به گزارش خبرگزاری شبستان، دین امری ثابت است و حکومت، به امری جزیی و متغیر مربوط است که این دو جمع ناشدنی اند. این ناهمگونی چطور توجیه می شود؟ پاسخ این سوال از لسان آیت الله جوادی آملی تبیین می شود:
دین، برای تامین سعادت فردی و جمعی انسان است. از سوی دیگر، انسان حقیقتی است که هم با دنیا پیوند دارد و هم با آخرت. چنین موجودی هم در دنیا باید از آسیب محفوظ بماند و هم پس از مرگ و ورود به آخرت از گزند خطر در امان باشد، بلکه باید افزون بر محفوظ ماندن از شر، از خیر جاوید بهره مند گردد.
از سوی سوم، انسان فطرتی دارد که میان همه افراد بشر مشترک و ثابت است:« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»(1) در کنار این فطرت ثابت، طبیعتی دارد که متغیر، متنوع و غیریکسان است:« إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِینٍ»(2).
طبیعتش به اقلیم های زمینی و تاریخ زمانی باز می گردد؛ ولی فطرتش که به روح مربوط است، امری فراطبیعی، مجرد، ثابت و غیرمتغیر است.
دین، این اضلاع چهارگانه را به خوبی مد نظر دارد؛ یعنی یه مسائل مربوط به دنیا، مسائل مربوط به آخرت، احکام و حکم مربوط به فطرت و احکام و حکم مربوط به طبیعت توجه داشته وحی را برای مجموعه اینها به صورت کتاب آسمانی متبلور ساخته است.
همین وحی الهی جوامع بشری را به عترت طاهرین (ع) دعوت کرده است. مجموعه دین به صورت قرآن و عترت (ع) تجلی کرده است.
عقل نیز خود منبعی راهگشاست. بخشی از مبادی آن که مستقلات عقلی یا لوازم حجت های ماثور است، توسط دلیل نقلی نیز امضا شده است و بخشی از مبادی آن که به عنوان مقدمات واجب نقلی، راهنمایی و ارشاد دارد، از سوی دلیل نقلی پذیرفته شده است.
بنابراین دین به همه شئون انسان توجه کرده و از چیزی غفلت نورزیده است و بخش های متغیر انسان، از نظر صاحب دین، دور نمانده است. کار حاکم جامعه اسلامی، معصوم یا غیرمعصوم آن است که با توجه به ابعاد چهارگانه ای که در دین لحاظ شده است، احکام ثابت و متغیر را بیان و اجرا کند و در مسائل اعتقادی، سه وظیفه «تبیین»، «تعلیل» و «دفاع علمی» را انجام دهد یعنی نخست عقاید دینی را به خوبی تشریح کند، سپس برای درستی آنها دلیل و برهان بیاورد و در نهایت اشکالات وارد بر آنها را دفع کند.
البته، امور جزئی و متغیر انسان ها در هر زمان و هر مکان، به صورت طبیعی در مشورت با کارشناسان و منخصصان هر فن، ارزیابی می شود و چون هر یک از آنها زیرمجموعه یک کبرای کلی اند، حکم آن موضوعات و مصادیق روشن می گردد.
نمونه ای از ثبات حکم و تغیر مصداق را می توان در جزیان مناظره علمی امام جواد (ع) با یحیی ابن اکثم مشاهده کرد که یک مصداق معین خارجی در ظرف زمانی یک روز و نیم، 10 بار متغیر شد و 10 حکم متنوع را پذیرفت و آن عبارت بود از فرض خاصی که امام جواد (ع) آن را ارائه فرمودند: زنی که بامداد بر مردی حرام بود و هنگام برآمدن آفتاب، برای او حلال شد و هنگام نیمروز برای او حرام شد و در وقت ظهر(نماز ظهر) برای او حلال گشت و سپس در عصر برای او حرام گردید. هنگام مغرب، برای او حلال شد و هنگام برآمدن آفتاب در روز بعد بر او حرام شد و در نیم روز همان روز برای او حلال گردید.(3)
این احکام متنوع که همگی به نحوه «قضیه حقیقیه» از لوح محفوظ الهی نشات گرفته و از هر گونه دگرگونی مصون است، هیچ یک در اثر تبدل مصداق و تحول آن، متاثر و متغیر نگردید.
بنابراین وحی ثابت خدا که دوام و کلیت دارد، امور متغیر را تحت شمول خود دارد، بی آنکه آسیبی از سوی امور جزیی و متغیر به ثبات و دوام و کلیت آن وارد شود، چنان که ثبات، دوام و کلیت آن احکام جامع، مستلزم جمود، تحیر، رکود، ارتجاع، انحصار، تنگنا و مانند آن نخواهد شد.
پی نوشت ها:
1.روم، آیه30
2.ص، آیه71
3.الحتجاج، ج 2، ص 446
پایان پیام/
خبرگزاری شبستان: دین، برای تامین سعادت فردی و جمعی انسان است. از سوی دیگر، انسان حقیقتی است که هم با دنیا پیوند دارد و هم با آخرت. چنین موجودی هم در دنیا باید از آسیب محفوظ بماند و هم پس از مرگ.
کد خبر 373386
نظر شما