به گزارش خبرگزاری شبستان، کاش می توانستیم واژه محروم را برای بعضی ها بی واسطه معنی کنیم، واژه ایی که در کلام نمی گنجد و شاید فقط باید مثل درد کشید تا معنی واقعی آن درک شود.
انتهای حسین آباد ارومیه که هیچ نشانی از آبادی ندارد یک منطقه شهری محسوب می شود ولی نه اثری از شهر در آن پیداست و نه نمادی از امکانات شهری و روستایی در آن به چشم می خورد.
وارد محله که می شویم گویا قدم به دنیای دیگری گذاشته ایم، کودکان پا برهنه و نیمه عریان در این هوای سرد پاییزی، زباله های برجا مانده از مدت ها پیش که بوی حضور خود را در فضا آکنده اند!!!
مردم این منطقه شهری اما به دور از تمدن شهری، بند رخت های خود را در کوچه بنا کرده و لباس های خود را در کوچه و خیابان خشک می کنند.
مردم این منطقه وقتی باران می بارد نه تنها خوشحال نمی شوند بلکه در اندوهی وصف ناپذیر منتظرند ببینند که آب باران تا چه حد مهربان خواهد بود و تا کدام قسمت خانه هایشان را به کام خواهد کشید.
شهرداری ارومیه و مسئولان مربوطه هیچ پاسخی به شکایات نداده اند، گویا این منطقه را به کل از نقشه وجدان خود پاک کرده اند.
منظره جالبی که من را به تفکر وا می داشت حفر چاله های بزرگی به دست شهرداری بود که بیش از پیش محله را گل آلود کرده بود و بارش باران باعت بوجود آمدن رودخانه های کوچکی به سمت منازل شده بود که با هیچ نقشه و قانون شهرسازی مطابقت نداشت.
واما رودخانه پر از زباله که با بلوک بندی بدست شهرداری احداث شده بود، درست در مقابل درب ورودی منازل چاشنی این منظره اسفبار بود!
این رودخانه پر از زباله که دقیقا از وسط محله می گذشت و می توان به صورت تخمینی طول آن را بیش از یک کیلومتر و به عرض 2 متر عنوان کرد فقط با یک نردبان چوبی به طرفین وصل می شد و بیشتر کودکان برای عبور از آن به صورت خطرناکی پریدن را انتخاب می کردند و سوال اینجاست در صورت بروز حادثه چه کسی مسئول است؟
متاسفانه فقر و محرومیت در این محله از شهر بیداد می کرد و ساکنان آن خود را از مردم شهری جدا می دیدند زیرا هیچ مقام مسئولی حتی برای بازدید نیز پا بدانجا نگذاشته بود به گونه ای که ساکنان آن، من و عکاس خبری خبرگزاری را به چشم مسئولان کشوری می دیدند و هر کدام از مشکلات زندگی خود برایمان حکایت می کرد:
خانم محله ما علمک گاز ندارد و فقط به کوچه 28 حسین آباد لوله کشی گاز نشده است...
خانم ببخشید محله ما لوله کشی فاضلاب هم ندارد و ما حتی برق هم نداریم....
آقا ما به کجا شکایت بنویسیم که بوی آشغال های مردم زندگی را برایمان دشوار کرده است....
آقا به حرف ما گوش نمی دهند شما به شهردار بگویید این چاله ها را برای چه منظور در مقابل درب خانه های ما حفر کرده اند....
مانده ام در کار مسئولان که در برابر مسئولیت شرعی و قانونی خود چه زمانی پاسخگو خواهند بود؟!
البته جای این نکته نیز در این گزارش خالی نماند که طرح های شهری نیز در ارومیه با متدهای مهندسی فاصله فاحشی دارد که وقتی کمی باران می بارد دریاچه ارومیه به وسط شهر منتقل شده و تونل امامت در زیر آب مانده و چندین ماشین با سرنشینان خود در آب غرق می شوند!
گزارش: زیبا کیومرثی
پایان پیام/
نظر شما