حجت الاسلام والمسلمین احمد جهان بزرگی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در مورد فعالیت های علمی و سیاسی امام جعفر صادق (ع) گفت: زندگی امام صادق(ع) را می توان در دو بعد مورد دسته بندی قرار داد: یکی فعالیت های سیاسی یا به عبارتی مبارزه سیاسی حضرت (ع) و دیگری مبارزه علمی.
وی با اشاره به اینکه در دوره امام صادق (ع) دوره فترتی ایجاد شده بود که امویان رو به زوال و با نیروهای مختلف درگیر بودند، اظهار کرد: یکی از نیروهای مبارز با امویان قیام ابومسلم خراسانی بود که چندان شخص مورد اعتماد ائمه (ع) نبود. وی به امام صادق (ع) هم مراجعه کرد و می خواست قیامش را تحت سرپرستی ایشان قرار دهد ولی چون به او اطمینان نداشتند از او نپذیرفتند.
حجت الاسلام جهان بزرگی ادامه داد: دوران امام صادق (ع) مصادف با پایان دوره امویان و آغاز دوره عباسیان بود، بنابراین آنها با هم درگیری هایی داشتند. امام صادق (ع) به این نتیجه رسیدند که در این دوره به مبارزه علمی دست بزنند، چون قصد داشتند انحراف هایی که در دوره امویان به وجود آمده بود را از بین ببرند. به همین خاطر امام صادق(ع) دانشگاه و مدرسه ای را درست کردند که در طول تاریخ به نام خودشان نامگذاری شد و نزدیک به چهارهزار نفر از افراد را تحت سرپرستی علمی قرار دادند.
این محقق و نویسنده کشورمان با اشاره به اینکه گسترش علمی این دانشگاه در حدی بود که برخی از امامان فقهی اهل سنت مثل ابوحنیفه نزد امام صادق(ع) درس گرفتند، بیان کرد: ابوحنیفه می گفت: اگر آن دو سال (دو سالی که خدمت امام صادق(ع) بودند) نبود هر آینه نعمان نابود می شد. (نعمان، لقب ابوحنیفه بود که یکی از امامان فقهی اهل سنت محسوب می شود.) بسیاری از بزرگان اهل سنت که حدیث نقل می کردند از امام صادق(ع) حدیث نقل کردند. برخی از شیعیان مانند زارة بن اعین نزدیک به پنجاه هزار حدیث را از امام صادق(ع) نقل کردند. برخی دیگر 16 هزار، برخی دیگر تا 30 هزار حدیث از ایشان آموختند و البته برخی از آنها چون به زندان افتادند موفق نشدند که مطالب امام را برای دیگران بازگو کنند.
ورود اندیشه های جدید
وی با اشاره به اینکه نهضت ترجمه در دوره عباسیان شروع شد، ابراز کرد: مسلمانان با اندیشه یونانی آشنا نبودند اما در دوره امام صادق(ع) به خاطر اینکه امویان جامعه اسلامی را در اثر فتح کشورهای مختلف تا اندلس پیش برده بودند و قسمتی از اروپا را به تصرف خودشان درآورده بودند با اندیشه های جدیدی روبرو شدند و کتاب های فلسفی یونانی ها به عربی ترجمه شد و در اختیار جهان اسلام قرار گرفت.
حجت الاسلام جهان بزرگی ابراز کرد: نهضت ترجمه ای که در آن زمان اتفاق افتاد امام صادق (ع) را بر این داشت تا شاگردانی را تربیت کنند که در بسیاری از علوم بتوانند پاسخگوی مسائل باشند؛ ابن هیثم را در مسائل هیئت، ریاضیات و ... تربیت کردند. جابر بن حیان را در علم شیمی تربیت کردند. بسیاری از افراد را در فقاهت و اجتهاد و هشام بن حکم را در کلام و فلسفه تربیت کردند. این امام همام به این وسیله از نظر علمی توانستند جلوی موجی که از اروپا شروع شده بود و جهان اسلام را در بر می گرفت، بایستند و منطقی جواب بدهند و بسیاری از ریشه های اسلامی را در جامعه آن روز محکم کنند که تا به امروز این مسائل به دست ما رسیده است.
وی در ادامه سخنانش بیان کرد: شیعه دوازده امامی یا به عبارتی شیعه اثنی عشریه را به این دلیل شیعه جعفری می نامند که امام صادق(ع) در محکم کردن پایه های فقهی و اعتقادی مسلمانان به ویژه شیعیان در آن زمان تلاش بسیار زیادی کردند به گونه ای که نزدیک به چهار صد رساله که رساله های اربع مائه (چهارصدگانه) نامیده می شود از کلاس های درس امام صادق (ع) بیرون آمد که همین کتاب ها پایه های کتاب های حدیثی شد که شیخ کلینی و شیخ صدوق آنها را جمع آوری کردند و حتی سید رضی توانست در جمع آوری نهج البلاغه از آن بهره ها ببرد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه امام صادق(ع) با دهری ها یا زندیق هایی که امروزه از آنها به عنوان نیهیلیست می گوئیم یا به عبارتی اندیشه هایی که به کمونیسم معروف شده است برخورد داشتند، افزود: وقتی ایشان به سفرهای حج می رفتند جوابگوی آنها بودند و بسیاری از آنها در اثر این برخورد مسلمان شدند که نمی توانستند در برابر پاسخ حضرت استقامت کنند. این بعد علمی و مبارزه علمی امام صادق(ع) در آن زمان بود، اما حضرت (ع) در کنار این مبارزه علمی، مبارزه سیاسی را به هیچ وجه مغفول نگذاشتند و برای برگرداندن حکومت و سیاست به جایگاه اصلی خودش فعالیت های زیادی را انجام دادند.
مواجهه امام (ع) با قیام زید
وی تصریح کرد: یکی از فعالیت های امام صادق (ع) در زمینه مسائل سیاسی تأیید قیام حضرت زید (ع) بود که در زمان امام صادق(ع) بر علیه امویان اتفاق افتاد. گاه تلویحا و گاه در نزد افراد ویژه تصریحا حضرت زید (ع) را تأیید می کردند. در روایات و در مسائل تاریخی آمده است که امام صادق(ع) زین و برگ اسب عمویشان، زید(ع) را محکم می کردند و ایشان را مورد تأیید قرار می دادند و تلویحا به شیعیان می فهماندند که اگر می خواهید کار سیاسی و قیام کنید، زمینه قیام فراهم است و افرادی را مورد تأیید قرار می دادند اما متأسفانه شیعیان در آن زمان غافل بودند؛ گرچه برای زید نزدیک به 15 هزار نفر از کوفه و 40 هزار نفر از ایران نامه نوشته بودند که قیام کن ما با تو هستیم، ولی وقتی که زید قیام کرد فقط نزدیک به 250 نفر در بیرون کوفه با او همراه بودند که به نتیجه نرسید.
حجت الاسلام جهان بزرگی با بیان اینکه امام صادق (ع) در زمینه مبارزه با حکومت، فرزند خودشان به نام محمد را که به محمد دیباج معروف شد تربیت کردند، گفت: ایشان قیام کرد و به طرف مکه حرکت کرد تا حکومت اسلامی را تشکیل دهد اما این قیام هم به ثمر نرسید و محمد دیباج به شهادت رسید. امام موسی کاظم (ع) را برای قیام تربیت کردند ، شایعاتی پخش شد در مورد اینکه موسی بن جعفر همان قائم آل محمد (ص) است که در این زمینه آنقدر شایعات وسیع شد و قیام امام (ع) را پررنگ کردند که باعث دستگیری ایشان شد که مدت زمان بسیار زیادی را در زندان به سر بردند.
وی افزود: امام صادق(ع) دست از مبارزه ها برنداشتند و همواره در فکر تشکیل حکومت بودند به گونه ای که خودشان می فرمایند: پنج بار قرار بود که امر تشکیل حکومت اسلامی اتفاق بیفتد اما شیعیان نتوانستند مسائل و رازهای اولیه را پیش خودشان نگه دارند. بنابراین خداوند آنرا به عقب انداخت.
حجت الاسلام جهان بزرگی تأکید کرد: منصور دوانقی از خلفای عباسی که در زمان امام صادق(ع) در رأس حکومت بود با حضرت (ع) برخوردهایی داشت. عکس العمل حضرت (ع) این بوده است که با معجزاتی که انجام بارها او را ترسانده بودند. یکبار منصور از امام (ع) خواست که هم رکاب او شود اما امام (ع) پیغام دادند ما چیزی نداریم که به خاطر آن از تو بترسیم و چیزی نزد تو نیست که ما را تمنای آن باشد. تو نه در نعمتی هستی که تو را به خاطر آن تهنیت گوئیم و نه در مصیبتی که به خاطر آن تو را تسلیت دهیم، پس ما نزد تو به چه کار بیائیم. حضرت (ع) چنین پاسخ هایی می دادند اما منصور به اینها هم راضی نمی شد.
وی با اشاره به اینکه امام صادق(ع) زمینه های قیام های بعدی را هم فراهم کرده بودند، گفت: نهایتا این قیام ها در زمان مأمون به این موضوع کشید که امام رضا(ع) را در مرکز خلافت در کنار خود قرار دهد و حتی ایشان را ولیعهد کند. اینها همه زمینه هایی بود که امام صادق(ع) فراهم کرده بودند.
حجت الاسلام جهان بزرگی در پایان سخنانش یادآور سد: یکی از مسائل پررنگ زمان امام صادق(ع) مسئله ولایت فقیه است که حضرت(ص) یکی از کسانی هستند که نظریه ولایت فقیه را که پیامبر نظرا پایه گذاری کرده بودند، تثبیت و تحکیم کردند. مقوله عمر بن حنظله در واقع در این زمینه معروف و مشهور است که در مورد دین و میراثی، عمر بن حنظله از حضرت (ع) سؤال می کند و ایشان می فرمایند: «کسی باید جانشین سلطان یا قاضی منسوب سلطان جور قرار گیرد که بر فقه ما مسلط باشد و احکام ما را بشناسد». حضرت می فرمایند: «من از این به بعد کسی که احکام ما را می شناسد بر شما حاکم و سلطان قرار می دهم» که این مسئله در طول تاریخ برای اثبات ولایت فقیه از طرف خلفای عظام شیعه مورد استناد قرار گرفته و امروزه یکی از پایه های اثبات نظریه ولایت فقیه در نظام اسلامی همین نظریه مقوله عمر بن حنظله است.
پایان پیام/
نظر شما