یحیی علوی فرد، نویسنده و شاعر، یادداشتی را در اختیار خبرنگار شبستان قرارداده که از نظر می گذرد: بیش از یک سال و نیم از معرفی قالب شعرک ، می گذرد. استقبال شاعران کودک و نوجوان از این قالب ، وصف ناشدنی است. و مرا برای ادامه این راه ، بیشتر تشویق می کند. امروزه ، در بسیاری از نشریات کودک و نوجوان ، ستون های ثابتی به این قالب اختصاص داده شده است. نشریاتی مثل ماهنامه پوپک ، مجلات رشد، مجله دوست کودک ، ماهنامه سلام بچه ، ماهنامه انتظار نوجوان ، و ...
مانیفست شعرک وسیع است و امکان انتشار آن در فضای رسانه ای به صورت یک جا وجود ندارد. البته پیش از این کلیاتی در این رابطه منتشرکرده ام اما برای شناخت بیشتر مخاطبان ، از نکات ریز و دقیق این قالب شعری، در نظر دارم ، بخش های مختلفی از مانیفست آن را به مرور زمان منتشر کنم. در این نوشته کوتاه یکی دیگر از ابعاد شعرک ها را برای مخاطبان عزیز بیان می کنم. یعنی توجه به صرفه جویی واژگانی و ارزش واژها در شعرک.
شعرک ها ، با چهار مصراعی شدن ، به دنبال صرفه جویی در کلمات هستند. این صرفه جویی در واقع کم گویی نیست؛ بلکه گزیده گویی است. گزیده گویی ارتباط مستقیم با ارزش واژه ها دارد. هر چند همه واژه ها بدون توجه به موقعیت ، دارای ارزش یکسان هستند، اما در جایگاه های خاص، این ارزش ها کم و زیاد می شوند. یعنی موقعیت کلامی است که به کلمات ، ارزشی فراتر می دهد. برای توضیح بیشتر ، با ما همراه باشید.
واژه ها در یک موقعیت کلامی ، دارای سه نوع ارزش هستند:
الف.واژه های درجه ی یک یا کلیدی: این واژه که در واقع هسته ی اصلی شعرک است ، اصلی ترین و کلیدی ترین واژه است و با حذف یا جابه جایی آن ، تمام ساختار کلام به هم می ریزد. البته گاهی به جای کلمه ی کلیدی ، مفهوم کلیدی در کلام داریم. مثلا :
همه جا سرد است
شده یخ بندان
همه غمگین اند
گل یخ خندان
در این شعرک کلمه کلیدی ، گل یخ است و کلمات کمکی آن ، سرد ، سرما ، یخ بندان ، و... است. اگر ما بخواهیم در این ساختار به جای گل یخ ، هر نوع گل دیگری را بگذاریم ، ساختمان شعرک فرو می ریزد.
و مثل :
اگر از سبزه و رود
یکی بود ، یکی نبود
زیر گنبد کبود
زندگی چگونه بود؟
در این شعرک ، تمرکز و هسته ی اصلی شعرک بر یک مفهوم است نه یک واژه . مفهوم "بر هم خوردن چرخه ی طبیعت".
ب.واژه های درجه ی دو یا کمکی : این واژه ها در واقع کمک می کنند تا جایگاه واژه ی کلیدی تثبیت شود. هر چند واژه ی کلیدی و اصلی نیستند ، اما می توانند به قوی تر شدن واژه ی کلیدی کمک کنند.
برج و سنگر کمین
سیم خاردار و مین
حد و مرز و سرزمین
تکه تکه شد زمین
در این شعرک ، تمام واژه های شمرده شده ، کمک می کنند تا واژه ی کلیدی "تکه تکه شدن زمین" ، قوی تر ارائه شود.
ج. وازه های درجه ی سوم یا معمولی: این واژه ها ارتباط مستقیم با واژه ی کلیدی ندارند و تنها نقش معمولی در کلام ایجاد می کنند. شاخصه ی اصلی این واژه ها این است که به راحتی می توان به جای آن ها واژه هایی دیگر به کار برد.
1
من دوست دارم امروز
مثل مداد باشم
بنویسم از گل و دشت
خوشحال و شاد باشم
در این شعرک ، واژه ی امروز ، یک کلمه درجه ی سه و معمولی است. یعنی می توان به راحتی ، دیروز یا هر واژه دیگری را جایگزین آن کرد و بر ساختار کلی شعرک تاثیری ندارد.
ما وقتی از گزیده گویی در شعرک حرف می زنیم ، به این معناست که ، سعی می کنیم از تعداد واژه های درجه ی سه و معمولی بکاهیم و به واژه های کمکی و واژه ی هسته ، نقش بیشتری بدهیم.
اما گاهی گزیده گویی در شعرک به اینجا ختم نمی شود. بلکه شاعر پا را از این فراتر می گذارد و واژه های کلیدی را بیشتر می کند و گروه های واژگانی کمکی را هم بیشتر به کار می برد. بنابر این می توان از نظر تعداد کلمات کلیدی ، شعرک ها را به دو دسته تقسیم کرد.
1.شعرک های تک هسته ای: این نوع شعرک ها ، از یک کلمه ی کلیدی و تعدادی کلمات کمکی بهره می برند. این نوع شعرک ها ، بیشتر از اطناب هنری و ایجاز بهره می برند و سعی دارند که کلمه ی کلیدی را پرورش بدهند. مثل :
سرود زندگی خواند
درخت تا دم مرگ
سرود سایه و رنگ
سرود میوه و برگ
در این شعرک اطناب هنری ، یعنی توضیح دادن سرود زندگی ، باعث قوی تر شدن هسته ی شعرک شده است.
و مثل :
مثل من بانمک است
خواهر من لاله
نه شبیه عمه ست
نه شبیه خاله
اینجا نیز دو مصراع پایانی ، از اطناب هنری برای تثبیت هسته اصلی شعرک بهره برده است.
اما همیشه این طور نیست که اطناب هنری در شعرک های تک هسته ای بیاید. گاهی از یک جناس یا ایهام و یا آرایه دیگر نیز بهره برده می شود. مثلا در شعر زیر از یک جناس زائد ، برای بیان مفهوم بهره برده شده است.
فعل "زنده باد"
گشت "زنده یاد"
مرگ نقطه ایست
بی کم و زیاد
2.شعرک های دو هسته ای یا بیشتر: در این نوع شعرک ها دو واژه ی کلیدی وجود دارند که هر کدام از واژه های کمکی مخصوص به خود ، بهره می برند. ارتباط بین این دو گروه واژگانی ، و تناسب بین آن ها به شکل های مختلف ، قابل تصور است. بیشتر این نوع شعرک ها ، از مقایسه بهره می برند. گاهی این مقایسه ، بیان یک تضاد و ناهمسویی است، و گاهی بیان قرینگی و یا همسویی .
هر کدام از این دو تناسب را با مثال خواهیم دید:
شعرک دو هسته ای با تناسب تضاد
1
یکی همیشه آرام
یکی ولی شتابان
تفاوت عجیبی ست
میان برف و باران
2
تو شدی عرض خیابان
من شدم طول خیابان
تو به خانه ها رسیدی
من رسیدم به بیابان
3
یک ابر مهربان
صد قطره روی برگ
یک ابر خشمگین
هم سیل ، هم تگرگ
در این نوع شعرک ها ، نتیجه گیری معمولا ، ناهمسو و متضاد است .
شعرک دو هسته ای با استفاده از تناسب قرینگی و همسو:
1
زمستان و سرما
صداها و بوها
بخار نفس ها
بخار لبوها
2
راه می افتم بروم
مغازه ی لواشکی
راه می افتد از لبم
آب دهان یواشکی
در این نوع شعرک ها ، بیشتر نتیجه گیری ها هم سو و مشترک است . این صرفه جویی در شعرک ، نهایت توجه شاعران را در پی دارد. مخاطب نیز با کم ترین و گزیده ترین واژه ها ، لذت یک شعر را تجربه می کند. در واقع شعرک ها آمده اند ، تا بگویند : کم گوی و گزیده گوی چون درّ / کز اندک تو شود جهان پر.
بنابر این ، در شعرک ، صرفه جویی به معنای کم گویی و کم گذاشتن معنا نیست. بلکه صرفه جویی ، در شعرک به این معناست که شاعر ، به واژه ها ارزش می دهد و سعی می کند سطح واژگانی شعرک را بالا ببرد. او با کم کردن واژگان معمولی از شعرش ، و افزودن واژه های کمکی بیشتر ، انسجام کلام را بیشتر کرده و بر بار مفهومی کلام می افزاید. شعرک به دنبال تقویت هسته ی کلام است و ارائه ی یک میوه ی شیرین به مخاطب.
پایان پیام/
نظر شما