به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، همایش "حکمت در طهران" یادمان علامه شهید مرتضی مطهری و حکیم مؤسس آقای علی مدرس زنوزی پیش از ظهر امروز چهارشنبه 17 اردیبهشت در مدرسه عالی شهید مطهری با حضور جمعی از اندیشمندان، دانشجویان و طلاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست، آیتالله محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه شهید مطهری و حکیم مدرس زنوزی ابتکاراتی در مباحث فلسفی و علمی داشت که البته این کار براساس زمان متفاوت بود، گفت: در دوره شهید مطهری شبهات به سوی جامعه هجوم آورده و او با دنیای جدیدی روبرو بود لذا قلم به دست گرفت و هنرمندانه آنچه که نیاز جامعه بود، در حد مقدور و تا حدی که عمرش اجازه میداد، نوشت.
وی ادامه داد: همچنین حکیم مدرس علاوه بر اینکه اسفار صدرالمتأهلین را به خوبی تبیین کرده بود، دست به ابتکاراتی نیز زد. البته گاهی وقتی انسان دوری بر روی کلمات بزند، متوجه این ابداعات می شود، به طور مثال در نظام احسن؛ یک بحثی است که عموما حکمای اسلام مطرح کردهاند و این نظام بهترین نظامی است که خداوند آفرید.
وی افزود: مرحوم حکیم مدرس در بدایعالحکم نکته بسیار ظریفی را بیان میکند که من تاکنون مانند آن را ندیدهام که فردی مطرح کند. این مسئله به عدل الهی اشاره دارد، عدل الهی در واقع از نظام احسن گرفته شده و سر عدل الهی از همین جا است.
تولیت مدرسه شهید مطهری عنوان کرد: وقتی نظام احسن حاکم است پس هر چیزی به جای خود باشد او احسن است لذا عدل احسن بوده و از متفرعات بحث نظام احسن است؛ در این راستا بزرگان درباره مسئله عدل بحث کرده و آن را زیبا و احسن در برابر ظلم که قبیح است، دانستهاند که این مسئلهای است بدیهی؛ عبارت مرحوم حکیم در اینجا آن است که نقطه مرکزی عدل است، همان نقطهای که کانون عدل الهی بوده و درست مطابق وجود مطلق است و در اینکه تمام آینه اوست، شکی نیست.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم مطهری حشر و نشر خاصی با علامه طباطبایی داشت، من تأسف میخورم که چرا شاگردان علامه در آن زمان دروس ایشان را ثبت و ضبط نکردند؛ مرحوم شهید مطهری با ابتکاری که داشت آن تنقیح گرانقدر را بر اصول فلسفه علامه طباطبایی نوشت.
آیتالله امامی کاشانی تأکیدکرد: تفاوت میکند که حکیمی در چهاردیواری باشد (مثل مدرسه سپهسالار قدیم) یا اینکه این دیوارها را فرو بریزد و بیاید بیرون و با دنیای بیرون صحبت کرده و شبهات مطرحشده را پاسخ دهد، اینها مسایل مهمی است که معمولا برای یک اسلامشناس رخ میدهد. این بزرگان در دنیا حق دارند و حق آنها والا است چرا که تفکر میکردند و به علم میپرداختند در حالی که در فقر و رنج و گرفتاری بودند اما اینچنین نیز برای جامعه کار میکردند.
وی عنوان کرد: ما باید قدر این بزرگان را بدانیم و امروز با این شرایط و فضایی که در اختیار داریم از آنها استفاده کرده و نعمت علم و دانش را از کسانی که حقایق را به عنوان ودایع اسلامی به ما دادهاند و ما وارث آن شدیم، پاسداری کنیم.
امام جمعه موقت تهران یادآورشد: بر ماست که خوب این آثار را بخوانیم، بفهمیم، مقایسه کنیم، بنویسیم و از خدا درخواست کنیم تا عمر داریم تا توفیق را داشته و با قلم و بیان حقایق اسلام را منتشر کنیم.
در ادامه این مراسم، حجتالاسلام مصطفی محقق داماد، عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه حوزه تهران با مکتب طهران تفاوت دارد، گفت: باید دید تعریف مکتب و حوزه چیست و اخیرا مکتب توسط برخی نویسندگان به مکتب اصفهان، شیراز و تهران گفته میشود.
وی ادامه داد: محیط علمی که نظامی مدیریتی در رشتههای مختلف داشته باشد، اصطلاحا حوزه علمیه گفته میشود مانند حوزه علمیه نجف؛ انصافا در تهران و در دوره قاجار حوزه فلسفی وجود داشته و چند حکیم بزرگ مانند مدرس زنوزی شخصیتی که به او حکیم مؤسس میگویند یعنی صاحب یک نظریه در آنجا رشد کرده است. علاوه بر او مرحوم جلوه و آقامیرزا و قمشهای نیز بودهاند و استاد مطهری بیان میکرد صدراشناس پس از صدرا، قمشهای است. تمامی این وقایع در حوزه طهران اتفاق افتاد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: عقیده دارم یک ویژگیای که در دوره قاجار در مکتب طهران شروع شد و تا امروز در مدرسه شهید مطهری ادامه دارد که رد پای آن را پیش از آن نمیبینیم آن است که اساتید اینجا نیز دنبالهروی همین فکر هستند و این کاری است که در تهران انجام شد و در قم نشد.
وی تاکیدکرد: کاری که در حوزه طهران شد، آن بود که فلسفه اسلامی بر سر سفره زندگی مردم و برخورد مسایل روز انتقال داده شد و فلسفه اسلامی در چالش با مسائل روز قرار گرفت؛ مسائل اعتقادی و رویارویی آن با فلسفه اسلامی امری است که از حوزه طهران آغاز شد و شاهد آن مدرس زنوزی است که شاهزادهای از قاجار به نام بدیعالملک که به فرنگ رفته بود و آنجا درس خوانده بود و با مشکلات اعتقادی در غرب روبرو شده بود، آن مسایل فلاسفه غربی را دستهبندی کرد و به جناب اردکانی یزدی عرضه نمود و پاسخهایی از او دریافت کرد اما این شاهزاده با آن پاسخها قانع نشد و همان سوالات را از مدرس زنوزی پرسید و ایشان پاسخهایی داد که مجموعه آن تحت عنوان کتاب بدایعالحکم منتشر شد.
وی ادامه داد: این کتاب همان سوالاتی است که بدیعالملک از حکیم زنوزی پرسید و بیشتر نظریات این حکیم را در همین کتاب میتوان یافت؛ از پاسخهایی که مدرس زنوزی به شاهزاده قاجار داده است، کاملا مشخص میشود او از فلسفه اسلامی به عنوان یک منبع استفاده کرده و به سوالات بدیعالملک پاسخ داده است، بعدها نیز مرحوم علامه طباطبایی متن اصول فلسفه را برای پاسخ به مارکسیسم نوشت و آن زمان مرحوم مطهری نیز در پاورقیهایش مشخص کرد که چگونه فلسفه اسلامی به مسایل روز وارد میشود و تمام اینها حرکتهایی بود که در حوزه طهران اتفاق افتاد و هنوز نیز ادامه دارد، بنابراین حوزه از این نظر بسیار غنی است.
حجتالاسلام محقق داماد یادآورشد: اگر بخواهیم دنبالهروی راه صدرا باشیم، باید فلسفه اسلامی پاسخدهنده زندگی روزمرهمان باشد.
پایان پیام/
نظر شما