تجهیز جبهه مخالف انقلاب با پوشاندن لباس معنویت بر تن سود و لذت!!

خبرگزاری شبستان: آنان حرکت انقلاب اسلامی که استقلال و حاکمیت دینی را با خود همراه کرده و لذت گرایی و اباحه گرایی دستگاه حکومتی را برچیده بود، برعکس کرده و به نام دین، به اصالت سود و لذت، شکل معنوی دادند.

خبرگزاری شبستان - سرویس اندیشه: به مناسبت فرا رسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و یوم الله 22 بهمن با حجت الاسلام رسول حسن زاده، نایب رییس موسسه علمی معنوی بهداشت معنوی در خصوص ارتباط بروز و ظهور رو به فزون جنبش های نوپدید در برابر جریان انقلاب اسلامی به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتاب "نگاهی متفاوت به افکار نیل دونالد" می خوانید:

 

پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران شاهد رشد قارچ گونه و سریع جنبش های نوپدید و عرفان های کاذب در کشور بودیم؛ آیا این پدیده را می توان توطئه ای در جهت مقابله با انقلاب اسلامی دانست؟

جنبش های نوپدید را از دو منظر باید نگریست؛ نخست آن که برخی از این جنبش ها به ندای فطرت و معنویت گرای خود پاسخ صحیح داده و خواستار سرنگونی نظام سلطه و مادی گرا بودند؛ حرکت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی را که با استکبارستیزی همراه شد، می توان از این دست برشمرد. این حرکت موجب شد مردم جهان نیز الهام از جریان انقلاب گرفته و معنویت و بازگشت به دین را به عنوان مطالبه جدی خود برابر استکبار مطرح کرده و به دنبال آزادی معنوی باشند. در حقیقت آنها نیز می خواستند آزادی که انقلاب اسلامی به مردم وعده داده و کشور ایران آن را به وضوح تجربه کرده بود، برسند و لذا پس از انقلاب اسلامی شاهد شکل گیری جنبش های نوپدیدی در غرب بودیم که در مقابل مادی گرایی قد علم کرده و بازگشت به دین و معنویت را خواستار شد.

اما در نگاه دوم باید دانست که غرب دقیقا از همین فرصت سوء استفاده کرد و از تهدیدی که این جنبش ها برای سلطه گری آنها داشت، برای خود فرصت سازی کردند به دلیل آنکه نتیجه این حرکت ها که براندازی نظام سلطه بود را در جریان انقلاب اسلامی دیده بودند.

لذا در زمانی که مردم از مدرنیته و اسکتبار غربی خسته شده و خواستار تجربه حاکمیت دینی معنویت گرا بودند، نظام سلطه دست به بدل سازی جنبش های نوپدید دینی با شعار دین و معنویت زد.

به این ترتیب و بر اساس واکنشی که در مقابل مدرنیته در حال شکل گیری بود و آینده استکبار را به خطر می انداخت، غرب تصمیم گرفت اهداف مادی گرایانه خود را قالب جنبش های معنوی بدلی دنبال کرده و در پی آن سلطه خود را گسترش دهند. بنابراین، مولفه های خود را از جمله اصالت سود و لذت طلبی را در قالب مفاهیم بدلی پیاده کرده و جنبش هایی از سوی خود به راه انداختند که این جنبش ها حرکت مردمی خودجوشِ اصلاح گرا در بطن جامعه نبود بلکه به شکل دموکراسی اما در نقاب دیکتاتوری، فرقه هایی شبیه به جنبش های معنویت طلبانه که در دنیا شکل گرفته بود، ساختند.

اما این بار شعار معنویت گرایی از جانب غرب مطرح شد و آنان حرکت انقلاب اسلامی که استقلال و حاکمیت دینی را با خود همراه کرده و لذت گرایی و اباحه گرایی که پیش از انقلاب در دستگاه حکومتی حاکم شده بود را برچید، برعکس کرده و به نام دین، به اصالت سود و لذت، شکل معنوی دادند و معنویت های اصیل را وارونه جلوه داده و اسکتبار ستیزی را در قالب مفاهیم دینی و ارزشی به استکبارگرایی بدل کردند.

چگونه این کار را انجام می دهند؟

مثلا به این صورت که در کلاس های عرفانی خود مطرح می کنند اگر دنیا را جنگ فرا گرفته، شما را به جنگ چه کار؟ اگر شما فکر خود را مشغول مسائل نظامی و کشمش های سیاسی و اجتماعی و جنگ کنید، از معنویت و رسیدن به اوج آن باز می مانید.

در حقیقت آن دینی که نسبت به همسایه و حکومت و اجتماع حساسیت داشت، در نسخه بدل غرب، تنها به معنویت فردی اهمیت می دهد و کاری با مسائل دنیا و اطراف ندارد. بنابراین، مشاهده می کنیم جنبش های نوپدید خدمت بزرگی به غرب کردند و آن تزلزلی که در نظام سلطه در اثر وقوع انقلاب اسلامی و حرکت امام (ره) و شهدا به وجود آمده بود و آن ابهت استکبار (در راس آن آمریکا) شکسته شده بود را تا حدی متوقف کردند. در حقیقت نظام سلطه ایران را به عنوان جزیره ثُبات و منطقه ای برای پیاده کردن نقشه های خود می دانست و گمان نمی کرد با حرکتی برگرفته از ارزش های دینی، انقلاب اسلامی به وقوع پیوندد.

بنابراین، استکبار برای ترمیم این شکستگی ابهت، نیاز به راه اندازی جریان های نوپدید دینی کاذب داشت چرا که از سوی دیگر شاهد بودند کشورهای اطراف ایران به ویژه مستضفان، در پی پیروزی انقلاب، با امام راحل (ره) همراهی و بیعت کرده و آنها عمر خود را رو به پایان می دیدند و نفس های آخر خود را شماره می کردند. لذا چاره ای نبود که با این حرکت عظیم مردمی همراهی می کردند البته نه به این معنا که در جریان های دینی قرار گیرند، بلکه نسخه های بدلی بسازند چرا که استکبار همیشه نیاز دارد خون مردم را بمکد تا چرخ کارخانه های خود را بچرخاند.

 

چگونه این حرکت تداوم پیدا کرد؟

تدوام این فرهنگ غربی این بار به اسم معنویت، به شکل گسترده ای انجام می شود. به طور مثال آنها همان فرهنگ ابتذالی که در زمان حکومت پهلوی ترویج می شد را تحت عنوان "عرفان اوشو" و راجینشیم در قالب مسائل جنسی رواج داده و مبتذل ترین افراد، معنوی ترین اشخاص معرفی شده و اوشو معنوی ترین حالت یعنی "کمون جنسی" را به عنوان آرمان شهر خود معرفی می کند. همچنین، اوشو در کتاب «آینده طلایی»، آرمانی را مطرح می کند که در آن خانواده و اجتماعی دینی، محور نیست بلکه ابتذال فرهنگی در کمون جنسی مطرح می شود در حالی که در مقابل آن، انقلاب اسلامی نگاه آرمانی به تمدن و حاکمیت اجتماعی و دینی دارد.

یا به طور مثال مشاهده می کنیم یکی از فرهنگ های استکباری که پیش از انقلاب در ایران حاکم بود، فرهنگ ایجاد رعب و وحشت بود که بک ایجاد ابهت کاذب از فرهنگ حاکمیت غربی می کند که به برکت دینداری و ایمان راسخ امام (ره) و مردم متدین، در مقابل این حکمرانان سرتاپا مسلح، قیام انقلاب بدون هیچ ترس و واهمه ای، با پشتوانه ای دینی با آن مقابله می کند.

در حقیقت هر جا مولفه دینی حضور داشته باشد، ترس حاکم بر جامعه بی اهمیت شده و لذا مشاهده می کنیم در مقابل آن غرب، با استراتژی بازگرایی تکثر جنبش های متعددی که تعداد آن حتی به بیش از ده هزار عنوان جنبش نوپدید می رسد، در مقابل این امر می ایستد. در این تکثرگرایی جنبش های نوپدید، به افراد القا می شود که اگر این معنویت ها (البته معنویت های کاذب) را نپذیرید، محکوم به نابودی معنوی هستید و بنابراین باید با آنها همراه شوید.

یکی دیگر از بحث هایی که در زمان طاغوت وجود داشت، فرهنگ مصرف گرایی بود که جهان استکبار بازار مصرفی برای تولیدات ماشینی خود ایجاد کرده بود. اما فرهنگ مصرف گرایی به دور از فرهنگ دینی ماست و لذا مشاهده می کنیم آن زمانی که امام (ره) مبانی انقلاب را مطرح کرده و خود زندگی زاهدانه ای در پیش گرفتند و پس از آن نیز مقام معظم رهبری چنین زندگی را داشتند، این تصور در ذهن مردم ایحاد شد افرادی که زاهدانه زندگی می کنند، قدرت بیشتری داشته و می توانند در مقابل حاکمیت غربی بایستند. اما همین فرهنگ مصرف گرایی را غرب در قالب جنبش های نوپدید همچون تناسخ، قانون جذب و ... به بهانه کلاس های کارآفرینی و سمینار برپا می کند در طی آن رهبران این جنبش ها به نقاط مختلف دنیا سفر کرده و فرهنگ مصرف گرایی را ترویج می دهند.

بنابراین، ادامه حیات استکبار که منوط به ترویج فرهنگ مصرف گرایی است، در قالب جنبش هایی ظاهر شد که به پیروان خود القا می کند طبق قاعده تناسخ، شما افرادی بوده اید که در زندگی پیشین خود فقیر و مستضعف بوده اید و امروز نیز باید توسری خور و ضعیف و فقیر بمانید و شما قشر پایین دستی هستید که هیچ گاه نباید در مقابل استکبار قد علم کنید و در همین سطح باید بمانید و رشد نکنید افراد قوی به ویژه استکبار، کسانی بوده اند که در زندگی پیشین خود دارای قدرت و ثروت بوده اند و گذشته خوبی داشته اند، لذا در این زندگی جدید خود نیز به همین منوال هستند.

متاسفانه تمامی موارد یاد شده، در قالب مفاهیم به اصطلاح دینی به مخاطب القا می شود و او به مرور این جریان را می پذیرد و به وضعیت موجودی که دارد، راضی می شود.

 

این جنبش ها چه خطری می توانند برای انقلاب اسلامی داشته باشند؟

اینها ایده های خطرناکی است که در برابر احساس خطر غرب از جانب پدیده انقلاب اسلامی شکل گرفت و آنها تلاش کردند با بدل سازی حرکت انقلاب دینی، در راستای ضد انقلاب فعالیت کنند.

در طول تاریخ انقلاب مشاهده می کنیم حرکت هایی که در مقابل انقلاب صف کشیدند، معمولا حرکت ها و فرقه هایی بودند که بیشتر تلاش می کردند مردم را با شعارهای دینی فریب دهند که از جمله می توان به مجاهدین خلق اشاره کرد. در ادامه جریان جنبش سبز با انجام حرکت های هنجارشکن در کشور تلاش می کردند مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران و انقلاب بایستند.

تمامی این جریانات انحرافی، آسیب های جدی اجتماعی و سیاسی با خود همراه دارند و هنگامی که با شاکی خصوصی مواجه می شوند، با شعار حقوق بشر، علیه نظم جبهه می گیرند و امروز این افراد بازیگردان های خوبی برای غرب شده اند تا نظام مقتدر اسلامی را براندازند.

از این رو، مقابله با این جریانات نیاز به جنبش و حرکت نخبگان فرهنگی دارد تا در حرکت شتابانه انقلاب وقفه ای ایجاد نشود که این مساله بصیرت و دقت بیشتر مسئولان را می طلبد.

پایان پیام/

 

کد خبر 438198

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha