرتمندترین قطب های اسلامی منطقه کرده است.
عدم تشکیل کابینه دولت لبنان علی رغم انتخاب نخست وزیر جدید فشارها را بر حزب الله تشدید می کند در حالیکه واشنگتن بارها به دولت لبنان برای تشکیل هیات دولت هشدار داده است این نتیجه برآورد می شود که آمریکا منتظر مشخص شدن جایگاه حزب الله در کابینه دولت و در نتیجه سیاست لبنان است تا گلوله باران نابودی حزب الله را با سیاستی جدید آغاز کند.
در حالی که از سوی دیگر حضور نیروهای ناتو در مرز لبنان به بهانه پاسداری از مرزهای این کشور ترفندی است که سازمان ملل در پیش گرفته است تا قوای نظامی حزب الله را که تقریبا در منطقه رقیب بزرگترین نیروهای نظامی است کاملا زیر نظر داشته باشد.
بیروت، واشنگتن، تلاویو و بروکسل محل چرخش نمایندگان سازمان ملل است که به طور مدام برای بررسی وضع حزب الله تشکیل جلسه می دهند.
دادگاه بین المللی رفیق حریری در لبنان نیز بازی دیگری بود که مجامع بین المللی با حضور مستقیم آمریکا با به راه انداختن آن می خواستند حزب الله را از نزدیک مورد نظارت قرار دهند.
در حالیکه نیروهای امنیتی بین المللی (یونیفل) و سازمان بین المللی برای پناهندگان فلسطینی (آنروا) که برای مبارزه یا حتی محدود کردن حملات رژیم صهیونیستی در منطقه حاضر شده اند خاصیت جاسوس گرایانه ای دارند که نه تنها به عنوان تیتر حضور خود عمل نمی کنند بلکه به توسعه فعالیت های صهیونیستی دامن می زنند.
از سوی دیگر عدم تشکیل کابینه دولت لبنان دست سعد حریری و حزب 14 مارس را باز گذاشته است تا به عنوان فشاری داخلی در مقابل حزب الله قرار بگیرند.
به این ترتیب نیروی نظامی لبنان همچنان در دست سعد حریری است تا با آن در مقابل مخالفان 14 مارس و در قدم اول در مقابل حزب الله قرار بگیرد جالب است بدانیم قسمتی از این نیروها در تشدید نا امنی در سوریه به کار گرفته شدند و این کمک به سزا و عمده ای است به خواسته های آمریکا و متحدانش.
نیروهای نظامی لبنان در حال حاضر فعالیت های عمده خود را به طور مخفیانه وقف خواسته های سعد حریری کرده است. فعالیت پنهانی آنها بیشتر مربوط به اعمال جاسوسی ای می شود که به اطلاع آمریکا و رژیم صهیونیستی می رسد و هدف اصلی آن نابودی حزب الله است.
وقتی رژیم صهیونیستی در سال 2006 لبنان را بمباران کرد تنها هدف خود را حزب الله تعریف و از شکست خود در این جنگ بسیار سرخورده و البته مقاوم تر در برابر مبارزه با حزب الله شد.
در واقع کابینه حریری برای آمریکا و متحدانش وسیله بود تا حزب الله در لبنان به زیر سئوال رود تا جاییکه تبلیغات منفی و تمسخر آمیز علیه حزب الله در دوران حریری امری رایج بود.
امارات عربی نفت خیز از این به بعد به طور سیستماتیک مانع برداشت منفعت های طبیعی کشورشان از سوی لبنان،سوریه،ایران،عراق و پاکستان می شوند.
بی ثباتی سوریه
دمشق هدف فعلی و روشن واشنگتن و سازمان ملل برای بی ثباتی کشورهای هدف در منطقه است.
این کشور جزو پروژه بلند مدت غرب بوده و واژگونی دولت اسد از برنامه هایی است که تقریبا همواره روی میز کار کاخ سفید حاضر است.
آشوب در روابط خارجی سوریه به خصوص با ایران و شکستن مقاومت های داخلی از جمله برنامه هایی است که علاوه بر نوشته شدن سناریوهای طولانی برای آنها همواره با شکست روبرو شده است.
رژیم صهیونیستی آمریکا و 14 مارس متحدانی هستند که ناآرامی های اخیر سوریه را طراحی و دنبال می کنند. عربستان سعودی از جمله دیگر قطب هایی است که به طور مستقیم آشوبگران سوریه را هدایت می کند.
جنبش هایی در سوریه تقویت می شوند که عمدتا علیه مسیحیان و جنبش های اسلامی سوریه فعالیت می کردند.
انتشار عکس ها و فیلم های ساختگی از خشونت ارتش سوری علیه مردم از مهمترین تمهیداتی است که آمریکا همواره در طول ماههای اخیر دنبال می کند.
اتحادیه اروپا،آمریکا،رژیم صهیونیستی و 14 مارس در پوشش دادن این آشوب ها و اخبار مرتبط به آن از یکدیگر سبقت می گیرند.
ناآرامی در سوریه و دمشق در حالی دنبال می شود که عاملان آن جویای رسیدن این خط به تهران هستند.
تهران به عنوان بزرگترین حامی سوریه در منطقه می تواند بزرگترزین خطر نیز برای آشوبگران محسوب شود.
قطع صادرات گاز سوریه به مدیترانه
منبع گازی سوریه و صادرات آن به خط های مهم منطقه و عدم دسترسی آمریکا و متحدانش به این منبع گازی آنها را در تضعیف سوریه جری تر کرده است به دست گیری لوله های گاز سوریه که از یک سو از دریای خزر، ترکیه و از سوی دیگر از دریای سرخ و عراق می گذرد از آرزوهای دیرینه کاخ سفید است.
منابع گازی سوریه از این طریق می تواند به اتحادیه اروپا، اسراییل و آمریکا صادر شود در حالیکه این کشورها از آن محروم هستند.

دوستی فتح و حماس
تمام سیاست ها و ترفندهای آمریکا در مورد فلسطین به این جا ختم شد که نفوذ به حماس به عنوان قدرت نفوذ ناپذیر منطقه باید از طریق حزبی هم جنس و فلسطینی صورت بگیرد و دوستی فتح و حماس آخرین تیری بود که آمریکا برای نفوذ به حماس در تاریک رها کرد.
همچنان که فتح به عنوان یکی از دست آموخته های واشنگتن محسوب می شود می تواند خواسته های او را به حماس تحمیل کند.
دوستی فتح و حماس با بستن دست حماس شکل گرفت و در این باره حماس باید هشیار باشد تا از تلفیق کامل سیاسی با فتح جلوگیری کند.
حماس موظف است برای اتحاد با فتح و تشکیل دولتی واحد تمام جوانب را در نظر بگیرد و بداند تشکیل چنین دولتی می تواند با مهجوریت حماس از صحنه سیاسی برابر باشد.
بی ثباتی پاکستان
اعلان مرگ بن لادن از سوی آمریکا در پاکستان برابر بود با ایجاد نوعی بی ثباتی سیاسی پنهانی در پاکستان.در واقع معرفی بن لادن به عنوان چهره تروریستی مسلمان عملیات برنامه ریزی شده ای بود که جنگ تمدن و فرهنگ را در پاکستان به دنبال داشت.
داستان مبارزه با تروریسم قصه کهنه ای است که بارها ثابت کرده است آمریکا خود تقویت کننده تروریسم در پاکستان است.
آمریکا در بی ثباتی پاکستان سه هدف را دنبال می کند:
1- تقویت سناریوی جنگی علیه ایران
2- انحصاری کردن توافق های چین و پاکستان و مصادره این منافع مشترک به نفع خود
3- بی ثباتی پاکستان به عنوان قطب هم مرز با افغانستان، هند و ایران و چین مرکزی برای آمریکا برابر است با تسلط به منطقه ای قدرتمند ونیرومند
که در کنار آنها زیر نظر داشتن برنامه هسته ای پاکستان نیز از جمله اهداف دیگر آمریکا است.
به گزارش گلوبال ریسرچ، آمریکا همواره اعلام کرده است که برای مبارزه با تروریسم می تواند از تمام مرزها گذر کرده و آیا این اعلان به معنای ورود به حریم خصوصی کشورها نیست؟
در حلیکه هیلاری کلینتون با ناراحتی سربازان آمریکایی را قربانی تروریسم می خواند همواره قلب کاخ سفید از احتمال ورود یا تعرض به مرزهای ایران خوشحال است.
چراکه انقلاب جمهوری اسلامی ایران ضامن حفظ استقلال و ثبات لبنان،ترکیه، سوریه،عراق، حزب الله و حماس در منطقه است و این درست همان کابوسی است که همواره خواب را از چشمان واشنگتن می رباید.