به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، دکتر سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز (26 اردیبهشت) به مناسبت سالروز بزرگداشت فردوسی به همایش بزرگداشت آغاز هزاره دوم شاهنامه در دانشگاه فردوسی مشهد پیامی صادر کرد. که متن پیام به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیهان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر
زنام و نشان و گمان برتر است نگارنده برشده گوهر است
فردوسی استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان است و شاهنامه شاهکار ادبی جهان به شمار می رود، فردوسی این حکیم خردورز و فرزانه و مرزبان زبان و ادب فارسی با مساعی خویش توانست تاریخ ملی ما را به صورت نظم احیا و ابقا کند.
دانش و تجربه حکیم توس نشان داده بود که چشم زخم روزگار و توفان حوادث، همچون گذشته میتواند سرنوشت زبان فارسی، این میراث معنوی ایرانیان را دچار زوال کند، از این رو سرایش شاهنامه را با اهتمامی ستودنی آغاز کرد و فردوسی بیش و پیش از هرکس دیگری میدانست که چه قدم بزرگ و سترگی در راه حفظ و تثبیت فرهنگ و ادب ایرانی برداشته است و چه کاخی بلند از نظم پی افکنده است که از باد و باران گزندی نمی یابد.
اهمیت فردوسی در آن است چه با آفریدن اثر همیشه جاوید خود، نه تنها زبان، بلکه کل فرهنگ و تاریخ و در یک سخن، همه اسناد اصالت اقوام ایرانی را جاودانگی بخشید و خود نیز بر آنچه که می کرد و برعظمت آن آگاه بود و می دانست که با زنده نگه داشتن زبان ویژه یک ملت در واقع آن ملت را زندگی و جاودانگی بخشیده است.
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
در واقع فردوسی با سرایش شاهنامه، با ماندگار کردن زبان و فرهنگ فارسی، حفظ آداب و آیینهای ایرانی به ثبت جهانی خود نیز اقدام کردهاست.
خالق شاهنامه به درستی دریافته بود که در آینده، هوشیاران و صاحبان رای و خرد، دینداران و اندیشمندان، او را میستایند. چرا که به آنچه سروده بود ایمان راسخ داشت و نیک می دانست که این اثر عظیم یعنی به نظم در آوردن شاهنامه را به نیکویی انجام داده است.
باید گفت که فرزانه توس، فردوسی بزرگ در شاهوار فرهنگ ایرانی را که در جریان حوادث جلاء یافته بود، به درستی سفت و در قالبی زیبا و مانا به آیندگان معرفی کرد و از این راه سهم بزرگی در هویت یابی و فرهنگ پذیری ایرانیان پاک نهاد ایفا کرد.
به درستی که شاهنامه، حافظ راستین سنتهای ملی و اعتقادی ایرانیان و شناسنامه فرهنگی فارسی زبانان است. عامل انتقال آیینها و باورها، اعتقادات و اسطورههای مشترک مردمی است که در گستره ایران، حیاتی افتخارآفرین داشتهاند.
آیینهایی که با سیره و سنت نبوی درآمیخته و از زبان مردی سربلند و زبده و خردورز در قالب روایتهایی منظوم بیان شدهاست. از این روست که هنوز مردم مؤمن و شیرین زبان ایران اشعار فردوسی را به زلالی زمزمه میکنند که تحت تأثیر تعالیم حیات بخش پیامبر اکرم(ص) سروده شده است.
شاهنامه روایت راستین و هماره نبرد حق و باطل است، نبرد نماینده روشنایی با تاریکی، نبرد کاوه و ضحاک، نبرد زلالی با تیرگی و نهایتا این نیروهای ایزدی و نمایندگان روشنایی و زلالی اند که پیشانی بلند و سرافراز از این جنگ همیشگی بیرون می آیند و این بیانگر جهان بینی و اندیشمندی فرزانه توس است، شاهنامه در واقع تجلی گاه ارزش های عام و جهان شمولی است که از سویی منشا الهی دارند و از دیگر سو با فطرت انسان سازگارترند.
در جای جای شاهنامه فردوسی، مکارم اخلاق که پیامبر اعظم (ص) به خاطر آن مبعوث شده، سفارش می شود! از جمله وفای به عهد را ستوده و پیمان شکنی را فعل بی دینان و امری نکوهیده می خواند.
با صراحت می توان اذعان کرد در میان شاعران ایران زمین، حکیم خردورز توس در خداپرستی و توحید گرایی جایگاهی ویژه دارد، او در جای جای شاهنامه انسان را به خداپرستی دعوت کرده، آن را نشانه خردمندی و یگانه راه سعادت میداند. او خداپرستی توحید گراست و از شرک سخت گریزان:
خداوند کیوان و گردان سپهر خداوند ناهید و رخشنده مهر
سخن هیچ بهتر ز توحید نیست به ناگفتن و گفتن، ایزد یکی است
او یأس و ناامیدی از رحمت الهی را سرآغاز بدبختی میشمرد:
چو نومید گردد زِ یزدان کسی از او نیک بختی نیابد بسی
و ناسپاسی به خدا را هراسانگیز میخواند:
به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس به دلش اندر آید زِ هر سو هراس
در پایان به این نکته اشاره می کنم که شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست، از این رو برماست که بیش از پیش ارزشها، اعتقادات، نگرشها و بینشها، جنبههای زیباشناختی، مردمشناختی، اعتقادی و روان شناختی ایرانیان اصیل و پاک نهاد را در شاهنامه جستجو و با صراحت و صداقت به جهانیان بنمایانیم.
پایان پیام/
نظر شما