خبرگزاری شبستان: "زیربنای تهاجم فرهنگی غرب، نگاه تخریب فرهنگ ها برای یکدست کردن فرهنگ ها با ارزش های خود است و این حقیقتی است غیر قابل انکار نه نوعی بدبینی. این امر به معنی ایجاد بازارهای وسیع برای کالاهای فرهنگی است و زیربنای این نگاه فرهنگی و نظام سرمایه داری ایجاد فرهنگ مشترک برای افزایش تولید محصولات کالاهای فرهنگی و اقتصادی خود است که در این راستا به دنبال ایجاد مزه های جدید، کالاهای جدید، رفتارهای جدید، موسیقی جدید در کشورها هستند." این جملات بخشی از سخنان جعفر رحمانی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه مدیریت جامعه المصطفی(ص) در خصوص تاثیر جهانی سازی غرب بر فرهنگ ها است؛ مشروح گفتگوی ما با مولف کتاب "مدیریت فرهنگی" از نظرتان می گذرد:
آیا فرآیند جهانی سازی و تلاش غرب برای تحقق دهکده جهانی می تواند فرهنگ و مولفه های فرهنگی را تحت شعاع قرار دهد؟
باید دانست در این خصوص دو دیدگاه جهانی سازی و جهانی شدنی مطرح است؛ در جهانی سازی دیدگاه این است که برخی از کشورها به دنبال جهانی سازی فرهنگ خود و نابودی فرهنگ های غیر هستند اما دیدگاه دیگر به نام جهانی شدن را می توان دیدگاه مثبت تلقی کرد به این معنا که هر فرهنگی علاقه مند است ارزش های فرهنگی خود را گسترش دهد و شمولیت بیشتری را به لحاظ وسعت به آن دهد.
الان ما با پدیده ای با نام جهانی سازی منفی روبه رو هستیم و برخی کشورها به دلیل برخوردار بودن از ابزارها و رسانه های قوی، فرهنگ خود را ترویج می دهند و با ابزاهاری متفاوت و متنوع سعی می کنند فرهنگ های دیگر کشورها را نابود کنند؛ مثلا هالیوود، اینترنت، فضاهای مجازی و ... اینها ابزار قوی است که در اختیار داشته و از آن بهره می برند.
اما برخی از کشورها ابزارها و منابع لازم را ندارند؛ در این نوع مسابقه نابرابر، تهاجم فرهنگی صورت می گیرد که این نوع تهاجم خسارت های فراوانی به کشور مقابل زده و بخصوص جوان ها را مورد بمباران اطلاعاتی و هدف قرار داده و زیان به بار می آورد که کشور ما نیز از این تهاجم متاسفانه در امان نمانده است و با آن روبه رو است.
با این توصیف کار از پیشگیری و واکسینه کردن گذشته و باید به فکر ارائه راهکار بود؛ چه راهکارهایی در این زمینه ارائه می دهید؟
ما محتوای غنی و میراث فرهنگی در اختیار داریم؛ ارزش های جهان شمول فراوانی در اختیار داریم اما چند مشکل هم پیش رو وجود دارد؛ نخستین مساله نظام برنامه ریزی است و پس از آن، کم توجهی به مقوله فرهنگ و ما بیشتر درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی هستیم تا مقوله فرهنگ و سومین مشکل مربوط به قابلیت های فرهنگی مدیریت ها ما است به عبارت دیگر ضعف قابلیت های فرهنگی مدیران ما.
اساسا جهانی سازی با هدف تغییر فرهنگ ها شکل گرفته یا این نوعی بدبینی است؟
زیربنای تهاجم فرهنگی غرب، نگاه تخریب فرهنگ ها برای یکدست کردن فرهنگ ها با ارزش های خود است و این حقیقتی است غیر قابل انکار نه نوعی بدبینی. این امر به معنی ایجاد بازارهای وسیع برای کالاهای فرهنگی است و زیربنای این نگاه فرهنگی و نظام سرمایه داری ایجاد فرهنگ مشترک برای افزایش تولید محصولات کالاهای فرهنگی و اقتصادی خود است که در این راستا به دنبال ایجاد مزه های جدید، کالاهای جدید، رفتارهای جدید، موسیقی جدید در کشورها هستند لذا اگر این طور باشد به طور بدیهی دین هم مورد هدف است. یعنی اینکه ارزش های دینی ما یقینا مقابل اکثریت ارزش های آنهاست (نه اینکه همه ارزش های آنها ناپسند و نامطلوب باشد) لذا تخریب دینی یکی از برنامه های غرب است.
غرب برای تحقق فرهنگ مد نظر خود و همسویی جوامع با آن چقدر بر سبک زندگی متکی است و از این مسیر در فرهنگ جوامع نفوذ می کند؟
این هجوم که از طرف فرهنگ غیرخودی شده، مشکلاتی هم بر جوامع تحمیل می کند و این مشکلات بر همه ابعاد سبک زندگی اعم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فردی و ... تاثیر می گذارد. به طبع دنیا در مقابل فرهنگ مثبت و فرهنگی که بتواند سبک زندگی بهتری ارائه دهد، نگاه جذابی را دارد و علاقه مند است این نوع نگاه را در کشور و جامعه و زندگی افراد خود داشته باشد. جهانی سازی در کنار تهدیدها، فرصت هایی هم ایجاد کرده است یعنی جهانی سازی فرصتی فراهم کرد تا بتوانیم سبک زندگی مبتنی بر ارزش های دینی خود را به دنیا ارائه دهیم که قطعا خواهان دارد. البته مشکلاتی در این راستا داریم که همان کمبود قابلیت ها و بسته بندی و ارائه سبک زندگی خود است.
رسانه ها به ویژه هالیوود در این میان ایفاگر چه نقشی هستند؟
هالیوود در حقیقت یکی از نهادهای فرهنگ ساز غرب است؛ برنامه ریزان، کارگردان ها و تولیدکنندگان، تماما با دیدگاه های مبتنی بر اندیشه های مادی گرایی در همه عرصه های زندگی، به نحوه تعامل، ایجاد جذابیت برای کالا و تلقین و اعلام خواسته های خود به در قالب خواسته های جهانی، از این ابزار قدرتمند استفاده کرده و تا الان موفق هم عمل کرده اند.
در حقیقت هالیوود یک سیستم بسیار پیچیده و ابزار عملی نمودن فرهنگ غرب است یعنی فقط به عنوان ابزار تفریحی نیست بلکه مفاهیم و ارزش های فرهنگی را در قالب های بسیار پیچیده و جذاب برای گروه های مختلف و اقشار گوناگون ارائه می دهند. مثلا برای بچه ها و کودکان در قالب کارتون و از طریق اسطوره سازی در حقیقت آن ارزش های مورد نظر خود را ترویج داده و در اذهان می گنجانند یا در قالب فیلم و سریال به صورت مستقیم و غیرمستقیم، ارزش های خود را پایدار می کنند. همان طور که امروز می بینیم بسیاری از شخصیت های کارتونی غرب، برای فرزندان ما تبدیل به اسطوره شده اند.
پایان پیام/
نظر شما