خبرگزاری شبستان: مسجد کانونی درخشانی است که انوار تابناک الهی را بر گستره زمین میپراکند، المساجد انوارالله مسجد جایگاه دعا و بازگشت به سوی خداوند در طوفان هولناک حوادث جانکاه و غمهای طاقتفرساست و برترین و گرامیترین مکانهای زمین است آنسان که دوستداران و اهل مسجد نزد خداوند دوستداشتنی و گرامیاند.
مسجد در جایگاه اصیل خویش بنایی است مبارک، فرخنده و به دور از کژی و گمراهی، چنان که اهل مسجد نیز مبارک و فرخنده و برکنار از ضلالت و گمراهیاند. خداوند مهربان به یمن وجود مسجدیان، فرو فرستادن عذاب و خشم خویش را بر جامعهای که در سایه دست یازیدن به گناه و سرکشی، شایسته کیفر گشتند به تأخیر میافکند.
موحدان شیعه و خداجوی، مسجد را زیارتگاهی ملکوتی میدانند:
الا طوبی لعبد توضأ فی بیته ثم زارنی فی بیتی....
مسجد در نگاه آنان بارگاه خاص دوست و مهمانسرای حضرت حق است، ضیافتکدهای که میزبان آن خداوند است و دست لطف و نوازش او جان و دل مهمان را مینوازد. آنان در این بارگاه الهی با عبادت خالصانه و در سایه لطف خاص حق به قرب وی نایل میآیند. در دستیابی به این آرزوی بلند آنسان برآمد و شد به مسجد و انس و آشنایی با خانه دوست پای میفشرند که گویی مسجد خانه آنان است.
در این حضور عاشقانه، شب و روز برای آنان یکسان است. تاریکی شب و دیجور و سختی و رنج پیمودن راه، زبونتر از آن است که آنان را از حضور در مسجد باز دارد. چه آنان نیک میدانند که هر گام متواضعانهای در مسیر آمد و شد به مسجد خود نشانی از بندگی و خاکساری به آستان و سرای معبود است.
مسجد برای اهل ایمان، بازار آخرت است.
عمارت مسجد و آبادانی ویرانه دل خویش
رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامی که خداوند متعال مشاهده کند اهل سرزمینی راه زیادهروی در گناه و سرکشی را پیش گرفتهاند اما در میان آنان سه گروه از مؤمنان یافت میشوند، آنان را ندا دهد که ای اهل عصیان! اگر چنین نبود که در میان شما گروهی از مؤمنان برای جلال من با یکدیگر دوستی و محبت ورزند و گروهی دیگر با نماز خود زمین و مساجد مرا آباد کنند و گروهی دیگر که سحرگاهان برای خوف از من استغفار نمایند، عذاب خویش را بر شما نازل مینمودم و به شما توجهی نداشتم.
در حدیث دیگری ایشان میفرمایند: اذا رایتم الرجل یعتاد المساجد فائهدوا له بالایمان لان الله یقول: "انما یعمر مساجد الله من آمن بالله".اگر دیدید شخصی مرتب به مسجد رفت و آمد میکند به ایمان وی شهادت دهید زیرا خداوند متعال میفرماید: تنها کسانی مساجد خدا را آباد میکنند که به خداوند ایمان داشته باشند. از این روایات استفاده میشود که باطن اهتمام به تعمیر مسجد، تلاش برای ساختن دل خویش است، پس خوشا به حال سازندگان مسجد و آبادگران ملک دل.
ترجیح خواسته معشوق بر خواسته خود
در حدیثی متواتر از رسول خدا (ص) آمده است:
اعطیت خمسا لم یعطها احد قبلی، جعلت لی الارض مسجدا و طهورا...
پنج چیز به من عطا شده که به هیچیک از پیامبران پیشین داده نشده، از جمله آنها این است که همه زمین برای من، مسجد و خاک آن، وسیله طهارت است.
این حکم، افزون بر آنکه تخفیفی بزرگ برای امت پیامبر است گویای نکتهای لطیف نیز هست. عارفان وارسته در سخنان خویش بدین نکته اشاره نمودهاند. یکی از عالمان الهی در اینباره میگوید: وقتی پروردگار هر جایی را که ما اختیار میکنیم و به او نسبت میدهیم و آن را محل ملاقات قرار میدهیم و آنجا در محضرش حاضر میشویم و زیارتاش میکنیم، برای ما مسجد قرار دهد و با ما همانطور که میخواهیم رفتار فرماید، معنایش این است که تعیین مجلس ملاقات و حضور را به اختیار ما واگذار فرموده و این از بزرگترین بزرگواریهاست.
به هر روی، برای امت پیامبر خاتم همه زمین پرستشگاه است ولی مسجد جایگاهی خاص و محضری ویژه است که معشوق و محبوب حقیقی عالم آنجا را بر سایر امکنه برای ملاقات ترجیح میدهد و کلام عاشق است که جایی غیر از پسند محبوب را اختیار نکند.
در حقیقت کسی که مسجد را برای نماز انتخاب میکند، خواسته خدا را بر خواسته خود ترجیح داده و مکانی را برای ملاقات برگزیده است که محبوب بیشتر میپسندد.
سائل باید از خانه خود به خانه کریم رود!
از پارهای روایات چنین برمیآید که دعا در مسجد دارای فضیلتی ویژه است تا آنجا که حتی از عبادتهایی همچون تلاوت قرآن کریم برتر به شمار آمده است.
معاویه ابن عمار میگوید: از امام صادق (ع) پرسیدم دو نفر به مسجد وارد میشوند و در یک زمان به نماز میایستند. یکی بیشتر به تلاوت قرآن میپردازد و دیگری بیشتر وقت خود را دعا میخواند و هر دو در وقت معینی از مسجد خارج میشوند، کار کدامیک از این دو برتر است؟ امام فرمودند: عمل هر دو دارای فضیلت است.
راوی میگوید: به امام گفتم میدانم که هر دو عمل نیکو و دارای فضیلت است.
امام فرمودند: دعا برتر است. آیا سخن خداوند متعال را نشنیدهاید که فرموده است دعا کنید تا خواستههایتان را اجابت نمایم؛ آنان که از عبادت من سرپیچی میکنند به زودی با حالت خواری و زبونی به دوزخ وارد میشوند.آنگاه امام سه مرتبه فرمودند: سوگند به خدا که دعا برتر است، آیا دعا همان عبادت نیست و سه مرتبه نیز فرمودند: سوگند به خدا دعا مهمتر است.امام صادق (ع) فرمودهاند: هر گاه حاجتی از خداوند دارم هنگام ظهر برای دعا به مسجد میروم.
سر این کار با مثالی معلوم میشود: حاجتمندی که در خانه خود بنشیند و از دیگران توقع مشکلگشایی داشته باشد، چه قدر تفاوت دارد با حاجتمندی که از خانه خود بیرون و به در خانه کریمان و بزرگواران رود و از آنان با اصرار کمک بطلبد!
ماجرای پناه بردن ابولبابه به مسجد پیامبر به خوبی بیانگر ارزش دعا و توبه در مسجد است و این راز را روشن میکند. ابولبابه همان کسی است که در جنگ بنیقریظه دچار لغزش شد و از سر بیدقتی طرح پیامبر را درباره یهودیان بنیقریظه افشا نمود. او پس از آگاهی از خطای خویش بیدرنگ به مسجد آمد و هفت یا پانزده شبانهروز خود را به یکی از ستونهای مسجد بست تا اینکه خداوند توبه او را پذیرفت. لذا در روایات آمده است که جاء رجل الی النبی فقال: من خیر اهل المسجد؟ فعال: اکثرهم لله ذکرا...
مردی به حضور پیامبر (ص) آمد و پرسید: در میان اهل مسجد، برترین آنها چه کسی است؟ پیامبر (ص) فرمود: آنان که بیش از دیگران به یاد خدا هستند.
اعتکاف عبادتی گره خورده با معنویت مسجد
اعتکاف نیز عبادتی گره خورده با معنویت مسجد است. اعتکاف و عکوف به معنای اقامت در جایی و ملازم بودن چیزی با جایی است.... برابر نوشته لسان العرب: اعتکاف، مأخوذ از عکف علی الشیء است، یعنی به آن روی آورد، در حالی که مواظب بود و صورت خود را برنگرداند. برخی گفتهاند: عکف یعنی اقام، اقامت کرد و از همین قبیل سخن خدای متعال است و ظلمت علیه عاکفا یعنی مقیما؛ عکوف به معنای اقامت در مسجد است؛ خدای تعالی فرموده است: و انتم عاکفون فی المساجد یعنی در حالی که در مساجد اقامت کردهاید. به کسی که ملازم مسجد است و بر عبادت در مسجد پایداری میکند، عاکف و معتکف میگویند و گفته شده است: اعتکاف به معنای همنشینی مخصوص است.
در کتاب شرائعالاسلام آمده است: اعتکاف همان درنگ طولانی در مسجد برای عبادت است و جز از مکلف مسلمانان پذیرفته نمیشود. شرایط اعتکاف، نیت و روزه است. اعتکاف بدون روزه صحیح نیست و حداقل اعتکاف سه روز است. هر گاه دهه آخر ماه فرا میرسید، رسول خدا در مسجد معتکف میشد، خیمهای از مو برای آن حضرت برپا میکردند، دامن به کمر میزد و رختخواب خود را جمع میکرد. تسبیح گفتن زمین برای انسان مسجدی یکی دیگر از آثار و برکات رفت و آمد به مسجد است.
امام صادق (ع) فرمود: کسی که به سوی مسجد گام برمیدارد بر هیچ خشک و تری پا نمیگذارد مگر اینکه از زمین اول تا هفتم برای او تسبیح میگویند.
این روایت به دو صورت ممکن است معنا شود:
1. مراد از تسبیح زمین برای افراد مسجدی آن است که زمین، خداوند متعال را تسبیح میگوید ولی ثواب آن نصیب انسان مسجدی میشود.
2. تسبیح آسمان و زمین و سایر موجودات تنها برای ذات حق تعالی نیست بلکه آنان بندگانی را که به قصد تعظیم شعایر الهی و یا هر انگیزه الهی دیگری به سوی مساجد میشتابند نیز میشناسند و ستایش میکنند و برای او تسبیح میگویند.
اگرچه معنای نخستین، ترجیح دارد از درگاه خداوند باری تعالی میخواهم که عشق و مهر مسجد را در دلهامان جلوهای نو بخشد تا مساجد، این ستارگان درخشان زمین و انوار تابناک الهی، آنسان که باید بر گستره خاک چهره بنمایند و پرفروغتر از گذشته فرا روی حقجویان پرتوافکنی کنند.
منبع: کتاب جایگاه مسجد در فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما