معرفت رابطه عاطفی عامیانه به امام زمان(ع) را تعمیق می بخشد

خبرگزاری شبستان: بخشی از این رابطه عاطفی نتیجه فطرت های سالم و بخشی نتیجه آگاهی های ابتدایی است. باید این آگاهی های کلی و ابتدایی تفصیل و تکامل پیدا کند تا آن رابطه عاطفی پایدار شود و در این سطح حداقلی باقی نماند.

خبرگزاری شبستان: نگاه عامیانه یعنی نگاه سطحی به مفاهیم و مسائل عمیق داشتن و به اندک آگاهی درباره هر چیزی اکتفا کردن. نگاه عامیانه یعنی پردازش اطلاعات اندک و افزایش غیر واقعی و خیال پردازانه آنها.

این عوام زدگی آثار سویی به همراه دارد. یکی از آثار سو آن فراهم شدن زمینه تحریف و انحراف است. یکی دیگر از آثار سو آن این است که حتی اگر این عوام زدگی موجب تحریف و انحراف هم نشود، لااقل موجب بی زار شدن کسانی می شود که با دقت و موشکافی برخورد کرده و ضعف های نگاه عامیانه را به سرعت درمی یابند.

علاقه عامیانه

غیر از "نگاه عامیانه" می توان از "علاقه عامیانه" نیز سخن گفت. البته باید بین این دو تفاوت قائل بود. تا اینجا به برخی از مصادیق نگاه عامیانه در مورد انتظار و برخی آثار سو آنها اشاره شد. علاقه عامیانه نیز اگر چه قابل احترام تر است ولی ممکن است دچار آسیب هایی گردد که بعضا جبران ناپذیر هستند.

منظور از علاقه عامیانه علاقه های سطحی و یا بدون پشتوانه ای است که هر لحظه در معرض از بین رفتن قرار دارد. گاهی از اوقات می توانیم تعبیر علاقه های عامیانه را در مواردی استفاده کنیم که علاقه ای بر مبنای نظری غلط ناشی از همان نگاه عامیانه است که ذکر شد.

اصطلاح "علاقه عامیانه" در روایتی به صراحت مورد استفاده قرار گرفته و نکوهش شده است؛ آنجا که امام علی(ع) فرمودند" دوستی عوام و عامیانه بریده می شود مانند بریده شدن ابر و زایل می شود چنانکه سراب زایل می شود." در این کلام شریف به مهم ترین آسیب علاقه های عامیانه که قطع شدنی بودن آن است اشاره شده است.

اما جای نگاه مثبت به این گونه علاقه ها هم هست آنجا که علاقه عامیانه به معنای یک علاقه فطری طبیعی و هر چند ابتدایی گرفته شود. در بسیاری از عوام ارادت و معرفت آنها نسبت به اولیای الهی با همین نوع علاقه آغاز می شود.

علاقه های فطری و ابتدایی موجود در جان جامعه را باید محترم شمرد. اینها سرمایه های لازم برای ارتقای همان علاقه ها و اعتقادات و علامت سلامت و صفای باطن افراد هستند. باید هم زمان هم آن علاقه با صفای عامیانه را که در میان خیلی ها رواج دارد تحسین و حتی در بین اهلش ترویج نمود و هم آن علاقه ها را با نگاه عالمانه تعمیق کرد و افزایش داد؛ چراکه گاهی این گونه علاقه ها آغاز یک شور و شعور عمیق هستند و نباید به سادگی از کنار آنها گذشت و آنها را بی مقدار شمرد.

گاهی از اوقات نیز علاقه های عموم مردم با قضاوتی ناصحیح دست کم گرفته می شود، درحالی که در میان عوام افرادی با معرفت های عمیق و ایمان راسخ پیدا می شوند که نخبگان حسرت آن را دارند. روشن است که آنهایی را که به ظاهر از سواد و معلومات کافی برخوردار نیستند نباید عوام بدانیم و علاقه های آنها را نباید در زمره علاقه های عامیانه و انقطاع پذیر تلقی کنیم.

از طرف دیگر نباید تصور کرد که اگر به مباحث عقلانی و علمی در موضوع مهدویت و امام زمان پرداخته می شود به این معنی است که برخورد عقلانی در این عرصه در مقابل برخورد عاطفی با موضوع امام زمان است. این اشتباه است که ما این دو موضوع را مقابل یکدیگر تلقی کنیم کما اینکه بعضی ها با کوته نظری در کنار توصیه به برخورد علمی با موضوع امام زمان موج عاطفی گرایش به امام زمان را مورد هجمه قرار می دهند و اساسا گرایش عاطفی به امامزمان را امری غیر اصیل و کم ارزش تلقی می کنند. در حالی که نه می توان این موج عاطفی را خاموش کرد و نه اساسا چنین چیزی مطلوب است.

نه تنها برخورد عالمانه و عاقلانه با موضوع منجی هیچ گونه منافاتی با گرایش عاطفی به امام زمان ندارد بلکه هنگامی که عقل ها روشن شوند عاطفه ها هم شعله ور تر خواهد شد و معرفت مایه تحکیم و تعمیق همین رابطه عاطفی قرار خواهد گرفت و آن را از سطح عامیانه ارتقا خواهد داد.

یک وقت تصور نشود که فهمیدن عقلانی و منطقی امام زمان کلاسش بالاتر از گریه کردن است. اگر کسی فهمش درباره امام زمان بالا رفت به جای اشک خون گریه خواهد کرد.فکر این نکنیم اگر عالم شدیم گریه را کنار می گذاریم؛ دعای ندبه عوام را کنار می گذاریم. نه اتفاقا اگر عالم شویم تازه دعای ندبه خوان می شویم تازه می فهمیم برای چه باید گریه کنیم. این اثر عجیب معرفت است.

گاهی برخی از سر ناآگاهی می گویند: آقا گریه برای امام زمان بس است حالا دیگر نوبت معرفت است. غافل از اینکه اگر معرفت بالا برود اشک هم زیاد می شود لذا اگر کسی آگاهی پیدا کرد اما اشک و سوز آهش بیشتر نشد باید در آدمیت و انسانیت خود تردید کند. این یک اصل مهم است که علم خشیت را افزایش می دهد به همین دلیل است که خداوند متعال می فرمایند: فقط بندگان عالم خدا هستند که از خدا خشیت دارند.

منتها بخشی از این رابطه عاطفی که ابتدائا پدید می آید نتیجه فطرت های سالم است و بخشی از آن نتیجه آگاهی های کلی و ابتدایی است که ممکن است برخی از این آگاهی ها سطحی هم باشند سخن در این است که باید این آگاهی های کلی و ابتدایی تفصیل و تکامل پیدا کند تا آن رابطه عاطفی پایدار شود و در این سطح حداقلی باقی نماند.

حتی باید گفت این سطح متوسط رابطه عاطفی موجود در جامعه با امام زمان آن چنان که باید باشد نیست وضعیت موجود بسیار پایین تر از حد مطلوب و مورد انتظار است. این موج بسیار لذت بخشی که برای دعای ندبه ها در کشور ما به راه افتاده تازه آغاز راه است نه سرانجام راه. معلوم نیست ما از نقطه صفر چقدر فاصله گرفته باشیم بله از نقطه صفر عبور کرده ایم و دیگر منفی نیستیم اما تا نقطه مطلوب هم خیلی فاصله داریم.

درست است که دعای ندبه خواندن ها آغاز شده و مراسم های دعای ندبه رونق گرفته است ولی آن دعای ندبه ای که باید برای امام زمان خوانده شود و به محبت بسیار بالایی احتیاج دارد که در خود دعا هم اشاره های روشنی به آن شده است با این دعای ندبه هایی که ما می خوانیم خیلی متفاوت است شرح این تفاوت را باید در فرصت دیگری مورد گفتگو قرار داد.

در عین حال این گرایش ابتدایی به حضرت نیز یک گرایش بسیار معنا دار و با ارزش است نام مقدس آقا امام زمان هر اثر و حلاوتی را در دل ها ایجاد کند بسیار قابل احترام است ولی گلایه از این است که ما بخواهیم این گرایش را در همین حد مقدماتی و حداقلی نگه داریم و به آن بسنده کنیم. اینجاست که باید منتظر آسیب های عوام زدگی باشیم.

اگر کسی عواطف دینی خود را در سطح مقدماتی نگه دارد در حالی که موقعیت اقتضا دارد که او رشد بیشتری داشته باشد آن گاه چه بسا این ایستایی موجب انحراف او گردد چنین شخصی ممکن است کم کم خودش به مقابله با دین خودش برخیزد چرا که پس از مدت زمانی که از پدید آمدن آن عواطف اولیه دینی می گذرد مقدماتی و سطحی بودن آن عواطف را لمس می کند و در نتیجه سعی می کند از این سطحی بودن فاصله بگیرد.

آن گاه اگر این فاصله گرفتن به سمت عمیق شدن جهت پیدا نکند ممکن است به سمت حذف و مقابله سوق پیدا کند لذا باید به اعماق و ژرفای عواطف دینی رفت و این گرایش ابتدایی را که به امام زمان پدید آمده عمق بخشید. باید مراقب باشیم تا مودت عامیانه کار دستمان ندهد و در لحظه ای که به آن محتاجیم از دستمان نرود.

منبع: "انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه" نوشته حجت الاسلام علیرضا پناهیان، انتشارات بیان معنوی

 

پایان پیام/

کد خبر 416592

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha