خبرگزاری شبستان: مطلب زیر یادداشتی است از حجت الاسلام حسین الهی نژاد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در باب اعتقاد به منجی در میان ادیان ابراهیمی.
در همه ادیان ابراهیمی برای آمدن موعود نوید داده شده است، همان موعودی که جهان و جهانیان را به سوی سعادت و خوشبختی رهنمون کرده و برای نخستین بار خوب زیستن را به تجربه بشری میرساند، گرچه هر کدام از ادیان ابراهیمی برای منجی خود نام و القاب خاصی قرار داده و بر این گمانند که آینده تاریخ بشریت در آخرالزمان یعنی در عصر ظهور بر اساس باورها و تعالیم دینیشان میچرخد، ولی در اصل مسأله، یعنی حقیقت ظهور و حتمیت آن، با هم اتفاق نظر دارند.
حتمیت ظهور از منظر اهل کتاب
مثلآ در منابع یهود از منجی و ظهور او چنین یاد شده است :
"اگر چه تاخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع میکند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم میآورد."1
در جای دیگر آمده است:
" ای همه امت ها بشتابید و بیایید و از هر طرف جمع شوید. ای خداوند شجاعان ! خود را به آن ها فرو آور. امت ها برانگیخته شوند و به وادی "یهو شافاظ" بر آیند زیرا که من در آن جا خواهم نشست تا بر همه امت هایی که به اطراف آن هستند داوری نمایم."2
در منابع دینی مسیحیت آمده است :
" آنگاه پسر آنان را ببینید که با قوت و جلال عظیم بر ابرها میآید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به فضای فلک فراهم آورد ... ولی از آن روز و ساعت، غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده، دعا کنید زیرا نمی توانید که آن وقت کی میشود."3
در منابع اسلامی پیرامون حتمیت ظهور امام مهدی(ع) هم از ناحیه اهل سنت و هم از ناحیه شیعه روایات فراوانی نقل شده است و حتی در برخی از آن ها منکرین ظهور امام مهدی(ع)، کافر پنداشته شده اند که در ذیل به آنها اشاره میشود.
حتمیت ظهور از منظر شیعه
پیامبراکرم(ص) می فرماید :
"لاتقوم الساعة حتی یقوم القائم الحق منا و ذلک حین یاذن الله عزوجل به و من تبعه و من تخلف عنه هلک"4 "قیامت بر پا نمی شود تا هنگامی که قائمی از ما به حق قیام کند. و این هنگامی است که خدای تعالی اذن ظهورش دهد، کسی که از او پیروی میکند نجات مییابد و کسی که از او تخلف کند هلاک میشود."
امام باقر(ع) می فرماید :
"من المحتوم حتمه الله قیام قائما، فمن شک فیما اقول، لقی الله و هو به کافر و له جاحد[5] قیام قائم ما از وعدههای حتمی خداوند است. هر کس در این گفتار که میگویم شک به خود راه دهد خدا را به حال کفر و انکار ملاقات خواهد کرد."
روایات بسیاری پیرامون ظهور و حتمیت آن در منابع روائی شیعه آمده است که در این جا تنها به دو روایت بسنده شد که نکاتی از آن ها قابل برداشت است، نخست این که حتمیت ظهور امام مهدی(عج) به صورت صریح و واضح ذکر گردیده است دوم این که به حدی ظهور امام مهدی جدی و حتمی است که منکرین آن کافر قلمداد شده اند و آخر آنکه پایان بشریت شروع قیامت را موکول به رخ داد ظهور کرده اند، یعنی پایان پذیری دنیا و آغاز قیامت که وقوعش حتمی است مشروط به ظهور امام مهدی (ع) شده است، خود این مطلب رخداد ظهور را قطعی جلوه می دهد.
حتمیت ظهور در منابع حدیثی اهل سنت :
جابربن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(ص) چنین روایت کرده است: "من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد[6] هر که ظهور مهدی را انکار کند، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است."
پیامبر اکرم(ص) فرموده است :
"لولم یبق من الدنیا الایوم لطول الله ذلک الیوم حتی یلی رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی"[7] "اگر به پایان دنیا جز یک روز باقی نماند خداوند آن روز را به حدی طولانی میسازد تا مردی از اهل بیت من که هم نام من است زمام امور را به دست گیرد."
بزرگان اهل سنت پیرامون قطعیت ظهور امام مهدی(عج) کلماتی دارند به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه میگوید: «اتفاق تمام فرقه های مسلمانان است که دنیا و دین و تکلیف تمام نمیشود مگر با مهدی موعود .»8
2. در «اسعاف الراغبین» آمده است: «همانا اخبار متواتری از پیامبر رسیده است که مهدی قیام میکند از اهل بیت پیامبر(ص) است و زمین را پر از عدل و داد میکند.»9
3. گنجی شافعی نیز در کتاب «البیان» باب 11، تواتر روایات مهدی و قطعی بودن ظهور او را تائید میکند.
از جمع بندی مطالب یادشده چند نکته قابل ذکر است که با گزارش آن مباحث فوق را پایان میبریم:
1. حتمیت ظهور وآمدن منجی
2 .اعتقادی بودن مسأله ظهور
3. وقوع آخر زمان و پایان تاریخ برای بشریت
4. آخر زمان ظرف رخ داد ظهور
پی نوشت ها:
[1] کتاب حقوق نبی ، فصل 2 ، بند های 3- 5.
[2] تورات ، کتاب بوئیل نبی، ص 1328، باب 3، بند 12.
[3] انجیل مرقس، فصل 13 ، بند های 26 ، 27 ، 31 و 32.
[4] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 51 ، ص 65 .
[5] شرف الدین الحسینی، تاویل الآیات، ج 1 ، ص 202.
[6] قندوزی ، ینابیع الحودة ، ج 3 ، ص 295.
[7] متقی هندی، کنز العمال، ج 14، ص 265.
[8] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، ج 10، ص 96.
[9] الصبان، محمد، اسعاف الراغبین، ج 1 ، باب 2 ، ص 138.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما