به گزارش خبرگزاری شبستان،غالب قندیل مدیر مرکز مطالعات استراتژیک الشرق الجدید در گفتگویی با صوت روسیه به خطراتی که درکمین لبنان است و پایان سیاست بی طرفی این کشور اشاره کرده است.
-با توجه به تحولات لبنان و بازگشت تنش به شمال کشور آیا ممکن است که لبنان به آنچه بهار عربی نامیده می شود وارد شود به ویژه پس از اینکه در سوریه،مصر، یمن وعراق توفیقی حاصل نشد چگونه این موضوع را ارزیابی می کنید؟
حوادث زمستان طوفانی تروریسم، تکفیر، جنایت، طوفان خونی بود که همه کشورهایی که آمریکا و غرب آنرا بهار عربی نامیدند رخ داد.مشکلی که در لبنان رخ داد جدید نیست.گروه القاعده و تروریستها و تکفیری ها از سالها قبل در لبنان حاضر بودند.لبنانی ا و رسانه ها به خوبی نبردهای سال 2000 در الضمنیه را به خاطر دارند که گروههای وابسته به القاعده به رهبری فردی به نام ابوعایشه که قبلا در افغانستان با چتر حمایتی آمریکا جنگیده بود بار ارتش لبنان درگیر شدند و اینکه افسرانی از آمریکا برای تحقیق شرایط و علت کشته شدن فردی که مدال افتخار از رونالد ریگان رئیس جمهوری اسبق آمریکا دریافت کرده بودند وارد شدند.این پس از حوادث سال 2000 بود.
باشروع بحران در سوریه فعالیت های این تروریستهای تکفیری در لبنان با حمایت سعدالحریری و جریان المستقبل و سمیر جعجع شکل گرفت و این به خواسته آمریکا و عربستان سعودی و حمایت مالی خارجی و اطلاعاتی بود.آنها بر موج موسوم به بهار عرب که در واقع پاییز عربی بود سوار شدند.این پاییز عربی همه کشورهای عربی را درگیر طوفان خونین کرد.لبنان از سه سال قبل محلی برای خصومت ضد سوریه تبدیل شد و پناهگاه تروریست های و فراریان و امداد رسانی به آنها شد.کشتی لطف2 یکی از رسوایی های آشکار بود که جزییات آن در پست پرده ماند و میشل سلیمان رئیس جمهوری سابق آن را مخفی کرد تا دست آمریکا،عربستان سعودی و قطر در لبنان فاش نشود.
-لبنان با توجه به کشمکش هایی که در زمینه ریاست جمهوری و انتخابات و ورود تروریسم دارد چگونه می تواند سیاست بی طرفی را ادامه دهد؟
درآغاز بحران سوریه نجیب میقاتی نخست وزیر وقت و میشل سلیمان رئیس جمهوری وقت این شعار را سر دادند اما در اجرای آن ناکام بودند.رفتارهای عملی حاکی از جانبداری از دشمنان سوریه بود.توافقات دوجانبه میان سوریه و لبنان لغو شد و هر گونه هماهنگی میان ارتش لبنان و سوریه و دستگاههای امنیتی دو کشور به حال تعلیق درآمد.به تبع آن در زمینه مبارزه با تروریسم جدیتی به دست نیامد.
هم اکنون لبنان مورد هدف واقع شده است.امروز موضوع به حفظ از تحولات سوریه نیست بلکه مساله امنیت و کیان لبنان و تمامیت و حاکمیت آن است که در معرض خطر قرار گرفته است.ارتش در حال دفاع مشروع از خود است. سربازان و افسران ارتش کشته شده اند و طی سه سال هدف قرار گرفته اند.آنها به دست گروههای تکفیری ربوده شده اند.در ثانی گروههای تکفیری طرحهای فتنه افکنانه دارند و به دنبال جنگ داخلی و تجزیه لبنان هستند.آنها از امارت حرف می زنند که مفهومش طرحهای تجزیه طلبانه است.این طرح ها همه لبنانی ها را هدف قرار داده است.همه طوایف ازجمله شهروندان اهل تسنن در معرض تهدید هستند.ما شاهد حوادث در عراق،سوریه، لیبی و هر مکانی که تروریستهای تکفیری در آن قرار دارند هستیم.قصد دارند که عصر کنونی را به دوره جاهلیت برگردانند و این مغایر مدنیت است.لبنانی ها امروز مانند یک ملت حامی ارتش علیه این گروهها هستند.
- حوادث در منطقه و به ویژه محاصره محور مقاومت ضد گسترش تروریسم در لبنان، سوریه، ایران و عراق چگونه است؟آیا کشورهای حامی تروریسم موضع جدیدی اتخاذ می کنند؟ آیا ما شاهد کوتاه آمدن و یا برعکس موضع هجومی خواهیم بود به ویژه که در شرایط کنونی شاهد بن بست هستیم و محور جدید شامل روسیه،چین و کشورهای بریکس با سیاست های آمریکا در تقابل هستند؟
کشورهای حامی تروریستهای تکفیری در حال آشفتگی به سر می برند و نگران سرایت تروریست به عمق خاک کشورهای خود هستند خواه آمریکا یا کشورها عضو ناتو.تیراندازی اخیر در کاناد گواهی از نتیجه حمایت این کشورها از تروریست و اعزام کردن تروریستها به سوریه و عراق و لبنان و دیگر کشورهای منطقه بود.آنها در حال حاضر وضع آشفته ای دارند زیرا نمی دانند چه کار باید کنند.آمریکا ائتلاف بین المللی ضد داعش خارج از سازمان ملل و قانون بین المللی و اصول قانون بین الملل به وجود آورده است آمریکا به دنبال تحقق اهداف خود به ویژه علیه ایران،روسیه و چین است.این موضوعی است که قدرتهای ضد آمریکا به خوبی از آن آگاه هستند.این هماهنگی میان طرف های این ائتلاف یعنی سوریه،عراق،ایران و روسیه روبه پیشرفت است.آنها در مسیر تروریست و مقابله با نیات خصمانه آمریکا و همپیمانان آن هماهنگ عمل می کنند.همپیمانان آمریکا خود حامی تروریسم هستند اما ژست مبارزه با تروریسم را گرفته اند.
نظر شما