مردم‌سالاری دینی، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی از دید گاه امام خمینی 

خبرگزاری شبستان: دوشنبه سیزدهم بهمن با عنوان انقلاب اسلامی، مردم‌سالاری دینی، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده است. در گزارش زیر به بررسی نگاه و دیدگاه رهبر فقید انقلاب اسلامی در این زمینه پرداخته ایم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، دوشنبه سیزدهم بهمن، انقلاب اسلامی، مردم‌سالاری دینی، مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده است. در این گزارش نیم نگاهی به بیانات رهبر فقید انقلاب به این عناوین داریم:
مردم سالاری دینی از دیدگاه  امام خمینی:
نخستين نكته اي كه در بررسي ديدگاه حضرت امام در خصوص مردم سالاري جلب توجه مي كند آن است كه ايشان در مقطع زماني خاص نسبت به اين مقوله اظهار نظر كرده اند. عمدة ديدگاه هاي ايشان دربارة دموكراسي و مردم سالاري در سال هاي 1356 تا 1358 ابراز شده است. بديهي است كه ايجاد هرگونه رابطه معني دار ميان مقطع زماني فوق و ابراز ديدگاه هاي حضرت امام درباره دموكراسي و مردم سالاري نيازمند اطلاعات و پژوهش هاي گسترده اي است كه در اين پژوهش به واسطة عدم تناسب موضوعي به آن پرداخته نخواهد شد.
مفهوم دموكراسي و مردم سالاري در بيانات امام به دو شكل به كار گرفته شده است: نخست، دموكراسي مطلوب و مثبت و ديگر، دموكراسي نامطلوب و به تعبير امام، غير حقيقي و جعلي كه در مغرب زمين بنا نهاده شده و طبق نظر ايشان اساساً دموكراسي نيست.
در اين ميان، نكته آن است كه حضرت امام، طرح خود از دموكراسي مطلوب را بر تعريف و قرائت ويژه اي از مفهوم دموكراسي بنا گذشته اند. حضرت امام براي دموكراسي مطلوب خود ويژگي ها و مشخصاتي بيان كرده اند كه طرح آن مي تواند به شكل گرفتن تصوير نسبتاً واضحي از دموكراسي و مردم سالاري مطلوب ايشان بينجامد. ويژگي ها شاخصه هاي دموكراسي و مردم سالاري مطلوب حضرت امام عبارتند از:
الف ـ نافي استبداد و ديكتاتوري: ايشان در اين باره مي فرمايند: «اصول دموكراسي، در تضاد با رژيم شاه قرار دارد» و يا «دست از مبارزه بر نمي داريم تا حكومت دموكراسي به معناي واقعي آن جايگزين ديكتاتور ها شود» و يا «با قيام ملت، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسي برقرار خواهد شد».
در جمع بندي سخنان فوق، يك نكته آشكار مي شود و آن تضاد مردم سالاري با نظام سياسي مستبد است. استبداد و ديكتاتوري از جمله صفات محوري حكومت پهلوي است و بر همين اساس، حضرت امام تحقق مردم سالاري در ايران را منوط به زوال نظام شاهنشاهي دانسته اند.
اين ادعا هنگامي به واقعيت نزديكتر مي شود كه بدانيم حضرت امام، تحقق دموكراسي را در زمان حكومت پهلوي امري محال توصيف كرده اند.
ب ـ تأمين و حفظ آزادي: ديگر مشخصه دموكراسي مطلوب حضرت امام، تأمين آزادي انسان ها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادي است. ايشان با اشاره به اين مطلب كه «هيچ كس مثل اسلام، آزادي طلب نيست» مشخصاً به دو نوع از آزادي موجود در دموكراسي مطلوب خود اشاره كرده اند. نخستين آزادي مد نظر ايشان را مي توان، آزادي در مشاركت سياسي دانست.
حضرت امام، آزادي مردم در انتخابات را از جمله مباني دموكراسي و مردم سالاري دانسته اند و به عنوان نمونه از آزادي مردم در گزينش نمايندگان مجلس ياد كرده اند.
آزادي بيان و عقيده دومين نوع آزادي است كه حضرت امام، دموكراسي مطلوب خويش را باني و حافظ آن معرفي كرده اند: «در اسلام، دموكراسي مندرج است و مردم در بيان عقايد آزادند» و نكته قابل توجه آن است كه حضرت امام، محدودة آزادي مورد نظرشان را انحراف انسان ها از مسير صحيح و همكاري با دشمنان نظام مي دانند؛ به اين معني كه در دموكراسي مطلوب ايشان، آزادي بيان و عقيده تا آن جا به رسميت شناخته شده و حفاظت مي شود كه منجر به انحراف اذهان و سوء استفاده دشمنان نظام نشود.
ج ـ پيوند با استقلال: از شيوه بكارگيري عبارات در بيانات حضرت امام چنين استفاده مي شود كه دموكراسي مطلوب ايشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در كنار آن معني مي يابد: نظام حكومتي ايران، جمهوري اسلامي است كه حافظ استقلال و دموكراسي خواهد بود همچنين «برنامة سياسي ما آزادي، دموكراسي حقيقي و استقلال است». دقت در عبارات فوق نشان مي دهد كه حضرت امام به شكلي از مردم سالاري اعتقاد داشتند كه ضامن و حافظ استقلال جامعه باشد و از اين رو اشكالي از دموكراسي كه منجر به زوال يا ضعف استقلال جامعه باشد را مردود مي شمارند.
د ـ عدالت خواه: عدالت خواهي، نفي تبعيض و اهميت قائل شدن براي ضعفا از ديگر مشخصات دموكراسي و مردم سالاري مطلوب حضرت امام است كه به روشني در عبارات زير نمايان است:
«آن دموكراسي كه در اسلام است در جاهاي ديگر نيست. هيچ دموكراسي مانند دموكراسي موجود در اسلام به ضعفا اهميت نداده است همچنين «حكومت اسلامي يعني يك حكومت مبتني بر عدل و دموكراسي و يا «نظام صدر اسلام، دموكراسي بوده؛ اين گونه كه ميان حاكم جامعه و رعيت هيچ تبعيضي در برخورداري از امكانات وجود نداشته است.»
هـ ـ نشأت گرفته از اسلام: از جمله مشخصات محوري دموكراسي و مردم سالاري مطلوب، ارتباط و پيوستگي مردم سالاري با اسلام است. در واقع، دموكراسي مطلوبي مندرج در اسلام است. و تنها در تحت لواي اسلام است كه دموكراسي صحيح پياده مي شود. حضرت امام ضمن منحصر ساختن دموكراسي صحيح به دموكراسي موجود در اسلام و بي نظير خواندن چنين نگرشي به دموكراسيمي فرمايند: «ما به دنيا خواهيم فهماند كه معني دموكراسي چيست.
ايشان نظام حكومتي صدر اسلام (حكومت نبوي و علوي) را الگوي دموكراسي مطلوب معرفي كرده و فرموده اند: «حكومت صدر اسلام، يك رژيم دموكراسي بوده، به گونه اي كه دموكراسي هاي امروزي نمي توانند مانند آن شوند.
همچنين در بياني ديگر در اين خصوص مي فرمايند: ما مي خواهيم اسلام و حكومت اسلام را به نحوي كه شبيه صدر اسلام باشد اجرا كنيم تا غرب، معني درست دموكراسي را به آن حدي كه هست بفهمد تا تفاوت ميان دموكراسي موجود در اسلام و دموكراسي اصطلاحي مورد ادعاي دولت ها آشكار شود.
 

مدیریت جهادی از دید گاه امام خمینی
براساس رهنمودهای حضرت امام دو جهت گیری اساسی برای فرهنگ جهادی وجود دارد که جهادگران می بایست همه فعالیتها و برنامه های خود را معطوف به آن دو نمایند.
1 ـ جهت گیری اعتقادی:
در عرصه اعتقادی فرهنگ جهاد در مسیر استوار کردن و ترویج و تحکیم اسلام ناب محمدی (صلّی الله علیه و آله) پیش می رود. تا آنجا که حضرت امام خطاب به فرزندان جهادی خود می فرمایند به تنها چیزی که باید فکر کنید استواری پایه های اسلام ناب محمدی (صلّی الله علیه و آله) است.
به همین علت امام بزرگوار کرارا حاملان فرهنگ جهاد را توصیه به خودسازی اخلاص در کارها جهاد با نفس و پرهیز از انحراف نموده اند. بنابراین جهت گیری اعتقادی مهمترین نوع جهت گیری در فرهنگ جهادی است و معیار اصلی سنجش ارزشی بودن و قداست فعالیتها و هر نوع رفتار سازمانی بحساب می آید.
2 ـ استقلال واقعی:
حضرت امام همواره بر بریدن رگه های وابستگی به خارج و خود کفا کردن کشور که همان استقلال واقعی است بخصوص در بخش کشاورزی و امنیت غذایی تاکید نموده اند. در حقیقت امام راحل سمت و سوی همه سیاستها و برنامه های فرهنگ جهادی را از بعد اجرایی تنها و تنها نیل به خودکفایی و استقلال می داند نه چیز دیگر. چنانکه در آخرین پیام خود خطاب به جهادگران فرموده اند: “امیدوارم که از سیاست صحنه های سخت نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی عبور کنید که اگر ایران را بر پایه استقلال واقعی پایه ریزی نکنیم هیچ کاری نکرده ایم” در جای دیگر می فرمایند: “ما باید خودکفا بشویم در همه چیز منجمله در قضیه کشاورزی” و باز در جای دیگر تاکید می کنند: “مسئله کشاورزی در کشور ما در راس امور است. به حمدالله مملکت از نظر منابع طبیعی همه چیزش خوب است. آب و زمین خوب دارد و مردمش آگاه و در فکر کشاورزی هستند” و “آن عده ای که می گویند از نظر کشاورزی نمی شود خودکفا شد اطلاع دقیق ندارند” بطوریکه “ایران می تواند یکی از استانهایش مال خودش را کفاف بدهد و مابقی صادر شود”

اقتصاد مقاومتی از دیدگاه امام خمینی:
اعتماد به نفس و توجه به تولید داخلی
"آنها که این صنعت های بزرگ را درست کردند، آنها هم انسان‏های یک سر و دو گوشی هستند که مثل سایر انسان‏هایند؛ منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند، قبل از اینکه ما بیدار شویم آنها بیدار شدند و هم خوشان را صرف این کردند که با ایادی خودشان مستقیماً یا به طور غیر مستقیم ما را غافل کنند، ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید".                     
وابستگی اقتصادی:
"شما می دانید که اگر یک مملکت در اقتصاد، خصوصا این رشته اقتصاد که نان مردم است؛ در این، احتیاج به خارج پیدا بکند و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش را اداره کند خودش را و باید دیگران او را اداره کنند. این وابستگی اقتصادی آن هم در این رشته، موجب این می شود که ملت ایران، مملکت ایران، تسلیم بشود به دیگران".
قبح واردات:
"چقدر برای یک مملکت عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف آمریکا که گندم بده، کشکول گدائیش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد. چقدر برای ما سرشکستگی دارد، تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزیش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست می آورد، نمی توانیم استقلال پیدا کنیم".
القائات دشمن:
"با القای تفکرات و تحقیقات خودساخته به توده های محروم باورانده اند که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده و الا راهی برای ادامه حیات پا برهنه ها جز تن دادن به فقر باقی نمانده است".
برکت محاصره اقتصادی:
"این محاصره ی اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه می دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند.وقتی مایحتاج را به ما ندادند خودمان می رویم دنبالش، مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم".
استقلال کشور:
"شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشد، در صنعت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید؛ وقتی بنا را بر این گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات بدهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه".
تحمل مشکلات:
"مادامی که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگی نرویم، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم".
تلاشگران اقتصادی:
"من دست و بازوی همه کسانی که بی ادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودکفایی کشورند را می بوسم".

بازار اسلامی یا آمریکایی؟
«اکنون بازارهای کشورهای اسلامی مراکز رقابت کالاهای غرب و شرق شده است، و سیل کالاهای تزئینی مبتذل و اسباب بازی ها و اجناس مصرفی به سوی آنها سرازیر است و همه ملت ها را آن چنان مصرفی بار آورده اند که گمان می کنند بدون این اجناس آمریکایی و اروپایی و ژاپنی و دیگر کشورها زندگی نمی توان کرد.»
نفت یا نفع؟!
«..آمریکا از شما نفت می خواهد و آمریکا از شما نفع می خواهد و می خواهد شما بازار باشید برای او. اینها فرق نمی کند، اینها می خواهند که از شما استفاده بکنند، از مخازن که خدا به شما داده آنها استفاده اش را بکنند.. والّا در آنجایی که شما گرفتار بشوید، هیچ یک از اینها به داد شما نخواهند رسید؛ آنها آن وقت می گویند ما اینها را نمی شناسیم. بنای این اشخاصی که توجهشان به خودشان و به دنیای خودشان است، این است که مادامی که به نفع آنها چیزی باشد با آنها همراهند و با آنها هم کاسه هستند، آن روزی که ببینند این به نفع نیست، ولو دوست شان باشد کنارش می گذارند.»
  نقش علما و کارشناسان:
«کشورهای اسلامی به واسطه ضعف مدیریت ها و وابستگی، به وضعیت اسفبار گرفتار شده اند که این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرح ها و برنامه های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند.»

پایان پیام/

کد خبر 435783

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha