خبرگزاری شبستان: بنابر روایات دعا قضای الهی را بر می گرداند از طرفی این مطلب بارها تصریح شده که آنچه برای انسان پیش می آید از سر حکمت الهی است بنابراین ممکن است با دعا حکمت الهی کنار زده شود؟ پاسخ این سوال در گفتگوی شبستان با حجت الاسلام علی نظری منفرد، استاد حوزه علمیه قم بررسی شده است و در ذیل می آید:
آیا دعا کردن و تلاش برای تغییر قضا و قدر دور زدن حکمت الهی نیست؟
خیر، خداوند خودش دعا را پیشنهاد داده و دعا مطابق با حکمت الهی است و بدین وسیله خواسته تا بندگان از او طلب کنند و خداوند هم که مسبب الاسباب است و همه چیز در اختیارش است آنها را به بندگان می دهد. دعا ابزار در خواست مومن از پروردگار بی همتا است و در حقیقت خداوند با این وسیله دعای بندگان را در مواردی که امکانپذیر است، اجابت می کند.
چه فلسفه و نیازی پشت دعا کردن نهفته است؟
علل و عواملی برای این سوال وجود دارد. اولین و مهمترین آن این است که دعا کردن پاسخ به نیاز فطری انسان است. انسانی که فطرتا نیکی را می ستاید و زیبایی را می پسندد. در برابر زیبایی و کمال مطلق از خود بی خود می شود و قلب و زبانش به ستایش مشغول می گردد. پس انسان ناخودآگاه در تمام مراحل زندگی خود نیازمند دعا است وقتی می گوییم در تمام مراحل زندگی باید دقت کرد که چون هر لحظه انسان در آزمایش و امتحان است پس هر لحظه باید با دعا از خدا بخواهد که او را از آزمایش سربلند بیرون بیاورد. مکانیسم دعا، موجب نابودی یا تضعیف کبر و غرور می شود زیرا خداوند در قرآن، دعا نکردن را استکبار و بزرگی طلبی از سوی انسان خوانده است.
بنا بر قول اکثر علما و فلاسفه وقتی برای چیزی دعا می کنیم در این صورت ذهن انسان بیشتر متوجه آن می شود و با تمرکزی که روی آن می کند آن چیز اهمیت ویژه ای پیدا می کند. پس هنگامی که انسان دعایی می کند و مستجاب نمی شود علتی دارد و آن علت این است که وقتی روی یک مسئله تفکر و دعا می کنیم و همراه آن تمرکز می آید پس اگر در این هنگامی هر اندیشه ای که در سر جای می گیرد همان اندیشه بنای زندگی روزمره انسان می شود.
در روایات داریم که وقتی استجابت دعا طول می کشد و یا به تاخیر می افتد سبب اجر بیشتر برای دعاکننده و نزدیکی و قرب بیشتر او به خدا می شود. پس در اینجا متوجه دوستی خداوند با بنده اش می شویم.
دعا کردن یکی از نیازهای فطری است که تمام افراد چه مسلمان، چه غیر مسلمان که در تمام زندگی حتی بدون آنکه خود متوجه شود انجام می گیرد که استجابت آن بنابر مصلحت خداوند صورت می گیرد. پس هدف از دعا، استجابت نیست، بلکه دعا تنها بهانه ارتباط و قرب است.
دعا کردن قبل از برآورده شدن حاجت چه نیازی را از نوع بشر برآورده می کند؟
انسان خواسته هایی در طول زندگی دارد که گاهی این گره ها و نیازها به دست خودش باز نمی شود و باید از یک منبع غیبی مدد بطلبد و توسط او به خواسته اش برسد. انسان ها معمولا در مواقعی دعا می کنند که مشکلاتشان بوسیله بشر حل نمی شود و اینجا به سراغ یک منبع لایزال غیبی می روند و از او کمک می خواهند.
دعا دو جنبه دارد: یک جنبه استقلالی و دیگری جنبه عالی است. به این معنا که گاهی دعا وسیله ای است برای رسیدن به مطلوب و خواسته ای که انسان دارد و معمولا ما به دعا از این حیث نگاه می کنیم و یک نظر استقلالی است که اولیاالله اینگونه به آن نگاه می کرده اند که ارتباط با خدا باعث آرامش آنها می شد حتی اگر هیچگونه حاجتی هم نداشته باشند دعا می کردند تا این ارتباط را با خدا داشته اند و قرآن هم به این نوع ارتباط اهمیت ویژه ای داده است. این ذکرها ارتباط با خداست بدون اینکه انسان حاجتی داشته باشد و به انسان آرامش می دهد.
چه نوع دعاهایی هستند که باعث پشیمانی می شوند؟
انسان باید اینگونه دعا کند و بگوید خدایا از تو می خواهم آنچه خیر من است برایم فراهم کنی و ما با توجه به اینکه احاطه به همه مسائل نداریم خیرمان را نمی دانیم و و گاهی صلاح انسان در این است که حاجتی که دارد، برآورده نشود.
پایان پیام/
نظر شما