«زير آفتاب هيچ چيز تازه نيست»

خبرگزاری شبستان: رمان«زير آفتاب هيچ چيز تازه نيست» اثری از ارنست همینگوی است که با ترجمه اسد الله امرایی است که نشر افق آن را منتشر کرده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، در پشت جلد این کتاب آمده است:«چند گاو خود را به ازدحام مردمي مي‌رساندند كه وارد ميدان مي‌شدند. گاوهايي سنگين و لخت با پهلوهاي گلي يورتمه مي‌رفتند و شاخ‌هاي تيزشان رو به پايين بود. يكي از گاوها با شاخ‌هايش مردي را به هوا بلند كرد. جمعيت بيرون از بالكن‌هاي استاديوم در ازدحام گير افتادند. فريادي بلند شد و بعد يكي ديگر…

رمان زير آفتاب هيچ‌چيز تازه نيست به سرعت الگوي دانشجويان دختر و پسر آمريكايي شد. آن‌ها سعي مي‌كردند به شيوه‌ي جيك بارنز، قهرمان داستان كه در واقع چهره‌ي همينگوي بود، با لحني خشن، شكيبا و موجز حرف بزنند.»

ارنست همینگوی در ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ در اوک پارک (Oak Park) ایالت ایلینوی متولّد شد. پدرش کلارنس یک پزشک و مادرش گریس معلّم پیانو و آواز بود. ارنست تابستان‌ها را به همراه خانواده‌اش در شمال میشیگان به سر می‌برد و در همان جا بود که او متوجّه علاقه شدید خود به ماهیگیری شد.

 

او پس از اتمام دورهٔ دبیرستان، در سال ۱۹۱۷ برای مدّتی در کانزاس‌سیتی به عنوان گزارشگر گاهنامهٔ استار مشغول به کار شد. در جنگ جهانی اول او داوطلب خدمت در ارتش شد امّا ضعف بینایی او را از این کار بازداشت در عوض به عنوان رانندهٔ آمبولانس صلیب سرخ در نزدیکی جبهه ایتالیا به خدمت گرفته شد. در ۸ ژوئیه ۱۹۱۸ مجروح شد و ماه‌ها در بیمارستان بستری بود.

 

در بازگشتش به ایالت متّحده مردم شهر و محلّه‌اش در اوک پارک از او مانند قهرمانان استقبال کردند. ارنست کار خبرنگاری را از سر گرفت و در سال ۱۹۲۱ با هدلی ریچاردسن اهل سن لوییز آشنا و عاشق او شد. آنها با هم ازدواج کردند و بنا بر توصیه شروود اندرسن برای شروع زندگی، پاریس را انتخاب کردند. در آن جا ارنست برای تورنتو استار مشغول به کار شد. آن‌ها همچنان برای گذران زندگی از سهم ارث پدری هدلی استفاده می‌کردند و ارنست به کار داستان‌نویسی نیز می‌پرداخت. طیّ همین دوران یعنی بین سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶ بود که او در مقام یک نویسنده به شهرت رسید.

 

سبک ویژهٔ او در نوشتن او را نویسنده‌ای بی‌همتا و بسیار تأثیرگذار کرده بود. در سال ۱۹۲۵ نخستین رشته داستان‌های کوتاهش، در زمانهٔ ما، منتشر شد که به خوبی گویای سبک خاص او بود. خاطراتش از آن دوران که پس از مرگ او در سال ۱۹۶۴ با عنوان «عید متغیر» انتشار یافت، این کتاب برداشتی شخصی و بی‌نظیر از نویسندگان، هنرمندان، فرهنگ و شیوه زندگی در پاریس دههٔ ۱۹۲۰ است.

ارنست و هدلی در اکتبر ۱۹۲۳ صاحب یک فرزند پسر شدند و نام او را جان گذاشتند (با نام مستعار بامبی). این خانواده جوان به مکان‌های زیادی از اروپا به ویژه اروپای مرکزی سفر می‌کردند و در زمستان‌ها به اسکی می‌پرداختند. در تابستان‌ها برای شرکت در جشنواره سن فرمین در پامپلونا به اسپانیا سفر می‌کردند که اولین سفرشان در تابستان ۱۹۲۳ بود. در سال ۱۹۲۶ اولین رمان او بر پایه تجربه‌های بدست آمده‌اش از اسپانیا با نام «خورشید هم طلوع می‌کند» به چاپ رسید.

 

در سال ۱۹۲۶ ارنست همینگوی با پائولین فایفر ثروتمند دیدار کرد و این آشنایی ازدواج اول او را به جدایی کشاند. ارنست و پائولین در سال ۱۹۲۷ با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب دو پسر شدند. پاتریک درسال ۱۹۲۸ و گرگوری درسال ۱۹۳۱ به دنیا آمد. او در همان دوران زندگی‌اش با پائولین خانه‌ای در کی وست فلوریدا خرید.

 

در اواخر دههٔ ۱۹۳۰ همینگوی عاشق زنی روزنامه‌نگار و نویسنده به نام مارتا گلهورن شد و در سال ۱۹۴۰ با او ازدواج کرد. ارنست، "فینکا ویخی‌یا" (Finca Vigía) را در کوبا خرید. در سال ۱۹۴۴ با مری ولش ملاقات کرد و این بار دلباخته او شد، از مارتا در سال ۱۹۴۵ جدا شد و در ۱۹۴۶ با مری ازدواج کرد.

 

ارنست همینگوی در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۶۱ میلادی با یکی از تفنگ‌های محبوبش، دولول ساچمه‌زنی باس‌اندکو، خودکشی کرد؛ خانواده‌اش در ابتدا اعلام کردند که ارنست مشغول تمیز کردن اسلحه بوده که تیری از آن دررفته و باعث مرگ وی شده است اما پس از پنج سال همسر وقتش، ماری ولش، به انجام خودکشی توسط همینگوی اعتراف کرد.

رمان «زير آفتاب هيچ چيز تازه نيست» را اسدالله امرایی در 272 صفحه  منتشر کرده است.

 پایان پیام/

کد خبر 451470

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha