به گزارش خبرگزاری شبستان، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، یکی از پرسش ها و شبهاتی که در مورد حضرت ولی عصر(عج) وجود دارد، این است که آیا ایشان دارای زن و فرزند است؟ حجت الاسلام سلیمیان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی به بررسی این مطلب می پردازد.
از آن جایی که روایت صریح و روشنی در این باره در دست نیست، در بین دانشمندان شیعه سه دیدگاه متفاوت پدید آمده است. که هر یک برخاسته از پارهای روایات است. امید میرود با بحثهای جدّیتر و فراگیرتر، پاسخی درخور و مطمئن ارائه شود.
گمانههای سه گانهای که مطرح شده بدین قرار است:
1. ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست.1
2. ازدواج انجام گرفته، ولی اولاد ندارد.2
3. ازدواج نکرده است.
احتمال نخست
کسانی که بر این باورند اعتقاد دارند آن حضرت نه فقط ازدواج کرده که دارای فرزندانی نیز هست و آنان نیز فرزندانی دارند و...
میرزا حسین طبرسی نوری از جمله کسانی که بر این مطلب پافشاری زیادی دارد. ایشان در نجم الثاقب با عنوان «دفع شبهه نبودن اولاد برای آن حضرت» آورده است: سیّدبن طاووس در اواخر کتاب «جمال الاسبوع»[3] گفته که: «من یافتم روایتی به سند متصل به این که از برای مهدی گروهی از اولاد است که والیانند در اطراف شهرها که در دریاست و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات نیکان را».[4]
در مراجعه به جمال الاسبوع در خواهیم یافت که نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است. استناد به چنین سخنی بر مطلبی به این مهمّی جای بسی شگفتی است.
کسانی که بر دیدگاه نخست پای میفشارند بر این باورند که زن و فرزند داشتن حضرت با قواعد کلی، روایات و ادعیه سازگار است.
ایشان بر این باورند که احکام کلی شریعت محمّدی(ص) ایجاب میکند که حضرت مهدی(عج) نیز به مانند دیگر پیشوایان معصوم(ع) تشکیل خانواده داده از سنّت جد بزرگوار خود پیروی نماید.[5]
اما نکته قابل توجّه این است که این استحباب با مسئله بسیار مهمّی با عنوان غیبت و فلسفة آن در تعارض است.
از ایشان میپرسیم اهمیت ازدواج به عنوان یک مستحب بیشتر است یا امر بسیار مهمّ «امر به معروف ونهی از منکر»؟ حتماً پاسخ خواهد داد: امر به معروف مهمّ تر است. حال آیا امام عصر(ع) از این همه منکری که رخ میدهد خبر دارد یا خیر؟ حتماً میگوید: خبر دارد. پس چرا نهی از منکر نمیکند؟ خواهد گفت با مقام غیبت حضرت در تعارض است. حال این پرسش پیش میآید که واجبی به این مهمّی در تعارض با غیبت ترک میشود، اما امر مستحب نه!!
نه فقط امر به معروف که بسیاری از شئونات امام است که به خاطر غیبت ایشان به صورت موقت ترک میشود.
افزون بر این که روایت نبوی میگوید «فمن رغب عن سنّتی فلیس منی»[6] و آن بدین معناست که با آن به مخالفت بر خیزد و بر ما روشن است که هر کس اگر به دلیلهایی نتوانست ازدواج کند به این معنا نیست که با آن مخالف است.
همچنین آنها بر این باورند که پارهای از روایات شاهدی بر همسر و فرزند دار بودن آن حضرت است. مهمّترین روایاتی را که در این بخش ارائه مینمایند از این قرار است:
1. یکی از نویسندگان معاصر در این باره نوشته است: در باره همسر و یا همسران حضرت بقیة الله(ع) فقط یک سر نخ وجود دارد و آن روایتی است که مرحوم کفعمی در مصباح نقل کرده است. بر اساس این روایت: "همسر حضرت مهدی(ع) از نسل عبد العزی (پسر عبد المطلب) میباشد."
آنگاه گویی با قاطعیّت تمام همسر دار بودن آن حضرت ثابت شده, در پی اثبات فرزندان میرود و مینویسد: اما در باره اولاد آن حضرت روایاتی هست که وجود آنها را به روشنی اثبات میکند. [7]
اما ادلهای که بر فرزنددار بودن آن حضرت بیان شده همراه با نقد آنها بدین قرار است:
1. شیخ طوسی; از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: «برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به اندازهای طولانی میشود که برخی از مردم گویند: از دنیا رفته، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته، جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نماند. و کسی از اقامتگاه او آگاه نمیشود، ازفرزندانش و نه از غیر او. به جز کسی که متصدی امور اوست».[8]
برخی از این روایت استفاده کردهاند که آن حضرت در دوران غیبت دارای فرزند است. چرا که اگر فرزند نداشت این روایت بی معنا میشد.
نقد و بررسی کوتاه:
ـ نعمانی همین روایت را نقل کرده در حالی که به جای«من ولده» « من ولی»[9] آورده است. با توجه به این که کتاب «الغیبه» نعمانی به مراتب بر «کتاب الغیبه» شیخ طوسی مقدم بوده و بخشی از سند هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه «ولی» و «ولد» از نگاه نوشتار نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف بسیار قوی مینماید. و بنابراین استدلال به این روایت بی اعتبار خواهد شد.
آیت الله صافی گلپایگانی یکی از مراجع تقلید معاصر پس از ذکر هر دو روایت مینویسد: «با وجود این اختلاف، استناد به نقل «غیبت شیخ» اطمینان بخش نیست؛ بلکه نقل «غیبت نعمانی» از برخی جهات، مانند علوّ سند و لفظ حدیث، معتبرتر به نظر میرسد.[10]
2 . روایت جزیرة خضراء که سخن از فرزندان حضرت در جزیرهای دور دست دارد.[11]
3. علامه مجلسی میگوید مؤلف کتاب مزار کبیر به اسناد خود از ابو بصیر از امام صادق(ع) نقل کرده که آن حضرت فرمود: «گویا می بینم فرود آمدن قائم را در مسجد سهله با اهل و عیالش».[12]
اگر چه این روایت برای آن حضرت همسر و فرزند اثبات کرده ولی هیچ دلالتی ندارد در دوران غیبت نیز دارای زن و فرزند است چرا که احتمال دارد این زن و فرزند پس از ظهور برای ایشان حاصل آید.
البته به روایات دیگری نیز استدلال شده که به نظر میرسد آنچه ذکر شد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و آن هم که ملاحظه شد قابلیت استدلال بر این موضوع را ندارند.
افزون بر روایات به برخی از ادعیه و زیارتنامهها نیز استدلال شده که در آنها نیز استدلال ناتمام است. زیرا استناد قطعی آنها به معصوم(ع) مورد تردید است.
آیتالله صافی گلپایگانی در باره برخی از آنچه به عنوان دلیل قائلین به زن و فرزند دار بودن حضرت آمده است، مینویسد: «بعضی از روایات، مثل خبر «کمال الدین انباری» و خبر «زین الدین مازندرانی» از جهت غرابت و ضعف ظاهری که در متن آنهاست، قابل استناد نمیباشد. و بعضی دیگر، همچون فقرات برخی از «ادعیه و زیارات» نیز صراحت ندارد، و قابل حمل بر عصر ظهور می باشد.[13]
احتمال دوم
عدهای به دلیل مواجهه با اشکالاتی که بر زن و فرزند داشتن حضرت ذکر شده، گمانه وسطی را برگزیدهاند. به این بیان که حضرت به خاطر عمل به سنّت پیامبر ازدواج کرده، ولی به خاطر مصون ماندن از مشکلات فرزند داشتن, دارای فرزند نیست.
غافل از این که اشکالات فرزند داشتن حضرت در باره همسر حضرت همچنان باقی خواهد ماند. با این بیان که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمر حضرت طولانی است ـ که بر این امر دلیلی نداریم ـ یا اینکه بگوییم مدتی با آن حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است. در این صورت، حضرت به سنّت ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه میدهد.
احتمال سوم
به طور اساسی همسر اختیار کردن برای حضرت مهدی(ع) با فلسفة غیبت در تعارض است. و بسیار بعید است آن حضرت ازدواج کرده باشد.
اگر چه وقتی ادله قائلین به اثبات زن و فرزند داشتن حضرت ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن دلیل بر زن و فرزند نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کرده اند به ادله ای نیز تمسک کردهاند. که از جمله آنهاست:
1. مسعودی در «اثبات الوصیة» نقل کرده در محضر امام رضا(ع) علیبن حمزه و ابن سراج و ابن ابی سعید مکاوی وارد شدند .
علیبن ابی حمزه آغاز به سخن کرده گفت: برای ما از پدرانتان نقل شده که تمام وظائف امام پس از رحلت به امامی مانند او منتقل میشود.
امام رضا(ع)به او فرمود: خبر بده مرا از حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ گفت: امام بود. حضرت فرمود: پس چه کسی جانشین او شد؟ عرض کرد: علیبن حسین(ع.)
این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا این که ابن ابی حمزه گفت: «إنا روینا أن الإمام لا یمضی حتی یری عقبه»؛ «برای ما روایت شده که امام در نخواهد گذشت تا این که جانشین و نسل خود را ببیند.» امام رضا(ع) فرمود: «أما رویتم فی هذا الحدیث غیر هذا»؛ «آیا در این روایت بیش از چیزی برای شما گفته نشده؟» گفت: نه. حضرت فرمود: « بلی و الله لقد رویتم فیه إلا القائم...»؛ بله به خدا سوگند برایتان روایت شده "مگر قائم" ...» ابی حمزه (با حالتی شبیه اعتراض) گفت: این قسمت در حدیث است؟!
امام رضا(ع) فرمود: «ویلک کیف اجترأت علی بشیء تدع بعضه»؛ «وای بر تو چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را نادیده گرفتهای بر من احتجاج کنی».[14]
افزون بر مسعودی، کشی در رجال خود[15] و شیخ طوسی در «اختیار معرفة الرجال»[16] نیز این روایت را با اندک تفاوتی آوردهاند.
روشن است که این روایت نه فقط داشتن فرزند برای حضرت مهدی(ع) را در دوران غیبت منتفی میداند، بلکه در تمامی عمر آن حضرت چنین میداند.
2. شیخ طوسی در کتاب الغیبه نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است.
حسنبن علی خزاز گفت: علیبن ابی حمزه وارد بر امام رضا(ع) شد. پرسید: آیا شما امام هستی؟ حضرت فرمود: آری. علیبن ابی حمزه گفت: از پدر بزرگ شما جعفربن محمّد شنیدم که: امامی نیست مگر این که فرزندی دارد. امام فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ این چنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: «امامی نیست مگر این که فرزندی داشته باشد مگر امامی که حسینبن علی برای او خارج می شود(رجعت میکند) پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. علیبن ابی حمزه گفت راست فرمودی این چنین فرمود جد بزرگوار شما.[17]
3. روایاتی حضرت خضر را به عنوان کسی معرفی کرده که وحشت تنهایی حضرت مهدی(ع) را در دوران غیبت برطرف میسازد و در حالی که اگر آن حضرت زن و فرزند داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود.
امامرضا(ع) فرمود: «خضر(ع) از آب حیات نوشید و او زنده است... خداوند به واسطه او تنهایی قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با وصلت او مرتفع سازد».[18]
4 . در روایات فراوانی از آن حضرت با القاب فرید (تک) و وحید(یگانه) یاد شده است و این با زن و فرزند داشتن منافات دارد.[19]
5. دستهای از روایات، ملازمان حضرتش را در دوران غیبت فقط سی تن از یاران خاصّ آن حضرت ذکر کرده است. و سخنی از همراهی زن و فرزند ایشان با وی ننموده است.
امام صادق(ع) در این باره فرمود: «صاحب این امر از غیبتی ناگزیر است و در غیبت خود ناچار از گوشهگیری و کناره جویی از دیگران است و طیبه (مدینه) خوش منزلی است و با وجود سی تن (یا به همراهی سی نفر) در آن جا وحشت و ترسی نیست».[20]
علامه محمّد تقی شوشتری در باره فرزند دار بودن امام زمان(عج) نوشته است: «باید گفت: در هیچ خبری وارد نشده است که آن حضرت پیش از ظهور فرزند داشته باشد، و در خصوص فرزند دار شدن آن امام پس از ظهور هم اختلاف است».[21]
بنابراین به نظر میرسد ادله کسانی که برای آن حضرت اثبات زن و فرزند مینمایند ناتمام است. و خداوند آگاهتر است.
پی نوشت ها:
1] . میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص402.
[2] . سیّد محمّد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه ص23.
[3] . سیّد بن طاوس، جمال الاسبوع، ص512.
[4] . میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص402.
[5] . ر.ک: نجم الثاقب، ص402.
[6] . محمّد باقر مجلسی, بحار الانوار, ج100,ص220.
[7] . ناجی نجار، جزیره خضراء، وتحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه: علی اکبر مهدی پور، ص38.
[8] . «إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّی یَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ یَقُولَ بَعْضُهُمْ قُتِلَ وَ یَقُولَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَ حَتَّی لَا یَبْقَی عَلَی أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ یَسِیرٌ لَا یَطَّلِعُ عَلَی مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَیْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَی الَّذِی یَلِی أَمْرَهُ»؛ شیخ طوسی;، کتاب الغیبة، ص161.
[9] . نعمانی;، الغیبة, ص 172.
[10] . لطف الله صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص54.
[11] . به صورت مفصل در بارة افسانه بودن آن پرداخته شده است.
[12] . «کَأَنِّی أَرَی نُزُولَ الْقَائِمِ فِی مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ وَ عِیَالِهِ»؛ محمّد باقر مجلسی;، بحارالأنوار، ج52، ص381، باب 27.
[13] . لطف الله صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص54 ـ 55.
[14] . ابو الحسن علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب (ع)، ص 208.
[15] . محمّد بن عمر کشی;، رجال کشی، ص 465.
[16] . شیخ طوسی;، اختیار معرفة الرجال، ج2، ص764.
[17] . «لَا یَکُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِی یَخْرُجُ عَلَیْهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ7 فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ»؛ شیخ طوسی;، کتاب الغیبة، ص224.
[18] . «إِنَّ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَیَاةِ فَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ ... وَ سَیُؤْنِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا7 فِی غَیْبَتِهِ وَ یَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ»؛ شیخ صدوق, کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 385، ح 1.
[19] . پیشین، باب 26، ح 13.
[20] . «لابُدَّ لِصاحِبِ هَذَا الاَمْرِ مِنْ غَیْبَةٍ وَلابُدَّ لَهُ فى غَیبَتِهِ مِنْ عُزلَةٍ و نِعمَ المَنزِلُ طَیْبَةُ وَ ما بِثَلاثِینَ مِنْ وَحْشَةٍ»؛ شیخ کلینی;، الکافی، ج 1، ص 340، ح 16، شیخ طوسی, کتاب الغیبة، ص 162؛ محمّد بن ابراهیم نعمانی, الغیبة، ص 188.
[21] . جزیره خضراء افسانه یا واقعیت؟، ص226، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج2، ص72.
پایان پیام/
نظر شما