خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام حسین الهی نژاد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در یادداشتی به بررسی نگاه مسلمانان و اهل کتاب درباره رجعت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور می پردازد.
در اندیشه های موعود گرایی چه در باورهای مسلمانان و چه در اعتقادات مسیحیان و چه در معارف دینی یهودیان، نقش حضرت عیسی(ع)، پررنگ و قابل توجه است و همه با یک صدا و آهنگ آمدن او رامیسرائند، یعنی در اصل باور به این که در واپسین تاریخ بشر که جهان در آستانه قیامت قرار دارد، حضرت عیسی(ع) از آسمان فرود آمده و در سعادت بخشی بشر نقش ایفا میکند، اتفاق نظر دارند ولی در جایگاه و مقام حقوقی ایشان میان پیروان ادیان ابراهیمی اختلاف وجود دارد یک بار اختلاف در میان اهل کتاب و مسلمانان مطرح است که اهل کتاب حضرت عیسی(ع) را به عنوان رهبر و منجی جهانی که هزاره خوشبختی بشر را رقم خواهد زد میدانند ولی مسلمانان ایشان را به عنوان معاون ودستیار حضرت مهدی(ع) دانسته و در واقع در امر پیشبرد نهضت جهانی و تشکیل حکومت جهانی به کمک حضرت مهدی(ع) میپردازد، پس اهل کتاب امامت و رهبری جهانی را شایسته ایشان میدانند ولی مسلمانان وزارت و معاونت شایسته حال او میدانند.
اما اختلاف در میان اهل کتاب، یهودیان در انتظار عیسی(ع) ناصری که برای اولین بار از آسمان فرود آمده و بنی اسرائیل را به سعادت میرساند اعتقاد دارند ولی مسیحیان در انتظار رجعت عیسی به مثابه «داور جهان» که برای دومین بار به میان بشر امده و بشر را به سعادت رهنمون میشود اذعان دارد. [1]
خلاصه اینکه اعتقاد پیروان ادیان ابراهیمی (یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام)، پیرامون آمدن حضرت عیسی در پایان تاریخ دست مایه مناسب و خوبی است برای زمینه سازی اتحاد و هم بستگی میان باورمندان به ادیان ابراهیمی .
در این جا لازم است جهت تقویت موضوع فوق به برخی از آموزه های ادیان ابراهیمی که در خصوص حضرت عیسی(ع) و فرود آمدن ایشان است نظر افکنیم :
حضرت عیسی(ع) در منابع اسلامی:
در منابع اسلامی اعم از آیات و روایات، مطالب بسیاری پیرامون نزول حضرت عیسی(ع) آمده است .
"وقولهم انا قتلنا المسیح عیسی بن مریم رسول الله و ما قتللوه و ما صلبواه ولکن شبه لهم و ان الذین اختلفوا فیه لفی شک منه ما لهم به علم الا الاتباع الظن وماقتلوا یقینا بل رفعه الله الیه وکان الله عزیزآ حکیما وان من اهل الکتب الاّ لیومنن به قبل موته و یوم القیمة یکون علیهم شهیدا"[2]
و گفته ایشان که: "ما مسیح، عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم» و حال آن که آنان او را نکشتند ومصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او اختلاف کردند قطعآ در مورد آن دچار شک شده اند و هیچ علم بدان ندارند جزء آن که از گمان پیروی میکنند و یقینآ او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد و خدا توانا و حکیم است. واز اهل کتاب کسی نیست مگر آن که پیش از مرگ خود حتمآ به او ایمان بیاورد و در روز قیامت ( عیسی نیز ) بر آنان شاهد خواهد بود."
"و انه لعلم للساعه فلاتمترون بها و اطبعون هذا صراط مستقیم"[3]
"و همانا آن نشانه ای برای ( فهم )رستاخیز است پس زنهار در آن تردید مکن و از من پیروی کنید این است راه راست."
و در آیات فوق اشاره به نزول حضرت عیسی(ع) در عصر ظهور شدهاست البته با کمک روایاتی که در مورد نزول حضرت عیسی در منابع روایی آمده است مثلاً در آیه نخست ابتدا، قرآن، کشته و مسلوک شدن حضرت عیسی را نفی میکند و بعد ادامه دهد که ایشان پیش خدا رفته و زنده است و در آیه بعدی به ایمان آوردن همه اهل کتاب به ایشان قبل از مرگش خبر میدهد از این جا است که برخی از مفسران، آن را حمل بر نزول حضرت عیسی در عصر ظهور میکنند مثلا در تفسیر نمونه چنین آمده است:
"منظور این است که تمام اهل کتاب به حضرت مسیح پیش از مرگ او ایمان میآورند یهودیان او را به نبوت میپذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او میکشند واین به هنگامی است که مسیح طبق روایات اسلامی در موقع ظهور مهدی (عج ) از آسمان فرود میآید، و پشت سر او نماز میگذارد و یهود و نصا را نیز اورامی بیند و به او و مهدی (عج ) ایمان میآورد"[4]
امام باقر (ع) فرموده است:
"ان عیسی(ع)، قبل یوم القیامه، ینزل الی الدنیا فلا یبقی اهل ملة، یهودی ولاغیره الاّ آمن به قبل موته و یصلی خلف المهدی ( عج )"[5]
"به طور مسلم، عیسی(ع) پیش از قیامت به این جهان فرود خواهد آمد. پیرو هیچ آئینی از یهود و غیر آن در روی زمین نمی ماند جز این که پیش از وفاتش به او ایمان میآورد و او در پشت سر مهدی نماز میخواند."
اما آیه اخیر که یکی دیگر از ویژگی های حضرت مسیح را مطرح میکند ،می فرماید: او ( عیسی) سبب آگاهی به روز قیامت است. «یعنی طبق بیان روایات متعدد اسلامی نزول حضرت عیسی(ع) در عصر ظهور امام مهدی دلیل بر نزدیک شدن قیامت میباشد !» [6]
پیامبر اکرم در مورد نزول حضرت عیسی(ع) فرموده است:
"کیف انتم اذا نزل ابن مریم فی کم وامامکم منکم"[7]
"چگونه هستید هنگامی که حضرت عیسی(ع) نزول میکند و امامت و رهبری به عهده شماست"
باز فرموده است :
"لن تهلک امة انا فی اولها، و عیسی بن مریم فی آخرها والمهدی فی وسطه ها"[8]
"امتی که من در اغاز آن، عسیی بن مریم در پایان آن، و مهدی در میان آن است هرگز هلاک نمی شود."
بعد از آن ظهور و قیام امام مهدی و رخداد و نیز بهد از حرکت لشکریان ایشان از مکه به عراق و از عراق به سرزمین فلسطین و استقرار حضرت مهدی(ع) و سربازان ایشان در منظقه فلسطین در هنگام بر گذاری نماز صبح، فرودآمدن حضرت عیسی رخ خواهد داد .[9]یعنی آمدن حضرت عیسی(ع) بعد از ظهور امام مهدی(ع) خواهد بود پس در تفسیر روایت فوق چنین میتوان گفت که برای امت اسلامی اول بعثت پیامبر اکرم(ص) تحقق پیدا کرده و بعد ظهور امام مهدی(ع) و بعد از ظهور امام مهدی(ع)، نزول حضرت عیسی(ع) به وقوع میپیوندد .
حضرت عیسی در منابع اهل کتاب:
بی شک اندیشه موعود گرایی در مسیحیت و یهودیت با ظهور حضرت عیسی قابل توجیه است اصلا بر اساس باور داشت اهل کتاب به ظهور حضرت عیسی، اندیشه منجی گرایی معنا و مفهوم میدهد. از این رو شاید پرداخت موضوع ظهور حضرت عیسی، در منابع اهل کتاب، توضیح واضحات و امور بیّن باشد و به تعبیر دیگر به نوعی تحصیل حاصل باشد پس فقط به جهت خالی نبودن عریزه و برخی از موارد مورد نظر در منابع اهل کتاب اشاره میشود .
در انجیل متی میخوانیم :
" لهذا شما نیز حاظر باشد، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان میآید"[10]
(اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائک مقدس خویش میآید آن گاه بر کرسی جلال خود خواهدنشست و جمیع امت ها در حضور او جمع شوند)[11]
در کتاب دانیال نبی آمده است :
(در رویایی شبانگ گاه بدیدم که مانند پسر انسان بر ابرهای آسمان آمده تا بارگه آن دیرینه پیش آمد و به حظور او برده شد. سلطنت و شوکت و ملکوت بدو سپرده شد و جمله قوم ها وملت ها و زبان ها به خدمتش در آمدند سلطنتش سلطنت ابدی است که آن را زوال نیست و ملکوتش را ویرانی نخواهد بود )[12
پی نوشت ها:
[1] رساله به عبرانیان، باب 9 بند 28
[2] نساء آیه 157-158 159
[3] زخرف آیه 61
[4] مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج4 ص 204
[5] مجلسی، محمد باقر، بحر النوار ،ج 53 ص 50
[6] همان مدرک، ج21 ص 100
[7] صحیف النجاری، ج 4 ص 143، صحیح مسلم، ج 1 ص 94
[8] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 51 ص85
[9] مسلم، صحیص مسلم، ج1 ص 107، عسقلانی، ابن هیثم ، صوائق العرفه . ص162
[10] انجیل متی، باب 24 بند های 44-46
[11] انجیل متی، باب 25 بندهای 31-32
[12] تورات، کتاب دانیال نبی، فصل 7 بند 12
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما