به گزارش خبرگزاری شبستان، ناصر صفاریان دبیر جلسههای نمایش فیلم و مجری برنامه، در ابتدای جلسهی نقد و بررسی این فیلم گفت: «این شاید جزو معدود مواردی باشد که در یک سالن، مستندی با موضوع حیات وحش به نمایش گذاشته شده و نه تنها تمام صندلیها پُر شده بلکه تعدادی از علاقهمندان که مشتاقانه به تماشای چنین فیلمی آمدهاند نیز مجبور شدهاند بهصورت ایستاده و سر پا فیلم را تماشا کنند!»
صفاریان این نکته را «نشانهی جذاب بودن موضوع و ساختار فیلم» دانست و ابراز امیدواری کرد تا اینگونه مستندها که وجه به نمایش درنیامدهی حیات وحش ایران را به مخاطبان عرضه میکند امکان نمایشهای گسترده و عمومیتری داشته باشد.
در بخش بعدی که با حضور فتحالله امیری، کارگردان مستند یادشده نیز همراه بود همایون امامی، منتقد مهمان جلسه با اشاره به مستندهای حیات وحش بهعنوان یکی از رایجترین گونههای مستند علمی گفت: «بعضی از منتقدان سینمای مستند با اشاره به وجه غالب مستندهای حیات وحش که در اغلب مواقع از شبکههای مختلف تلویزیونی پخش میشود این اعتراض را مطرح میکنند که سینمای مستند که فقط حیات وحش نیست؛ این در حالیست که این نوع سینما به کمک ابزارها و تکنیکهای ویژهی مستندسازی و با هدف نمایش رازهای نهفته در حیات وحش و طبیعت، از رویکردهای مختلف، جذابیتهای فراوان و امکان جلب گستردهی تماشاگران برخوردار است.»
وی با اشاره به تفاوتهای فاحش در محدودیتهای دیداری و شنیداری انسان و حیوان گفت: «انسان از محدودهی بینایی و شنوایی محدودی برخوردار است که البته این محدودیت در مورد حیوان وجود ندارد. به همین دلیل موجوداتی نظیر خفاشها قادر به شناسایی و درک فرکانسهای مختلفی هستند که انسان اصلاً قادر به درک آنها نیست.»
امامی افزود: «اینروزها برای نزدیکی به حقیقت و ثبت بیشتر واقعیت، تجهیزات خاصی برای تصویربرداری و صدابرداری مستندهای حیات وحش تولید میشود. در حقیقت هدف از کاربرد اینگونه تجهیزات، تلاش برای ثبت و ضبط محدودهی فرکانسهایی در حد فاصل مادونقرمز و ماورای بنفش است تا فیلمساز به وسیلهی آن بتواند به راز سر به مهر طبیعت نفوذ کرده و آن را به نمایش بگذارد.»
وی با اشاره به رویکردهای علمی، فلسفی و هنری بهعنوان زمینههای تولید مستندهای حیات وحش گفت: «بهعنوان مثال در بعضی از این نوع فیلمها کارگردان با استفاده از رویکردی هنری موفق به ساخت فیلم مستند داستانی در زمینهی حیات وحش شده است. به گونهیی که آدم احساس میکند سازندهی فیلم به حیوانات میزانسن داده و آنها در قالب بازیگرانی کارکشته جلوی دوربین او ظاهر شدهاند!»
بخش بعدی این جلسهی نقد و بررسی اختصاص به صحبتهای فتحالله امیری، کارگردان فیلم یاد شده داشت. ابتدا صفاریان با اشاره به حیات وحش بهعنوان حوزهیی که کمتر کسی وارد آن میشود از کارگردان مستند «حیات در رگهای سرد» خواست تا دلیل علاقهی خود به این محدوده از مستندسازی دشوار و کمتر شناخته شده را توضیح دهد و فتحالله امیری در پاسخ به این پرسش ضمن تشکر از تماشاگران و همچنین تشکر ویژه از مدیران مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که امکان نمایش این فیلم را فراهم کردند گفت: «از سال 1383 که وارد فیلمسازی در زمینهی حیات وحش شدم فیلم دیگری نساختهام. به این محدوده از فیلمسازی بسیار علاقهمندم و بیشتر دوست دارم اهداف حفاظتی در زمینهی محیط زیست که اغلب ناشناخته مانده را به نمایش بگذارم.»
وی افزود: «فیلمهایی که دربارهی گونههای مختلف جانوری ساخته شده اغلب در حد معرفی بوده و این در حالیست که در این زمینه باید به مقولههای حفاظتی نیز توجه ویژه نشان داد.»
امیری همچنین در پاسخ به پرسش بعدی صفاریان مبنی بر «نحوهی نزدیک شدن خود به سوژهی خزندگان در زمینهی حیات وحش ایران» گفت: «ایدهی اصلی ساخت این فیلم از زمانی شکل گرفت که دکتر بهزاد فتحینیا با من تماس گرفت و دربارهی مشخصات یک افعی دُمعنکبوتی که در ایلام وجود دارد با من صحبت کرد. وقتی صحبتهای ایشان تمام شد من با خودم فکر کردم احتمالاً این حرفها ریشه در خیالپردازی ایشان دارد و مگر ممکن است چنین ماری اصلاً روی کُرهی زمین وجود داشته باشد؟!»
وی افزود: «بعدها متوجه شدم این مار در میان بیش از سههزار افعی موجود در دنیا از تکاملیافتهترین ساختار دُمی برخوردار است و همین نکته توجهم را به این سوژهی غریب و جذاب بیشتر کرد.»
امیری گفت: «دکتر فتحینیا پیشنهاد کرد که دربارهی خزندگان ایلام فیلم بسازیم اما من در ابتدا با توجه به این که ساکن تهران هستم و تولید چنین فیلمی را غیرممکن میدیدم از این ایده استقبال نکردم.»
وی افزود: «فیلم قبلی من که دربارهی خفاشها ساخته شده بود لوکیشن محدودی داشت و تولید آن پس از حدود یکماه تصویربرداری به پایان رسید، اما در مورد این فیلم با توجه به گستردگی مکان و محدودیت امکانات فکر نمیکردم انجام چنین کاری عملی باشد.»
امیری گفت: «افعی دُمعنکبوتی در شمال غرب، مار شاخدار در جنوب و مار گُرزما در جنگلهای منطقهی ایلام وجود دارد و پراکندگی و دشواری تولید و تصویربرداری از رفتارهای این نوع خزندگان، مانع اصلی تولید این فیلم به حساب میآمد.»
وی افزود: «از دکتر فتحینیا خواهش کردم تا اگر از چنین موجودی تصویری وجود دارد برایم بفرستد تا ببینم. وقتی تصویر افعی دُمعنکبوتی را دیدم واقعاً به وجد آمدم و خوشحال شدم که در گونهی خزندگان چنین جانوری وجود دارد و کمتر کسی از وجود آن اطلاع دارد. بنابراین تصمیم گرفتم کار را شروع کنم و هر طور شده این فیلم را بسازم.»
فتحالله امیری سپس گفت: «سختترین کار تولید چنین مستندی نمایش تصویر افعی دُمعنکبوتی در فیلم بود. انجام این کار پس از مدتها تحقیق با همکاری یکی از کشاورزان منطقه که از محل زندگی این نوع مار باخبر بود میسر شد و ما سرانجام موفق شدیم نخستین تصویرهایی که در تاریخ طبیعت از این جانور عجیب و مرموز گرفته شده را ضبط کرده و در این فیلم به نمایش بگذاریم.»
وی در ادامهی جلسه دربارهی نحوهی نزدیک شدن به سوژههای مورد نظر خود گفت: «دنیای فیلمسازی به یکسری ترفندها نیاز دارد اما من میخواستم تمام لحظههای این فیلم را در طبیعت و فقط بعضی نماهای بستهی آن را در دکور ضبط کنم.»
امیری افزود: «ضبط صحنهی شکار توسط افعی دُمعنکبوتی سه سال طول کشید. من و گروهم در سال 1390 برای ضبط نماهایی از افعی شاخدار ده شب دنبال این خزنده گشتیم اما آن را پیدا نکردیم. در حقیقت به دلیل عدم اطلاع از وضعیت تغییر دما در منطقه، ده روز زودتر اقدام کرده و موفق نشده بودیم.»
وی گفت: «فقط ضبط چند نمای حاشیهیی و پراکنده برای این فیلم حدود یک ماه طول کشید و به دلیل همین دشواریها مستند «حیات در رگهای سرد» آخرین فیلم رفتارشناسی من با موضوع حیات وحش به حساب میآید.»
امیری سپس با اشاره به بودجهی محدود و چهل میلیون تومانی ساخت این فیلم گفت: «ساخت فیلمهای حیات وحش، بدون عشق، ممکن و عملی نخواهد بود، اما متاسفانه نتیجهیی که حاصل میشود چندان رضایتبخش نیست. از نادیده گرفتن اینگونه فیلمها در جشنها و جشنوارههای مختلف گرفته تا در نظر گرفتن زمان نامناسب برای پخش از تلویزیون. تنها نکتهیی که بعد از تحمل این دشواریها و ناملایمتها باقی میماند خوشحالی از کاریست که در نهایت به انجام رسیده؛ کاری که فیلمساز با تمام وجود دلش خواسته و آن را انجام داده است.»
صحبتهای همایون امامی، منتقد مهمان، بخش دیگری از جلسهی روز گذشته بود. امامی گفت: «مستندهای فتحالله امیری من را یاد حرفی از جیمز نچروی (عکاس بزرگ آمریکایی) میاندازد که میگوید: «اگر میبینید عکسی که انداختهاید چندان واضح و گویا نیست فقط یک علت دارد و دلیلش این است که به اندازهی کافی به سوژهتان نزدیک نشدهاید.» خوشبختانه فیلمهای فتحالله امیری نشان میدهد که او با عشق و پذیرش خطر به سوژهی فیلمهای خود نزدیک شده و به همین دلیل در نمایش حیات وحش ایران به روش تصویری به موفقیت رسیده است.»
وی با اشاره به اینکه ساخت فیلمهای حیات وحش کار هر مستندسازی نیست گفت: «بعضی از مستندسازها فقط سویهی ظاهری این ماجرا را میبینند در حالی که گاهی وقتها تصویرهای پسزمینه بهقدری بر متن سنگینی میکند که حیات وحش اصلاً دیده نمیشود و به همین دلیل اغلب با فیلمهایی روبهرو میشویم که سراسر پر از تصویرهای لوکس و کارتتبریکگونه است.»
امامی افزود: «فیلمهای فتحالله امیری بدون تعارف به دلیل غنا بودن تحقیقات بسیار حائز اهمیت است. در فیلمهای این فیلمساز، گسترهی وسیع جغرافیایی، زیستی و فصول مختلف زندگی جانوران به درستی به نمایش گذاشته شده و اشارات بسیار دقیقی به رفتارهای حیوانات میشود. در حالی که اگر فیلمساز دربارهی خزندهیی نظیر مار اطلاعات عام جانورشناسی نداشته باشد نمیتواند چنین فیلمی بسازد.»
فتحالله امیری سازندهی مستند «حیات در رگهای سرد» در بخش دیگری از جلسهی نقد و بررسی این فیلم دربارهی نحوهی ضبط صحنهی شکار افعی گفت: «ضبط صحنهی شکار توسط افعی، موضوع فیلم دیگریست که در حال حاضر مشغول ساخت آن هستم.»
وی افزود: «در جریان ساخت این فیلم با یک کشاورز و دامدار محلی بهنام محمود منصوری آشنا شدم که مسیر تولید این فیلم را به جریان دیگری انداخت. او تنها در طول یک روز چند افعی دُمعنکبوتی نشان گروه ما داد که باعث شد به وجد بیاییم و ساخت این فیلم را عملی بدانیم.»
امامی گفت: «برای اینکه او را از سر خودم باز کنم دوربین هندیکمی که همراهم بود را به او دادم و خواهش کردم تا از اطراف تصویر بگیرد. ساعتی بعد وقتی محمود منصوری برگشت از دو کفتار، یک کندوی عسل در دل سنگ و یک کبک با بیش از بیست عدد تخم تصویربرداری کرده بود. تصویرهایی که مدتها دنبال ضبط آنها بودم و دیدن آنها برای خود من حیرتانگیز بود.»
وی افزود: «پس از دیدن این تصویرها به او تصویربرداری با دوربینهای حرفهیی را آموزش دادیم تا در این زمینه بتواند به ما کمک کند.»
امیری همچنین گفت: «ضبط صحنهی شکار بیش از دو سال طول کشید. روزی که محمود منصوری موفق به انجام اینکار شد من برای مسافرت به خارج از کشور رفته بودم و زمانی که با ایمیل از وقوع این اتفاق با خبر شدم، آنقدر خوشحال شدم که نتوانستم جلوی ریزش اشکهایم را بگیرم.»
وی گفت: «در حال حاضر محمود منصوری، حافظ افعیها و راهنمای تورهای طبیعتگردی در این منطقه شده؛ و اغلب گردشگران ایرانی و خارجی برای دیدن افعی دُمعنکبوتی از نزدیک به او مراجعه میکنند!»
امیری افزود: «توجه مردم به گونههای کمیاب جانوری و محافظت از آنها بزرگترین اتفاقیست که در تولید این فیلم به وقوع پیوسته است. در سراسر دنیا بالاترین ردهی حفاظت از محیط زیست این است که مردم بومی و افراد محلی حافظ محیط زیست خودشان شود. و در حالی که در همهجای دنیا برای انجام اینکار میلیونها دلار هزینه میشود ما با هزینهیی بسیار کم موفق به انجام این کار در منطقه شدیم.»
بخش پایانی جلسهی نقد و بررسی به صحبتهای منتقد مهمان اختصاص داشت. همایون امامی در این بخش گفت: «با فیلمهایی که از فتحالله امیری دیدهام و مقایسهی ایشان با مستندسازان مشابه نمیتوانم از تحسین ایشان چشم پوشی کنم.»
وی با اشاره به رشد چشمگیر و قابل توجه ایشان در زمینهی ساخت مستندهای حیات وحش در ایران گفت: «خوشبختانه ایشان جوان و این، تازه، آغاز راه است. این نکته برای ما علاقهمندان این گونه از مستندسازی که دوست داریم سینمای مستند در زمینهی حیات وحش پیشرفت کند یک نوید به حساب میآید.»
فتحالله امیری در بخش انتهایی این جلسه با اشاره به پنج دوربین اچدی که برای ضبط تصویرهای این فیلم به کار رفته گفت: «این فیلم فقط حاصل کار من نیست و محصول یک کار گروهی دوستانه به حساب میآید.»
وی افزود: «اگر تکتک گروه سازندهی این فیلم نبودند تولید «حیات در رگهای سرد» هرگز به نتیجه نمیرسید.»
امیری در پایان ابراز امیدواری کرد تا فرهنگ کار تیمی بیش از گذشته شکل بگیرد: «بهطور حتم رواج فعالیت گروهی سبب خواهد شد تا در زمینهی مستندسازی، نتیجه و نتیجههای بهتری حاصل شود.»
پایان پیام/
نظر شما