به گزارش خبرگزاری شبستان، جهان عرب این روزها بیش از هر زمان دیگری اسیر دودستگی و اختلاف و آشوب است.تروریستهای تکفیری همه کشورهای عربی از تونس در مغرب عربی گرفته تا عراق و یمن و کشورهای حوزه خلیج فارس در مشرق عربی را هدف قرار داده اند.
اما مشغول بودن کشورهای عربی در همه مناطق به یک شکل نیست زیرا در تونس و الجزایر اوضاع داخلی آنها امن است و نیروهای نظامی این دو کشور اقدامات تروریستی را در نطفه خفه می کنند و به اصطلاح اجازه خودنمایی آنچنانی را به آنها نمی دهند اما در همسایگی آنها اوضاع به گونه ای دیگر است.
لیبی که از زمان سرنگونی معمر قذافی به شدت از هرج و مرج رنج می برد و این به سبب آن است که غرب در هر نقطه دخالت می کند جز مصیبت و بی ثباتی برای آنها به ارمغان نمی آورد.مردم لیبی گمان می کردند که از یوغ دیکتاتوری قذافی رها شده اند اما نمی دانستند که چه سرنوشت غمباری پیدا می کنند.
این وضعیت لیبی کشورهای همسایه آن را تحت الشعاع قرار داده است و مصر، الجزایر و تونس از این مشکل رنج می برند.
کشورهای عربی از مشکلات بی شمار رنج می برند مصر با گروههای تروریستی در سینا و از سوی دیگر با داعش در لیبی می جنگد البته در سینا به شکل زمینی در لیبی به شکل هوایی می جنگند.
لیبی دولت و پارلمان واحدی ندارد و دو دولت و پارلمان وجود در این کشور وجود دارد.وضعیت مشابهی در یمن وجود دارد البته با شرایطی متفاومت و آن اینکه کشورهای توطئه گر منطقه ای از جمله عربستان با اقمار خود در شورای همکاری خلیج فارس در راستای توطئه افکنی و حمایت از عبد ربه منصور هادی ادامه می دهند و می کوشند که دولتی نامشروع را در جنوب و شهر عدن به وجود آورند در حالی که مطابق قانون اساسی یمن پایتخت صنعا است.عبد ربه منصور هادی که خود را رئیس جمهوری می خواند مشروعیت ندارد.
اما به نظر می رسد که کشورهای عربی در سرگردانی به سر می برند.السیسی به دنبال گرفتن پول از عربستان و امارات است و سیاست های این کشور علیه حماس و اخوان المسلمین در این راستاست.
السیسی این روزها می کوشد که نقش جمال عبدالناصر را در جهان عرب ایفا کند و پس از اعدام 21 قبطی مصری کوشید که شورای امنیت به تصمیماتی وادار سازد که توفیقی به دست نیاورد.بحثی که برخی از آن سخن به میان می آورند تشکیل نیروی مشترک عربی است.موضوعی که روزنامه الحیات به آن پرداخت و اعلام کرد:مهمترین قضیه ای که در سفر السیسی به ریاض بررسی خواهد شد تشکیل نیروی مشترک عربی برای مبارزه با تروریسم است و مناطقی که در دامنه عملیات این نیرو قرار خواهند گرفت لیبی ،سوریه و عراق خواهد بود و قرار است شورای نظامی مشترکی برای نظارت بر آن تشکیل شود. نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب هم برای ترویج این طرح مصر و بیان جزئیات آن، سفرهایش را به کشورهای عربی آغاز کرده است.
عبدالباری عطوان از تحلیلگران جهان عرب با اشاره به این حوادث نوشته است: اما خط مشی این نیروی مشترک و اهداف آن کدام است؟ مشخص نیست گروههای تروریستی که قرار است نیروی مشترک عربی برای مبارزه با آنها وارد عمل شوند داعش جبهه النصره و یا انصار شریعت و القاعده است. تعداد کشورها،حجم مشارکت و نوع مشارکت نیز مشخص نیست. اینکه آیا در چهارچوب نیروهای زمینی خواهد بود یا هوائی و یا در حد نیروهای ویژه و این نیرو چه ارتباطی با ائتلاف مبارزه با داعش به رهبری آمریکا خواهد داشت هم مشخص نیست.
اما احتمالات مطرح این است که ائتلاف نظامی جدیدی خواهد بود که دو رکن اساسی خواهد داشت یکی مصر و دیگری عربستان و احتمالا هدفی که در تشکیل این نیرو اعلام نشده است مداخله در دو کشور اصلی یعنی لیبی و دیگری یمن و شاید بعد از این عملیات این نیرو برای مقابله با داعش به سوریه و عراق اعزام شود.
رئیس جمهوری مصر به خوبی می داند عربستان تا چه اندازه نگران گسترش گروه شیعه حوثی درمرزهای جنوبی اش است . او همچنان از خطر گسترش گروههای « سنی »در مرزهای مصر هم آگاه است و به همین خاطر برای حمایت مالی و سیاسی از طرح جدید خود به عربستان نیاز دارد .
لیبی برای نظام مصر ، از بعد امنیتی فوق العاده نگران کننده محسوب می شود چون این کشور بعد از سرنگون شدن نظام قذافی به انبار سلاح و به مامن مناسبی برای گروههای اسلامی تبدیل شده است و در چند ماه اخیر داعش توانسته است دراین کشور جای پا بیابد.
عطوان تاکید کرد: داعش در لیبی همچون گلوله برفی شده است که روز به روز برحجمش افزوده می شود و نظام مصر هم متوجه خطر آن شده است. درست است که داعش اکنون در اطراف « منطقه سیناء » حضور دارد و با نیروهای مصری درگیر است ولی علت اصلی این که داعش در غرب لیبی خطرناک است این است که آنجا کانال آبی سوئز قرار دارد و دراین منطقه مرزهای بازی وجود دارد که هزاران کیلومتر میان لیبی و مصر کشیده شده اند و تحت کنترل نیستند و مکان مناسبی برای اشکال مختلف قاچاق محسوب می شوند.
وی در ادامه به توافقنامه مشترک دفاع عربی که به تاریخ پیوسته است اشاره می کند و می افزاید مصر و عربستان بهتر است این توافقنامه را احیاء کنند که مربوط به مقابله با خطر اسرائیل و حملات غرب به کشورهای عربی است.
عطوان با دید انتقادی می افزاید: هدف اصلی تشکیل هر نیروی مشترک عربی ،مقابله با عربده کشیهای اسرائیل در نوار غزه ،کرانه باختری ، بلندیهای جولان و جنوب لبنان نیست و به همین خاطر بسیاری درباره اهداف تشکیل این نیرو تردید دارند. منحرف شدن نظامهای عربی از اولین قضیه عربی ( فلسطین ) فروپاشی و از هم گسستگی این کشورها را به خاطر مداخله های نظامی آمریکا در منطقه به دنبال داشته است و این مداخله ها همچون حمله ناتو به لیبی ، مورد حمایت اتحادیه عرب بوده است . تشکیل نیروی عربی مشترک برای مقابله با توسعه طلبیهای اسرائیل مورد توافق تمامی کشورهای عربی قرار خواهد گرفت ولی اگر قرار است این نیرو برای مداخله در عراق ،سوریه ،یمن و لیبی تشکیل شود منجر به از هم گسیختگی کشورهای عربی و بروز کشمکشهای طایفی ای خواهد شد.
به طور قطع هرگونه مداخله نیروی عربی مشترک در لیبی با مخالفت الجزایر و احتمالا تونس مواجه خواهد شد و اگر این نیرو در یمن علیه حوثیها وارد عمل شود با مخالفت عراق ، سوریه ،نیمی از لبنان و نیمی از یمن مواجه خواهد شد.
عطوان در پایان با تاکید بر این که کشورهای عربی باید با خطر« تروریسم مادر» یعنی اسرائیل مبارزه کنند می نویسد: این کشورها به جای مبارزه با تروریسم اسرائیل با تل آویو روابط پنهانی ایجاد کرده اند و عجیب نیست که اگر یکی از ماموریتهای نیروی مشترک عربی مبارزه با تروریسم در غزه و علیه مقاومت اسلامی باشد به ویژه که مصر جنبشهای حماس را در فهرست تروریسم قرار داده است؟
نظر شما