30روز در آمریکا تعزیه خواندیم و مردم اشک ریختند

خبرگزاری شبستان: تعزیه را خود مردم حفظ کردند. فرق تعزیه با روضه و منبر این است که این نشان می دهد و آن تعریف می کند که دیدن به مراتب تاثیر بیشتری دارد. بارها دیدم که بچه ها پای تعزیه اشک می ریزند و حتی در آمریکا خارجی ها پای تعزیه اشک می ریختند که این قدرت تاثیر بصری تعزیه را می رساند.

خبرگزاری شبستان_ قرآن و معارف: برپایی مراسم تعزیه در اقصی نقاط کشور در ماه محرم سنتی دیرپاست که هر ایرانی در هر سن و سالی نامی از آن در ذهن دارد. این هنر طی فراز و فرود های بسیاری که طی ۲۰۰ساله اخیر پشت سر گذاشته رو به زوال رفت و با رخداد انقلاب اسلامی ایران امید گسترش و رشد آن می رفت و در ۳۰ ساله اخیر به عنوان نمونه ای از هنر اسلامی و ایرانی مورد توجه قرار گرفت اما در همین ایام نیز با تغییر مدیریت های فرهنگی فراز و نشیب های بسیاری را شاهد بود. تمامی پژوهشگران تئاتر ایران تعزیه را هنری موروثی در خانواده هایی که آن را به اجرا در می آورند معرفی کرده و از لزوم حفظ آن صحبت کرده اند. برای جستار بیشتر در مبحث این هنر ایرانی – اسلامی سراغ حاج مرتضی صفاریان که لقب قدیمی ترین تعزیه خوان تهران و ایران را دارد و از 5 سالگی تعزیه خوانی را شروع کرده و اکنون 83 سال سن دارد رفتیم.

ایشان در بخش قبلی این گفت و گو به بیان تاریخچه ای از تعزیه در زمان پهلوی و سختی های زنده نگه داشتن این هنر اسلامی در دوران خفقان قبل از انقلاب پرداخت. از کم بودن تعداد تعزیه خوان ها و تکیه های تهران و شور و اشتیاق مردم برای شرکت در تعزیه صحبت کرد.

استاد صفاریان صحبت های خود را با دو بیت اینگونه آغاز کردند:

به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست

به این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست

ره نجات حسین است و دوستی حسین

به سوی حق به از این طریق راهی نیست

 

الان کدام یک از تکیه های تعزیه خوانی قدیم فعال است؟

هیچ کدام برای تعزیه فعال نیست. ممکن است برای روضه خوانی و مداحی فعال باشد ولی در اختیار تعزیه خوانی نیست. بارها به اداره ارشاد درخواست داده ایم که حداقل این تکیه های باقی مانده در اختیار تعزیه خوان باشد و مکانی برای آموزش و تمرین باشد ولی خبری نیست. بسیار از شهرستان ها برای آموزش دیدن تعزیه با من تماس می گیرند ولی چون مکانی نداریم شرمنده اکثر آنها می شویم چراکه بهایی به تعزیه و تعزیه خوانی داده نمی شود.

حاج اقای خاتمی خوانساری حدود 40 سال است از تعزیه حمایت می کند و حتی ایشان مقدمات اعزام ما به آمریکا برای تعزیه خوانی را فراهم کردند که ما با گروه تعزیه خوانی خود 30 روز در آمریکا اجرای تعزیه خوانی داشتیم که با استقبال خوبی نیز مواجه شد که طی این مدت تعزیه عاشورا و حُر و دوطفلان مسلم را می خواندیم، البته قرار بود 40 روز برنامه داشتیم که بخاطر مشکلات ویزا 10 روز معطل شدیم و با مشقت فراوان تعدادی از بچه های گروه از دوبی عازم شدند، برخی از ترکیه و عده ای هم از سوئد به آمریکا رفتند. سال قبل از آن نیز برای اجرا به فرانسه رفته بودیم که هیچ کدام از این برنامه ها با حمایت اداره ارشاد برگزار نشد و همگی با هزینه های شخصی انجام می پذیرفت.

 

پس اینجور که پیداست هم قبل از انقلاب و هم پس از انقلاب شرایط سختی برای تعزیه خوانی و گسترش آن داشتید؟

بله تقریبا ولی الان تنها تفاوتی که با قبل انقلاب دارد این است که حداقل جلوگیری نمی کنند و کتک نمی زنند ولی حمایتی هم نمی کنند. سال های اول انقلاب در تالار محراب برنامه داشتیم و به قدری جمعیت می آمد که از تالار محراب تا حسن آباد برای دیدن تعزیه صف کشیده می شد که یاد دارم آقای هاشمی رفسنجانی یک روز برای بازدید آمده بود و به خاطر جمعیت بالا از دیوار به داخل هدایتشان کردند.

اول انقلاب متاسفانه بعضی تعزیه خوان ها انحراف هایی را وارد نسخه ها کردند.

 

در مورد ایام ممنوعیت تعزیه بگویید؟

همانطور که گفتم در دورانی که ما جوان بودیم و به نوعی اوج شور و شوق ما برای تعزیه خوانی بود، فشارها و کتک زدن های ‌تعزیه‌خوان‌ها از طرف ماموران حکومت پهلوی بیشتر شد. تعزیه خوان ها را بازداشت می‌کردند و همین باعث شد از سال ۱۳۳۷ کمی از تعزیه دور شوم و کمرنگ تر در محافل کم تعداد تعزیه حاضر شوم ولی هرگز آن را کنار نگذاشتم. به یاد دارم در آن سال ها اینقدر ما را به کلانتری بردند تا وضع به جایی رسید که فقط دو نفر به نام های میرزا ابراهیم و اصغر مازندرانی که بسیار زیبا هم تعزیه می خواندند و صدای خوبی داشتند و دو نفری در کوچه ها و محلات تعزیه می خواندند که یک بار دستگیر شدند و با آنکه حدود 60 سال سن داشتند بسیار اذیت می شوند و هنر تعزیه با این همه سختی حفظ شده است.

 

درآمدتان از چه طریق بود؟

در همین تعزیه خوانی ها مردم کمک می کردند ولی با کم رونق شدن تعزیه خوانی به خاطر فشارهای حکومت وضع والی خیلی بدتر شد. یاد دارم نذر کردم و از امام حسین (ع) خواستم اگر شغلی پیدا کنم تا آخر عمرم از مجالس تعزیه خوانی پول نگیرم و خداروشکر در یک کارخانه شاغل شدم و همین برکت زندگی من شد و هیچ جا عدد و رقم برای دریافت پول از تعزیه خوانی اعلام نکردم.

بعد از بازنشستگی در سن 60 سالگی هم برنامه های تعزیه خوانی را به طور مستمر ادامه دادم و بیشتر در شهرستان ها مثل اراک و اصفهان حاضر می شدم.

 

در زمینه آموزش چه فعالیتی داشته اید؟

ما مکانی برای آموزش طی سال های اخیر نداشتیم و الان یک سال است که پسر آقای خاتمی خوانساری یک دفتری در خیابان محلاتی بنا کرده اند که با اینکه فضای کمی دارد ولی توانسه ایم به صورت محدود به آموزش نوجوانان و مشتاقان تعزیه بپردازیم.

 

قبل از انقلاب استقبال و اشتیاق جوانان به تعزیه بیشتر بود یا بعد از انقلاب؟

بعد از انقلاب اشتیاق جوانان بیشتر شده است به طوری که مخصوصا از شهرستان ها افراد بسیاری برای آموزش تماس می گیرند. الان من یک شاگرد نوجوان از خمین دارم. جوان ها علاقه و عشق دارند و می خواهند بیایند و بیاموزند. تعزیه خوان های قدیمی هم دوست دارند آنچه می دانند را به دیگران بدهند. خودم بارها گفته ام اگر کلاسی باشد حاضرم دو یا سه روز در هفته بیایم و درس بدهم .

 

با این همه سختی که تعریف کردید چگونه تعزیه تا به حال حفظ شده است؟

تعزیه را خود مردم حفظ کردند. در یک حسینیه فرش و گرما و چایی و همه چیز هست و مداحی وجود دارد و بغل حسینیه، یک خرابه ای و تعزیه خوانی، می بینیم که مجلس تعزیه سریع پر خواهد شد با وجود سختی شرایطش مردم می آیند روی زمین می نشینند. فرق تعزیه با روضه و منبر این است که این نشان می دهد و آن تعریف می کند که دیدن به مراتب تاثیر بیشتری دارد. بارها دیدم که بچه ها پای تعزیه اشک می ریزند و حتی در آمریکا خارجی ها پای تعزیه اشک می ریختند که این قدرت تاثیر بصری تعزیه را می رساند.

 

پایان پیام/

کد خبر 428149

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha