به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، زمانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی آنتونی کوئین بازیگر برجسته برنده اسکار به ایران آمد و نسخه های دوبله فارسی فیلمهای خودش را با صدای منوچهر اسماعیلی شنید،درخواست دیدن این گوینده را کرد و وقتی او را دید گفت که ای کاش اسماعیلی به تمام زبانهای دنیا مسلط بود تا در همه نقاط جهان در دوبله فیلمها به جای او شرکت کند.این مثال کوچک نشان دهنده قدرت بالای دوبله فارسی در آن روزگار بود که متاسفانه دیگر چیزی از آن باقی نمانده و فوت صادق ماهرو،نشانه ای دیگر از افول این هنر به خاطر خالی شدن آن از هنرمندانی است که جایگزین ندارند.
نخستین ویژگی صدای ماهرو،بم بودن آن بود.صدای بم به خاطر محدودیتهایی که در آن وجود دارد،در نهایت برای دسته خاصی از نقشها مناسب است اما دیگر ویژگی صدای او،انعطاف پذیری بسیار آن بود.ماهرو همانگونه که در «این گروه خشن»به جای وارن اوتس،بی رحمی و شقاوت یک دزد را با خشونت این صدا منتقل می کند،در نقش عبیده(پدر هند)در فیلم«محمد رسول الله»قدرت سیاسی،دلسوزی پدر برای فرزند و نگرانی از آینده را در صدای عبیده جا داده و در جای جای فیلم،لحنی متناسب با موقعیت عبیده را در صدای ماهرو می شنویم.
انعطاف بالای صدای ماهرو فقط در قلمرو خیال انگیز نقاشی متحرک بود که کشف می شد.توانایی بی نظیر او در تیپ سازی متناسب با شخصیتها بی نظیر بود.در سریال کارتونی«یوگی و دوستان»او به جای چند شخصیت صحبت کرد. کوییک درامک گرا (اسب هفتتیرکش) و اسناگلپوس (شیر صورتی رنگ) دو نمونه از این شخصتها هستند.ماهرو برای اسبی که هفت تیر کش بود،لحنی شبیه لاتهای خیابانی ساخت که به صورت کشیده اسب می خورد و صدای شیر صورتی دلنازک و گاهی عصبی را هم متناسب با شخصیت او طراحی کرده.
اوج کار او در دوبله انیمیشن«گوریل انگوری»است.او به جای یک گوریل پانزده متری در کنار مرحوم اصغر افضلی به جای بیگلی بیگلی بخش مهمی از خاطرات کودکی ما را تشکیل می دهد.نگارنده وقتی پس از سالها نسخه انگلیسی زبان این کارتون را دید،از شباهت بی حد و حصر صدای ماهرو به گوینده اصلی تعجب کرد و این شباهت به حدی بود که گویا خود ماهرو در نسخه اصلی هم به جای گوریل انگوری صحبت کرده.
خود او در گفت و گویی در زمینه دوبله کارتون گفته:« علاقه زیادی به دوبله کارتون داشتم و به جرات میگویم 80 درصد کارتونهای قدیمی را من دوبله کردم که در اکثر آنها مدیر دوبلاژ هم بودم، از موفقترین آنها که هنوز هم از آن یاد میشود «گوریل انگوری» است که من گوریل را گفتم و اصغر افضلی به جای انگوری حرف زد. سر کارتون «قصه جنگل» هم ابوالحسن تهامی من را صدا زد و خواست جای خرس صحبت کنم و گفت صدایی بگذارم که با آهنگی که میخواند یکی باشد و در نهایت آن هم کار خوبی شد.
برای دوبله کارتون گویندههایی باید باشند که به درد این کار بخورند و بتوانند تیپهای مختلف را خلق کنند آن موقع کارتونهای «هانا باربرا» در سطح بالایی بودن که من جای تکتک شخصیتهای کارتونیاش مثل «امادارلینگ»، «کوییک درا مکگرا» و «بابالویی» با تیپهای مختلف حرف میزدم و بعد از مدتی تمام این شخصیتها در «یوگی و دوستان» جمع شدند و من مدیریت آن کار را عهدهدار شدم. دیدم نمیتوانم همه رلهای قبلی را با هم بگویم و سه نقش که خیلی معروف شده بود و نمیشد آن را عوض کرد را خودم گفتم و بقیه را به دیگران سپردم و از آنها خواستم شبیه قبل بگویند. ناصر طهماسب به جای «یوگی»، مرحوم آژیر به جای دستیارش و جواد بازیاران هم به جای «بابالویی» صحبت کردند. بسیاری از کارهایی هم که قبل از انقلاب دوبله کردم در بعد از انقلاب پخش شدند مثل «بل و سپاستین» و «مهاجران» که آنها هم کارهای موفقی بودند.»
ماهرو از قدرت تیپ سازی خود در فیلمهای ایرانی هم بسیار استفاده کرد که از نمونه های معروف آن صحبت به جای میرمحمد تجدد در فیلم«قیصر»است.او با تسلطی مثال زدنی تیپ های مختلفی را مثل داش مشدی ها،پلیس ها و افراد کوچه و بازار را خلق می کرد و نمونه خوب آن سرکار استوار در سری فیلمهای صمد و شیرعلی قصاب در سریال«دایی جان ناپلئون»است.
سالهای طلای دوبله در ایران به سرعت طی شده و این روزها تنها شبحی پوشالی از دوبله ایران به جا مانده.عدم نمایش فیلم خارجی در سینماها،لزوم سرعت در کار دوبلاژ و عدم تربیت نیروهای مناسب برای جایگزینی صداهای ماندگار از جمله دلایلی افول دوبله در ایران است که آینده این هنر را در معرض تهدید قرار داده.
خود ماهرو در گفت و گویی در این مورد گفته:« به نظر من دوبله قدیم خیلی بهتر بود، البته علتش گویندهها نیستند، بلکه سرعت بیمورد است که وارد کار امروز دوبله شده است. یکی از دلایل اصلی که دوبلهها ضعیف شدهاند، کم شدن درآمدها و بالا رفتن هزینهها است. من شب عید که دیگر اوج کار است دیدم خیلی از گویندهها بیکار بودند. کسانی هم که کار دارند تندتند آن را انجام میدهند تا کار جدیدی بگیرند تا بتوانند درآمدی داشته باشند. با وجود این که الان کار بینهایت ساده شده است. قدیم که کار میکردیم دستگاهی داشتیم، بنام «لوبر» که فیلم را تکهتکه نشان میداد و امکان سوختن فیلم هم بود و کار را بسیار سخت میکرد، اما امروز امکانات بسیار خوبی وجود دارد و فنآوریهای زیادی شده است. دوبلههای کارتون هم خیلی خراب شده است و صداها سرجایشان نیستند. البته خود انیمیشنها هم چنگی به دل نمیزنند و اصلا قابل قیاس با گذشته که به صورت دستی ساخته میشدند نیستند. الان همه آدم آهنی و جنگ و خونریزی شده که آثار مخربی برای بچهها دارد و یک نوع خیانت به آنهاست. بچهها هم صمیمانه آن ها را دوست دارند. به نظر من اسم اینها را نمیشود کارتون گذاشت و نامش قتلگاه است.»
سال 1375 بود که مروم حسین معمازاده از گویندگان برتر ایرانی که صدایش در فیلمهای ایران و خارجی زیادی شنیده شده بود از دنیا رفت.از آن روز تا به حال تمام بزرگان دوبله ایران یک به یک در حال پرکشیدن هستند و شاید تا ده سال دیگر،دوبله با کیفیت فیلمهای ایرانی خاطره ای باشد که باید آن را در میان نوارهای قدیمی جست و جو کرد.
پایان پیام/
نظر شما