به گزارش خبرگزاری شبستان:ولادیمیر پوتین می داند بدون خاورمیانه و استفاده از ظرفیت های باقی مانده از دوران اتحاد شوروی در این منطقه قادر نیست کشورش را که اکنون غرق در بحران های متعدد اقتصادی و اجتماعی است نجات دهد. پوتین بیش از هشتاد درصد محبوبیت دارد و می داند اگر به وعده هایش طی دو سال آینده عمل نکند با شورش ها و طغیان های اجتماعی رو به رو می شود .
جمعیت بزرگی از روسها در طبقه متوسط جای دارند که اهرم های اقتصادی به حرکت آنها جهت می دهد . برای این گروه از جامعه روس پیشروی در اوکراین یا پیروزی در سوریه تنها از کانال های شبکه " وستی " معنا پیدا می کند اما آنچه منجر به اعتماد به دولت مرکزی می شود ارزش روبل و قدرت خریدی است که با چالش های کنونی اقتصادی در حال سقوط است. روسیه در سال 2014 اشتباهاتی را در خاورمیانه مرتکب شده که متفکران و سیاست گذاران طی سال 2015 و 2016 برای جبران آن باید تدبیری بیاندیشند.
رشد داعش
داعش گروه تروریستی است که در بخش های از سوریه و عراق را در اشغال خود دارد. مناسبات اسد و مسکو و در عین حال بغداد و کرملین این روزها روند رو به رشدی دارد اما در این شرایط و با توجه به ائتلاف جهانی برای مقابله با داعش پوتین چه کاری کرد و چه اقدامی می توانست برای سیاست خارجی او به عنوان یک پیروزی مطرح شود؟ روسیه در ائتلاف علیه داعش شرکت نکرد در حالی که چچن و مجموعه تروریست هایی که از این منطقه به سوریه آمده بودند امکان بازگشت به خاک روسیه فدرال را دارند که تهدیدی فزاینده برای مسکو به شمار می رود اما روسها راه حل دیگری برای حل مشکل برگزیده اند که هزینه های آنها را در مقابل داعش بالا تر می برد . آنها برای آنکه امتیازی به آمریکا ندهند در ائتلاف شرکت نکردند و در مقابل دستانشان را به سوی ترکیه ای که رانده شده بود دراز کرداند .
این به تنهایی اشتباه نبود اما نباید فراموش کرد که متقاعد کردن ترکیه از سرشکن کردن هزنیه های مقابله با داعش به روی ائتلاف پر خرج تر است. در همین حال نباید از نظر دور داشت که در دیپلماسی پوتین آنچه خالی است نزدیک کردن بغداد و دمشق است. مگر بغداد و دمشق هر دو با تهدید داعش مواجه نیستند ؟ مگر پوتین رابطه نزدیکی با لبنان ، عراق و سوریه ندارد ؟ چرا مسکو نمی تواند سران این سه کشور را برای راه حلی روسی و ائتلافی منطقه ای جمع کند؟ این مساله است که روسیه پوتین نیاز دارد در سال آینده به آن بیشتر توجه کند. در حال حاضر سرمایه های روسی در عراق و سوریه سرگردان هستند .
آمار ها نشان می دهد در حدود 19 میلیون دلار سرمایه در صنایع انرژی ، تولید و گردشگردی سوریه از سوی مسکو هزینه شده است و این پول مادامی که ناامنی سایه خود را می گستراند عملا بلا استفاده است. روسها تجربه لیبی و بازی خوردن در میان بازیگران جدید را تجربه کرده اند به همین جهت و با کمی توجه به تاریخ می توانند می توانند با استفاده نفوذ تهران به عنوان شریک استراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه بر این چالش ها فائق آیند. ایران در لبنان ، سوریه و عراق نفوذ بلاشکی دارد به همین جهت همکاری فدراسیون روسیه و ایران می تواند راهبردی جدید برای ائتلافی جدید را ایجاد کند. نباید از نظر دور داشت که منافع و افق های استراتژیک تهران و مسکو در مناطق ذکر شده دارای هم پوشانی است . به همین جهت پوتین در سال 2015 و 2016 برای جبران اشتباه گذشته اش در مقابله با داعش باید به دنبال راه حل های جدیدی باشد که هم دستاورد ملموسی داشته باشد و هم مسکو را به عنوان محلی برای حل بحران های منطقه ای به افکار عمومی جهان و روسیه معرفی کند.
نظر شما