حجت الاسلام علی باقر شیخانی، کارشناس فِرق و مذاهب در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به ماجرای غدیر و برخی شبهات وارد شده به آن از سوی وهابیت گفت: در سال یازدهم هجری هنگامی که رسول خدا (ص) از مدینه به سمت مکه در حرکت بودند به همه مسلمانان دستور دادند از همه نقاط دیگر خود را به مکه برسانند و این سال را به نام حجة الوداع نامیدند.
وی ادامه داد: در این حج قرار بود خبرهای مهم و مجموعه ای از آخرین پیام های پیامبر (ص) به مسلمانان ارائه شود به همین جهت این سال به حجة الوداع معروف شد. پیامبر (ص) در این سفر در چندین نقطه خطبه بیان کردند و بسیاری مسائل را که تا کنون مطرح نکرده بودند را تشریح کردند.
مولف کتاب"پاسخ به شبهات وهابیت" عنوان کرد: در یکی از نقاطی که پیامبر (ص) دستور به گردهم آمدن مسلمانان دادند، هنگام برگشت به مدینه در محلی به نام غدیر خم، نقطه ای که مسیرهای مسلمانان از هم جدا می شد، بود یعنی قبل از آن که مسلمانان از مکه خارج و به سوی سرزمین های مختلف پخش شوند در این محل آنها را جمع کردند و حدیث معروف "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" را مطرح، و حضرت علی (ع) را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کردند.
وی تاکید کرد: از آن پس پیروان امیرالمومنین علی (ع) و اهل بیت(ع) همواره یکی از ادله شان برای خلافت حضرت علی (ع) به عنوان خلیفه بلافصل پیامبر (ص) استناد به همین حدیث غدیر است که به صورت متواتر بیان شده و اهل سنت نیز آن را در کتب خود نقل کرده اند.
حجت الاسلام شیخانی توضیح داد: اما اشکالاتی که در گذشته بر این حدیث وارد می شد، متعدد بود به صورتی که برخی بر سند این حدیث اشکال می کردند، برخی در دلالت آن و می گفتند منظور پیامبر (ص) در اینجا از کلمه ولی به معنای اولی و سرپرست نیست بلکه به معنای محب و دوستدار است که هم سند و هم دلالت را علامه امینی در کتاب الغدیر بررسی و به طور مفصل پاسخ داده اند.
وی اضافه کرد: اما اشکال دیگری که مطرح شد این بود که بله پیامبر (ص) در غدیر خم فرمودند حضرت علی (ع) جانشین من است اما نفرمودند جانشین چندم!؛ جانشین اول یا چهارم!.
این کارشناس با بیان اینکه پاسخ این شبهه نیز در کتاب الغدیر به صورت مبسوط بیان شده است، گفت: به طور مختصر باید گفت ما روایات گوناگونی داریم که از اهل سنت نیز نقل شده و دلالت بر این می کند که علی (ع) جانشین بلافصل پیامبر (ص) بوده و همواره بر این ادعا تاکید می کرده اند.
وی تصریح کرد: روایتی همچون روایت ای علی! تو برای من به منزله هاورن به موسی (ع) هستی جز آن که پس از من پیامبری در کار نیست؛ در واقع ما می دانیم که هارون جانشین بلافصل موسی (ع) بوده و علی (ع) نیز به همین ترتیب جانشین بلافصل پیامبر(ص). یا عبارت های انت وصیّی و خلیفتی من بعدی که بارها پیامبر اسلام (ص) در مکان های مختلف آن را نسبت به حضرت علی (ع) بیان کردند. ضمن آنکه اهل سنت خود عقیده ندارند که خلافت خلفای سه گانه منصوص از جانب پیامبر(ص) است بلکه می گویند آنچه در سقیفه واقع شد همان برای ما حجت است.
حجت الاسلام شیخانی تاکید کرد: از همه بالاتر حدیثی داریم بر اثبات این ادعا با عنوان یوم الدار؛ در این حدیث بیان می شود هنگامی که پیامبر(ص) پس از گذشت سه سال از بعثت، از سوی خداوند مامور می شوند که دعوت به اسلام را به طور رسمی اعلام کنند، (آیه 214 الشعراءوَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ) لذا ایشان مهمانی ترتیب داده و پس از صرف غذا دعوت خویش را علنی فرمودند.
وی بیان کرد: نکته مهم اینجاست که پیامبر (ص) در این مهمانی مطرح می فرمایند کسی که دعوت من را قبول کند او خلیفه و وصی من است که در این ماجرا حضرت علی (ع) اسلام را پذیرفتند و پس از آن پیامبر (ص) فرمودند: "هذا وصیّی و خلیفتی فیکم"، که در آنجا ابولهب عموی پیامبر (ص)، به ابوطالب با حالت کنایه گفت از این به بعد بر تو لازم است که از فرزند خود علی اطاعت کنی.
وی با اشاره به سند این روایت در منابع اهل تسنن ابراز کرد: این حدیث در منابع متعددی از اهل سنت آمده از جمله ذیل آیه 214 شعرا برخی از مفسران مانند جلال الدین سیوطی در کتاب تفسیر الدرالامنصور،جلد پنجم، صفحه 97 این حدیث را بیان کرده و طبری نیز در تفسیر خود جلد 19 ، صفحه 74 این روایت را ذکر کرده همچنین در تاریخ طبری جلد 2 ، صفحه 319 و احمد ابن حنبل در مسند خود جلد 1 صفحه 111 این حدیث را اشاره کرده اند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: بنابراین وقتی اصل روایت ثابت شود، در مقابل نص کسی نمی تواند بگوید حضرت علی(ع) خلیفه بلافصل نیست و چهارم است یا کمتر و بیشتر و این دلیل بر بی دلیلی آن ادعا است؛ لذا وقتی ما دلیل داریم بر نص، یعنی این خلافت بلافصل است. بنابراین به دلیل آن که پیامبر (ص) برای خود جانشین برگزیدند و معرفی کردند، دیگران حق ندارند از جانب خود جانشین برای ایشان تعیین کنند.
پایان پیام/
نظر شما