به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات شبستان ،امیر خجسته در نیمه دوم مرداد ماه سال 1361 در عملیات ثار الله (در منطقه قصرشیرین) به اسارت در آمد و 29 مرداد ماه 1369 به میهن بازگشت.
کتاب آنسوی فرات در برگیرنده خاطرات هشت سال اسارات اوست.نویسنده درنخستین بخش کتاب خاطرات، زندگی قبل از اسارت و اتفاقات مناطق عملیاتی جنگ را گزارش داده است و بخش دوم کتاب شامل 2888 روز اسارت در اردوگاه های موصل 1و 4 و زندان های بغداد را آن سوی فرات"بازگو می کند.
همچنین در این کتاب، نویسنده خاطرات برخی از همرزمان اش را که در یک اردوگاه اسیر بودند را در کنار خاطرات خود روایت کرده است.
در بخشی از این اثر آمده است : « در هر حال روز هفتم که مصادف با 8 آذر ماه سال 1361 بود بچه ها ه محوطه حمله ور شدند. شیرهای آب بسته بود شب قبل باران باریده بود و مقداری آب در چاله های باغچه مانده بود، همه از فرط تشنگی لب بر آن می گذاشتند و می نوشیدند بسیاری از افراد از شدت گرسنگی علف های داخل باغچه ا می خوردند. ظهر نماز جماعت با حضور همه اسرا در محوطه اردوگاها اقامه شد و مکبر آن کودکی 10 ساله بود که همراه با پدر خود اسیر شده بود. سکوتی مرگبار اردوگاه را فرا گرفته بود و ما غافل بودیم که توطئه ای پشت پرده است، که ناگهان یک سرهنگ عراقی به همراه گروهی از«جیش الوحوش» با چماق نبشی ، کابل و باتوم به صفوف ما حمله ور شدند.
مکبر 10 ساله اسیر را با خشم به میان جمعیت پرتاب کردند و با حرکاتی رزمی ، ضربات سنگین بر جماعت نماز گذار فرود می آوردند بقیه افسران بعثی هم اسلحه ها را آماده کرده بودند و تیر بارهای پشت با را نیز از بالای ساختمان روی بچه ها نشانه گرفته بودند.
نیروهای ضد شورش عراقی دیوانه وار از روی سیم خاردارها پشتک می زدند. آنها حالت طبیعی نداشتند، شروع به زدن بچه ها کردند و دستور داشتند تعدادی از بچه های را بکشندو... »
موسسه فرهنگی و هنری شاهد کتاب«آنسوی فرات»منتشر کرده کرده است.
پایان پیام/
نظر شما