هنرنمایی تمام قد معماری در مساجد ایرانی

خبرگزاری شبستان: مساجد ایران نمونه جامعی از هنر دینی را به رخ کشیده اند، در طول اعصار مختلف مساجد به عنوان مهمترین مرکز شهری با فرهنگ و روح دینی مردم عجین شده است و طرحی جامع از هنر و دین داری را هر دوره ای به نمایش گذاشتند.

خبرگزاری شبستان: مساجد به عنوان نشان شهری جامعه مسلمانان از دیرباز به عنوان مهمترین جایگاه تمدن سازی شناخته شده اند. این جایگاه هرچند که در طول ادوار مختلف دچار دگرگونی های دوره ای شد اما مع الوصف همچنان به قوت خود باقی است و مسجد محور شهر و محله اسلامی است و فرهنگ را بسط می دهد.

حتی بررسی ساختمان مساجد نیز گواه بر همین مسئله است و هر بخش از سازه مسجد بیانگر مفهومی در تایید همین مدعاست. در این بین مساجد ایرانی به عنوان یکی از بارزترین نمونه های جامع در حوزه هنر و معماری است.

در راستای بررسی معماری مساجد و ارتباط نوع معماری با کارکرد فضاهای دینی با دکتر «نیر طهوری»، معمار ، پژوهشگر، عضو هیات علمی فرهنگستان هنر، گفت وگو کرده ایم که بخش اول آن از نظرتان می گذرد:

 

در کشیدن نقشه مساجد اما و اگرهای مختلفی است که باید مورد توجه معمار باشد از جمله نمای ظاهر مسجد، یکی از اساتید چندی قبل نسبت به نمای ظاهری مسجد «الجواد» تهران انتقاد داشت و معماری این مسجد را کلیسایی توصیف کرده بود، نظرتان چیست؟ آیا واقعا معماری این مسجد ویژگی هایی دارد که بتوان اطلاق کلیسایی به آن داشت؟ پیش تر نیز در مصاحبه ای به این مسئله اشاره ای داشتید.

 

در واقع یکی از اساتید که در سابقه کاری شان طراحی مسجد هم هست معتقد بودند که نقشه مسجد الجواد مثل ناقوس کلیسا است و به جای مسجد کلیسا ساخته اند. من در مصاحبه ای که داشتم حرف وی را نقد کرده ام. حرف من این بود که معماری کلیسایی پلان صلیبی دارد و زمانی که سایت پلان را از بالا نگاه می کنیم کاملا مشخص است و وارد فضا هم که می شویم کاملا مطابق با رفتار و نحوه عبادتی است که در کلیسا صورت می گیرد و معنای  خاص چلیپا یا صلیب در دین مسیح، بنابراین اگر یک شکل ظاهری از مسجدی ببینیم و بگوییم کلیسایی است حرف درستی نیست.

 

آن استاد در مورد مسجد الجواد تهران به این مسئله تکیه داشت که چون مسجد از نظر شکلی این چنین است پس اصلا مسجد نیست یا تداعی کننده کلیسا است، حال فارغ از اینکه چنین هست یا نیست نظر من این است که نمی شود این مورد (مسجد الجواد) را به عنوان نمونه ای معماری کلیسایی دانست چون پلان اش چلیپایی نیست.

 

چه پلانی را باید پلان کلیسایی دانست و این پلان چه ویژگی هایی دارد؟

نقشه کلیسا در تمام تاریخ مسیحیت بر اساس شکل صلیب ساخته شده است. این پلانینگ شامل یک راهروی طولانی، محراب و در آخر ضلع کوتاهی است که در دوطرف آن نیز دسته های کُر و مردمی که عبادت می کنند می ایستند.

این شکل صلیب در نقشه کلیسا وجود دارد اما در مسجد چنین چیزی نداریم و معمولا شبستان گرد است و برای همین است که  مسجد گنبدخانه دارد چون محراب در گنبدخانه یا در ایوان ها قرار دارد و وقتی که نمازگزاران داخل حیاط مسجد می ایستند رو به آن محراب قرار می گیرند.

البته گرچه که ما مساجدی با حیاط مرکزی مرکزی داریم که هم شکل چلیپایی دارند و هم چهارایوانی دور حیاط مرکزی اند اما هرگز نماد مسیحیت در آن نیست.

 

مساجد چهارایوانی که اشاره داشتید چه ویژگی دارند؟

این مساجد دور یک حیاط مرکزی شکل می گیرند و رو به جهات مختلف چهارگانه هستند که با توجه به دوره فصول و حرکت سالیانه خورشید و همچنین حرکت وضعی زمین نقش تعیین کننده ای را در مساجدی با این ویژگی ایفا می کنند. اینکه مثلا به کدام سمت باشیم هوا بهتر خواهد بود و به طور کلی در هر زمان از روز کجا بایستیم. مسجد جامع اصفهان نمونه ای از مساجد چهارایوانی است.

 

برخی عنوان می کنند معماری خاص کلیسایی به علت ایجاد حالت رعب و وحشت در میان حاضران در کلیسا است، آیا واقعا معماری کلیسایی مبتنی بر چنین تفکری شکل گرفته است؟

 

مطلقا صحیح نیست و بسیار نظر متعصبانه ای است. اگر اشتباه نکنم در کلیسای «نورتردام» مجسمه هایی از شیاطین به عنوان تزئین روی سقف کلیسا گذاشته اند ولی معنی اش این نیست که قرار دادن این مجسمه ها برای رعب وحشت بوده است شاید دلیل دیگری داشته است من شخصا در این رابطه تحقیقی نکرده ام اما چنین اظهار نظری مبنی بر اینکه سبک معماری کلیساها برای ایجاد رعب و وحشت است بسیار حرف سطحی و مبتذلی محسوب می شود.

 

مولفه معماری اسلامی ایرانی از نظر برخی اصلا پذیرفتنی نیست وی می گویند آنچه که در دست ماست معماری ایرانی است، یکی از دلایل طرفداران این نظریه آن است که مساجد کهن ما در واقع آتشکده بوده اند و تغییرات بعدی پس از ورود اسلام به ایران روی سبک معماری این آتشکده ها صورت گرفت و آنها را تبدیل به مسجد کرد، نظرتان چیست؟

اسلام هرجایی وارد شد معابد، کلیسا ها و کاتدرال های مسیحی را به مسجد تبدیل کرد و این مساله صرفا منحصر به ایران و آتشکده ها نیست.

برای مثال در ایران تنها بخشی از مسجد تاریخانه دامغان یا مسجد جامع اصفهان آتشکده بوده است و باقی بنا روی همین آتشکده ساخته شده است، نمونه های دیگری نیز وجود دارد، موضوع این است که اسلام هرجایی که قدم می گذاشت فورا دست به تخریب بنا نمی زد بلکه بنای موجود را تبدیل به مسجد می کرده است.

چنانچه کاتدرال «ایاصوفیه» در استانبول تبدیل به مسجد شده است و اگر الان هم سری بزنید خواهید دید که تمثال یا شمایل عظیمی از حضرت مریم(س) در بالای بنا دیده می شود و اسامی «الله»، «محمد»، «ابوبکر»، «عمر»، «عثمان»، «علی»، «حسن»، «حسین»، در بخش پایین این شمایل است. یا در اسپانیا در «کوردوبا» یا «قرطبه» نیز می بینیم که یک بخش کاتدرال مسکیتا مسیحی است و در یک بخش آن محراب مسلمانان قرار دارد. علت این مساله آن است که در زمان جنگ های صلیبی این بنا کاتدرال بوده است اما بعدها در همین جنگ به دست مسملین می افتد اما هیچ کدام از دو طرف نمی آیند این چنین بنای عظیمی را خراب کنند بلکه مسلمین آن را تبدیل به مسجد می کنند یا زمانی که مسیحیان بر مسلمین غلبه می کنند این بنا دوباره تبدیل به کلیسا می شود ولی هرگز ساخته های یکدیگر را خراب نکردند یعنی در یک فضا توامان بخش اسلامی و بخش مسیحی را می بینیم.

 

 

زمانی که از هنر اسلامی به خصور در رشته معماری بحث به میان می آید مقصود چیست و به نظر شما به چه معماری می توانیم اطلاق اسلامی بودن را داشته باشیم؟

همان طور که بسیاری از مورخان هنر اسلامی از جمله «الک گرابار» که البته او دوسال قبل هم از دنیا رفت، گفته اند معماری اسلامی به آن صورت نداریم بلکه باید گفت معماری مسلمانان. در اینجا البته من بحثی سر  کلمات ندارم اما می خواهم بگویم که فهم مسلمین از اسلام است که این تحول را در بنا ایجاد میکند. معماری اسلامی به زعم من یعنی معماری که معرفت و شناختی را در وجود افراد بیدار کند و هنرها مطابق با این معماری متناسب با درک باطنی از دین باشند.

 

حال اگر این درک در پی آن سلوک و عرفان باشد و معرفت در جان فرد ایجاد شده باشد در این صورت زمانی که مسجد ساخته می شود و اعمال در آن انجام می شود به نوعی این هنر بروز دیگری خواهد یافت.

اینکه در مسجد باید وضو بگیریم، رو به قبله بایستیم، محل اقامه نماز مردان از زنان جدا باشد، نماز رو به قبله باشد، نمازگزار در کدام بخش از مسجد با توجه به گردش خودشید بایستد و بسیاری از موارد دیگر از جمله اینکه در تابستان های گرم و زمستان های سرد از طریق تمهیداتی که در حیاط مر کزی مسجد است هوا متناسب شود.

بنابراین چنین عملکردی معماری اسلامی یا معماری مسلمین را نمایان می کند. مسجد خانه عمومی مومنان به دین است. ما از طریق نماز به درون خودمان توجه و تمرکز می کنیم و از دنیا دست می کشیم و خود را می شناسیم. خداوند در خود ماست و او از خود به بر ما دمیده است و هرکسی که خود را  بشناسد خدا را شناخته است.

ادامه دارد...

 

 

 

کد خبر 416906

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha