به گزارش خبرگزاری شبستان با تمامی این تفاسیر چه بخواهیم بپذیرم و چه نپذیرم که در اواسط دهه 1990 سعودی ها موشک های جدید تحویل گرفته یا به دنبال برنامه بلند پروازنه سلاح های اتمی بوده اند مساله که وجود آن به غیر قابل انکار است تغییر روند برنامه ریزی های امنیتی عربستان سعودی است که از سال 2003 آغاز شد. ریاض از این زمان و مادامی که آمریکایی ها به صدام حسین در عراق حمله کردند به این فکر افتادند که فضای امنیتی خود را تغییرات جدی دهند .
مدارکی که به تازگی از ساختار بروکراتیک سعودی ها به بیرون درز کرده است نشان می دهد آنها سه راهکار کلی را در خصوص آینده امنیت خود در نظر گرفته اند که این مسائل شامل :
1- تامین و ساخت بمب اتمی در داخل عربستان سعودی
2- ورود به ساخت دفاعی با کشوری اتمی و قدرت های جهانی برای حفاظت از سعودی
3- ترویج و پیگیری خاورمیانه بدون سلاح های اتمی
این سه محور سیاست گذاری کلی سعودی در خصوص آینده ساخت دفاعی اشان را نشان می دهد .
گری سایمون همچنین بر این باور است از زمانی که در سال 2003 آمریکایی ها به عراق حمله کردند جرقه های اختلافات میان سعودی و واشنگتن زده شد و ریاض در همین دوران به فکر تغییر در برنامه نظامی و دفاعی اش افتاد .
سعودی ها از سقوط صدام حسین توسط امریکایی ها خوشحال نشدند ، آنها همچینین از روند سیاست گذاری کاخ سفید در برخورد با اسرائیل ( رژیم صهیونیستی ) نیز راضی نبودند و غربی ها هم نتوانسته بودند ریاض و ساختار سلطنتی در عربستان را در مورد برنامه صلح آمیز هسته ای ایران مطمئن کنند. همین دلایل کافی بود تا آمریکایی نتوانند اعتماد عربستان را جلب کنند .
در همین دوران بود که روابط اتمی میان پاکستان و عربستان سعودی به صورت قابل توجهی رشد کرد. اسناد دیپلماتیک آمریکا نشان می دهد در سال 2007 دیپلمات های آمریکایی و ماموران وزارت خارجه از سوی هماتیان پاکستانی خود در مورد اطلاعات آنها از برنامه های مشترک اتمی اسلام آباد – ریاض مورد پرسش قرار گرفته اند .
سعودی ها تا سالها به صورت مخفیانه با آمریکایی ها در مورد برنامه اتمی خود صحبت می کردند اما در سال 2013 در یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران سعودی ها اعلام کردند که برای آنها غیر قابل قبول است که در کنار ایران هسته ای بدون داشتن فن آوری های مشابه حضور داشته باشند. به نظر می رسد این اظهار نظر بسیار جدی است .اما این نظرات کمی بلند پروازنه و البته پر سر وصدا است و هدف آن فشار به ایالات متحده برای تمرکز بیشتر بر پرونده هسته ای ایران و مجوز برای دریافت بمب به صورت علنی از پاکستان است .
یک مقام پاکستانی هم که نمی خواست نامش فاش شود در این رابطه اظهار نظر جالبی دارد، او می گوید واقعا فکر می کنید سعودی ها این همه سرمایه گذاری و پول را برای چه در صنایع اتمی پاکستان خرج کردند ؟ قطعا آنها یک خیریه باز نکرده اند.
یک مقام امنیتی پاکستانی نیز در خصوص روابط اتمی میان اسلام آباد و ریاض می گوید : کلاهک ها و موشک ها برای انتقال به عربستان سعودی آماده هستند و تنها منتظر دستور این انتقال در کوتاه ترین زمان مانده اند .
برای آنکه جدیت عربستانی ها در مورد برنامه اتمی اشان بدانیم اظهار نظری از سامیون هندرسون رئیس موسسه مطالعات انرژی واشنگتن نقل می کنم که می گوید : سعودی ها در مورد ایران و برنامه اتمی اشان با جدیدت صحبت می کنند و بلوفی در کار نیست .
در مورد چگونگی استفاده از تسلیحات اتمی پاکستان دو نظر کلی وجود دارد برخی بر این باورند این تسلیحات بارگیری و تحویل عربستان خواهند شد وبرخی دیگر می گویند این بمب ها توسط پاکستان به عربستان آورده می شوند و توسط نیروهای پاکستانی هدایت و کنترل خواهند شد.
گری سایمون البته بر این باور است که عربستان و پاکستان از مدل ناتو برای موشک ها و کلاهک های اتمی استفاده می کنند که این مساله تاکیدی بر فرضیه دوم است .
در همین حال اتفاقی که برای مصر افتاد و منجر به سقوط محمد مرسی شد نیز پیامی برای پاکستانی ها دارد. سعودی ها تمام قد از دولت نظامی مصر حمایت می کنند و این پیام را به اسلام آباد منتقل کرده اند که آنها می توانند کمک های هم تراز یا حتی بیشتر از بانک جهانی در اختیار پاکستان قرار دهند ، در عوض آنها هم باید در تامین امنیت عربستان نقش فعالی ایفا کنند.
اما در همین رابطه مقامات پاکستانی با عصبانیت در مورد همکاری هایشان با عربستان سخن می گویند و بر این باورند که اسلام آباد به تمام تعهداتش در خصوص منع تکثیر و گسترش سلاح های اتمی پایبند است و از سوی دیگر عربستانی ها هم از طریق سفیر خود در لندن به تازگی گفته اند آنها عضو پیمان NPT هستند و به دنبال خاورمیانه ای بدون سلاح های اتمی هستند.
نظر شما