خبرگزاری شبستان: به دنبال اشغال عراق از سوی آمریکا و متحدانش، پیوند میان قدرت سلطه و دلارهای نفتی در نهایت به شکلگیری یک گروه بعثی-تکفیری تحت عنوان داعش انجامید. این جریان مدعی است که با هدف اجرای شریعت اسلام و احیای خلافت اسلامی تأسیس شده است، در حالیکه اعمال ننگین و اقدامات ضدانسانی که آنها –به نام اسلام- در کشور عراق و پیشتر در سوریه، انجام دادهاند، خلاف این ادعا است و قلوب مسلمین جهان را جریحهدار کرده است. از این رو، در آستانه روز جهانی قدس گفتگویی با سیدکاظم موسوی، مدیر موسسه مطالعاتی روشنگر درباره پیوند این جریان تروریستی با صهیونیسم جهانی و تلاش آنها برای تغییر مهندسی فرهنگی در جهان اسلام انجام داده ایم که در ذیل می آید:
حامی اصلی گروه تروریستی داعش چه کشور و جریانی است و با چه هدفی این گروهک را سازماندهی کرده است؟
سازمان صهیونیسم جهانی با هدف نابودی شیعه و از بین بردن جبهه مقاومت، تعدادی افراد ناآگاه و نادان را با دادن وعدههای پوشالی به استخدام خود درآورده و درصدد است با استفاده ابزاری از آنها امنیت خود را تأمین کرده و با کشتار و تفرقهافکنی بر قدرت خویش در منطقه بیفزاید.
داعش چه کمکی به استکبار جهانی و صهیونیسم در مسیر اهداف آنها علیه مسلمانان می کند؟
داعش با اقدامات غیرانسانی تحت پوشش نام اسلام، صهیونیسم جهانی را در رسیدن به دو هدف یاری میکند: اول اینکه، آنها با این اقدامات، چهرهای زشت و خشن از اسلام ارائه میدهند که دشمنان از آن به عنوان حربهای برای کنترل موج اسلامخواهی و گرایش روزافزون مردم اروپا به اسلام بهره میگیرند که البته به لطف حضرت حق، وقایع و رخدادهای جامعه اروپا نشان داد که در این مسیر موفقیت چندانی نصیب آنها نشده است.
دوم اینکه، این گروهک درصدد است تا جبهه مقاومت را تضعیف کرده و امنیت رژیم صهیونستی را تقویت کند که در این مورد هم وقایع اخیر در نوار غزه و مقاومت تمام قد مبارزان فلسطینی، حاکی از آن است که به مدد الهی، رژیم اشغالگر قدس از این جنایات وحشیانه نیز راه به جایی نخواهد برد و هیچگاه به امنیت پایدار نخواهد رسید.
داعش و حامیان اصلی آن چه اهداف دیگری در منطقه دارند؟
هر چند صهیونیسم درصدد است با توجه به تحولات منطقه، از قدرت روزافزون ایران و اسلام جلوگیری به عمل آورده و نفسی مصنوعی در کالبد نیمه جان دولت غاصب صهیونیستی بدمد و در این مسیر به بحث جداییطلبی کردها دامن زده اما خوب میداند که در شرایط فعلی، تشکیل کشوری کردنشین در منطقه امکانپذیر نیست، چراکه ملت و مرجعیت شیعه در عراق در مقابل تجزیه کشور خود سکوت نخواهند کرد. مردم عراق همواره در عرصه سیاسی-امنیتی کشور خود، ابتکار عمل را در دست داشتهاند و در این مورد هم کوتاه نخواهند آمد.
با توجه به رفتارهای وقیحانه گروهک تروریستی داعش به نظر نمیرسد که در افکار عمومی جهان اسلام جایگاهی داشته باشند. اگر به اخبار منتشر شده از عراق دقت کنیم، درمییابیم که جماعت اهلسنت عراق نیز به امر مرجعیت شیعه و عالمای اهل تسنن دوشادوش برادران شیعه خود در یک جبهه و در کنار هم به مقابله با این گروهک تروریستی میپردازند و هر روز اخبار بیشتری مبنی بر پیشروی آنها و عقبنشینی گروهک تروریستی داعش منتشر میشود.
چرا داعش با وجود اینکه میداند نمایش کشتار بیرحمانه اش در رسانه های جمعی، تنفر و انزجار جهانی از آنها را به دنبال خواهد داشت، باز هم این اقدامات را ادامه میدهد؟
آنها با انتشار این اخبار به دنبال شکستن و خرد کردن روحیه مقاومت در مردم هستند تا انگیزه دفاع از خود و سرزمین را از آنها بگیرند و به این ترتیب، علاوه بر کم کردن هزینه های نظامی-امنیتی خود، مسیر رسیده به اهداف از پیش تعیین شده را هموارتر سازند. البته باید یادآور شد که آنها با این جنایات، ضمن سرکوب مردم سرزمینهای تسخیرشده در پی تحریک احساسات شیعیان هستند و با استفاده از دستگاههای اطلاعاتی خود درصدد ترویج تفکر وهابیت در منطقه بوده تا از این طریق میان شیعیان و اهلسنت اختلاف افکنده و زمینه مداخله در صحنه سیاسی منطقه بهویژه کشور عراق را فراهم سازند.
اما آنچه مسلم است اینکه این گروهک دو راه بیشتر ندارد: یا باید نابودی خود را به دست مردم بپذیرد و یا اینکه به کشور اردن وارد شود زیرا شواهد موجود حاکی از آن است که قدرتهای سلطه در حال فشار بر کشور اردن هستند تا این گروه تروریستی علاوه بر بهرهگیری از سرزمین اردن، اسرائیل نیز برای ایجاد پایگاههای نظامی علیه محور مقاومت، و نیز استفاده از نیروهای نظامی این کشور در صحنه سیاسی-امنیتی کشور سوریه جهت تضعیف و بیثباتسازی سیاسی و نهایتاً سرنگونی رژیم قانونی این کشور استفاده کند.
اما مسئله مهم در این میان، مردم مسلمان خاورمیانه هستند زیرا قدرت های سلطه به عینه عدم پذیرش و مقاومت مردم در برابر خواستههای خود را دیدهاند لذا درصددند با اعمال فشار بیشتر به اهداف خود برسند و با تهدید محور مقاومت و به چالش کشاندن لجستیک آن در مرحله بعد، امنیت کشور لبنان را به خطر انداخته و حزبالله لبنان را به یک جنگ رو در رو بکشانند تا به این وسیله بتوانند امنیت پایداری برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کنند.
لیکن این یک خیال واهی بیش نیست. اگر با دقت به صحنه تحولات در عراق، سوریه و لبنان از سال 2006 به این سو بنگریم به خوبی درمییابیم که مردم این بخش از خاورمیانه دیگر حاضر نیستند خود را به دست امواج حادثه ساخت قدرت های سلطه بسپارند و خود، شکلدهنده حوادثی هستند که قدرت های سلطه تاب دیدن آن را ندارند و آن را تا جایی پیش بردهاند که قدرت های سلطه و در رأس آن شیطان بزرگ، آمریکا به جایی رسیده است که اکنون حتی توان انجام مذاکرات سیاسی را هم از دست داده است و مدام از گزینههای روی میز دم میزند و از این رهاورد هر روز، شکست تازه ای را تجربه میکند.
وقایع و رخدادها حاکی از آن است که امروز دیگر مسلمین حاضر نیستند مصالح خود را به چنین خونخوارانی بسپارند و یقیناً در نهایت این جامعه مسلمین و اسلام ناب محمدی(ص) است که پیروز نهایی عرصه نبرد خواهد بود.
پایان پیام/
نظر شما