سینمای ایران هنوز پا در هوا مانده است

استاد نقد و تحلیل مدرسه اسلامی هنر با اشاره به مشکلات پیش روی سینمای ایران در فرهنگ و عدم وجود چارچوب مشخص در این خصوص، گفت: سینمای ما هنوز پا در هوا مانده است.

خبرگزاری شبستان/ قم


اشاره:

سخن از یکی از اعضای برجسته خانواده ارتباطات است. عضوی که حدود یک قرن از تولد آن می گذرد، میلیون ها انسان را در خلال ساعاتی طولانی به خود مشغول داشته و هنوز هم چنین است.

 

سینما یک پدیده تفریحی برای میلیون ها پیر و جوان در تمامی جهان است، در عین حال سینما یک وسیله گذران معاش برای هزاران انسان در سراسر گیتی است. سینما یک وسیله تبلیغاتی نیز هست و از این رو سیاستمداران جهان بسیار بدان توجه داشته اند. بالاتر از همه سینما در راه تبلیغ کالاهای تجاری سهمی بزرگ دارد.

 

ورود سینما به ایران را با دوران حکومت قاجار و سلطنت مظفرالدین شاه مقارن است. نخستین بار به دستور شاه قاجار یک دوربین فیلمبراداری در اختیار ابراهیم خان عکاس باشی که به همراه مظفرالدین شاه قاجار به فرنگ سفر کرده بود، قرار گرفت.

 

اولین سالن سینما در سال 1248 هجری شمسی در خیابان چراغ گاز توسط شخصی به نام صحاف باشی پدید آمد. اولین فیلم ناطق در ایران 1311 پدید آمد. نام فیلم "دختر لر" بود که برای اولین بار با شرکت هنرمند زن تهیه شد و شرکت سپنتا در بمبئی به ساختن آن اقدام کرد. فیلم با زندگی خاص ایرانی سرو کار داشت ولی زمینه های هندی مایه می گرفت.

 

از همین روست که به نظر بعضی، "فیلم فارسی از پدر غربی و مادر هندی " متولد شد. از ابتدای ورود تا به امروز تلویزیون و سینمای ایران فراز و فرودهایی را پشت سر گذاشته که در جای خود جالب و خواندنی است.

 

علی غبیشاوی، منتقد نشریه الکترونیک فیروزه و استاد نقد و تحلیل مدرسه اسلامی هنر و دانشجوی کارشاسی ارشد در رشته فلسفه هنر در این گفتگو به بیان دغدغه های خود در خصوص وضعیت سینمای امروز ایران می پردازد.


1.به عنوان اولین سوال از نظر شما فیلم سازان ما به رسالت خود در مقوله فرهنگ سازی عمل کرده اند؟ سینمای امروز دنیا توانسته مخاطب را پای آثار برتری که تولید می کند، بنشاند ولی سینمای امروز ما به لحاظ مخاطب از رقبای خود شکست خورده و فیلمسازان ما نتوانسته اند شاخص های فرهنگ ایرانی اسلامی را به بیننده معرفی کنند و متاسفانه باید گفت که فرهنگ ساز نیستند.


2.آیا مفاهیمی که در اکثر فیلم های سینمایی ایران ارائه می شود با فرهنگ و دین ما سازگاری دارد و یا کاملا کپی برداری از فیلم های سطح پایین دیگر کشورهاست؟ ببینید ما در سینما با یک مفهوم تحت عنوان زندگی آمریکایی با تمام اقتضائات و ملزومات روبرو هستیم و برای اینکه صنعت سینما سوددهی داشته باشد از آن پیروی می شود و متاسفانه سینمای ما هنوز قاعده و چارچوب مشخصی ندارد و پا در هوا مانده است. امروز جامعه ما با محصولات فکری فرهنگی مغرب زمین آشنا شده و در نبود این چارچوب ها با همان کپی برداری از فیلم های خارجی تغذیه فکری و فرهنگی می شود.


3.جوان در فیلم های ما و به خصوص تولیدات سینمایی به عنوان فردی که قرار است آینده ساز کشور باشد، چگونه معرفی می شود و بفرمائید که دیگر کشورها چگونه به این بخش می پردازند؟ متاسفانه سینمای ایران هنوز نتوانسته قهرمانی را برای الگو برداری به قشر جوان معرفی کند، ما هنوز نتوانسته ایم حتی یک جوان معمولی با شرایط معمولی را تعریف کنیم به جز مواردی همچون فیلم نیاز اثر محمدرضا داوود نژاد که البته حتی این فیلم هم نتوانست جریان ساز باشد و در مقابل در فیلم های اروپایی و آمریکایی می بینیم که چگونه با الگو پردازی و قهرمان ساختن برای جوان آمال و آرزوهای او را نسبت به آینده اش شکل می دهند و به نوعی به هدایت جامعه آینده خود از سال ها قبل می پردازند.


4. در خصوص جایگاه دختر و زن مسلمان ایرانی در فیلم های تلویزیونی و سینمایی چه نظری دارید، ما بر خلاف آنچه که در سینما می گذرد، ادعای جایگاه والای زن از نظر اسلام را داریم. آیا ارائه چنین آثاری بر چهره زن کشور ما در عرصه بین الملل تاثیر نمی گذارد؟ جایگاه زن تابعی از بقیه توابع سینمای ماست و اگر قرار هست زمانی سینمای ما مورد توجه قرار بگیرد، حتما باید رنگ و بوی فرهنگ خودی داشته باشد. من در مواردی شنیده ام که برخی از فیلم های ایرانی که در دیگر کشورها مورد توجه مخاطبان قرار گرفته به علت وجود حیای شخصی و حس عفت زن ایرانی است که توسط بازیگر به مخاطب انتقال داده شده و برای مخاطب فرامرزی نا آشنا با آداب و فرهنگ ایرانی اسلامی، جالب است که مثلا دختری به پسری علاقمند است ولی این علاقه را پنهان می کند. در این مورد می توان به فیلم باران مجید مجیدی اشاره کرد. پس به این نتیجه می رسیم که فرهنگ اصیل ما در خصوص زن و دختر ایرانی بیشتر مورد توجه است تا تصویر یک زن آشفته با گرایش های فمنیستی. در این خصوص می توان به فیلم های آکیرو کروساوا کارگردان مطرح ژاپنی اشاره کرد که شهرت جهانی اش را مدیون تولیدات بومی خود است. کروساوا در فیلم هایش المان های بومی و سنتی کشورش را به تصویر می کشد و همین است که جهانی شده و ما هنوز در این خصوص محروم مانده ایم.


5. آیا نگاه فیلم های ما به مرد در جامعه و خانواده نگاه درستی است؟ البته با وجود شخصیت های تکراری که از مرد خانواده و دغدغه هایش در فیلم های اخیر کشور می بینیم، می توان گفت که نه این جایگاه به درستی معرفی نمی شود و دیگر مرد ایرانی در جایگاه مرد خانواده، همسر خوب و یا برادر خوب به مخاطب معرفی نمی شود و در صورت تکرار در فیلم های متعدد به تدریج به الگوی ذهنی مردم تبدیل می شود.


6. در خصوص نحوه گریم بازیگران و پوشش آنها چه بازیگران مرد و چه زن چه نظری دارید، آیا شایسته است فیلم های سینمایی مروج مدها و پوشش هایی باشند که نقطه مقابل افکار عموم جامعه است باشد؟ پوشش بازیگران سینما چیزی جدا از جامعه ما نیست. بحث زیبایی بازیگر یکی از ملاک های اصلی در جذابیت سینماست و هر چقدر زیبایی ها بیشتر جلوه داده شود، فیلم هم بیشتر فروش می رود. همه این مسائل ناشی از این است که ما هنوز قانون مشخصی در این خصوص نداریم. اتفاقی که اخیرا در این مورد شاهدیم اینکه تهیه کننده فیلم پوشش بازیگر را در حدی که قانون گفته رعایت می کند ولی در طول فیلم سخیف ترین مضامین و غیر اخلاقی ترین مسائل مطرح می شود. یک سوال جدی در این مورد این است که چرا اجازه طرح چنین مضامینی در فیلم های ما داده می شود. نمی دانم شاید مدیر فرهنگی این نوع تولیدات حواسش نیست و با نگاه سطحی آنها را تایید می کند.


7. چرا جای فیلم های محتوایی در سینمای ما خالی است و جوان ما اکثرا با فیلم های بی محتوا و تنها بر اساس زیبایی بازیگر، تغزیه فکری و فرهنگی می شود؟ ما در تولیدات محتوایی گرفتار نوعی افراط و تفریط هستیم و باید به اعتدال برسیم. درست است که سینما صنعت است ولی این صنعت نباید با فیلم هایی ضعیف، بدون فیلمنامه و بر اساس بازی سطحی چند بازیگر کم سواد ارائه شود. متاسفانه ما این اعتدال را از دست داده ایم. تهیه کننده به فکر فروش فیلم و بازگشت سرمایه خود است، رسانه فقط به دنبال انتقال پیام، بدون در نظر گرفتن المان های موثر و مفید است و فیلمساز هم با نگاه به شدت انتزاعی، فیلم های شبهه فلسفی و یا فلسفه زده می سازد و همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا پیکر نحیف سینمای ایران را هر روز نحیف تر از روز گذشته جلوه بدهند.


8. در پایان بفرمایید، با توجه به بهره برداری های سیاسی و فکری دنیا از صنعت سینما آیا ما در این زمینه توانسته ایم جریان ساز باشیم؟ متاسفانه ما در این خصوص دچار سوء تفاهم شده ایم و می خواهیم بدون رعایت پیش نیازها زود به نتیجه برسیم. ما هنوز دچار بدفهمی از مسئله سینما و رسانه هستیم. به نظر ما رسانه چون رسانه است پس باید خیلی زود نتیجه دهد. در حالی که این استدلال درستی نیست. ما باید از اقتضائات سینما شناخت کامل داشته باشیم. حتما سینمای هر کشور در خدمت اهداف آن کشور قرار دارد و می توان از آن بهره برداری سیاسی داشت. مثلا در آمریکا فیلمی ساخته می شود که ذهنیت ملت آن را نسبت به مسلمانان تیره و یا مخدوش می کند و این موفقیت فیلمساز آمریکایی ناشی از قوام یافتگی و درام آن فیلم است. ما برای استفاده از سینما در راستای اهدافمان در گام بعد باید بدانیم که سینما فقط یک رسانه نیست بلکه منشوری از هنر، صنعت و رسانه است که غفلت از هر کدام از این سه بخش یعنی نرسیدن به نتایج مورد انتظار.


پایان پیام/
 

کد خبر 40573

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha