خبرگزاری شبستان- گرگان:
«گاه خیلی زود دیر می شود»، شاید در نگاه اول جمله ای کلیشه ای به چشم آید اما اکنون که خوب به از دست دادن یک ستاره، فرصت، الگو، افتخار و بی تعارف، محمدرضا لطفی فکر می کنم و قطعا شما هم بدان اندیشیده اید، هزاران افسوس می خوریم چرا اکنون که از میانمان رفت و دیگر برای هیچ زمانی هم برنمی گردد، به یادش افتادیم.
کاش تا زمانی که دار باقی را به دار فانی ترجیح نداده بود، کمی بیشتر میدیدیمش، می شناختیمش و در این دیدن ها و شناختن ها، بهره های کافی و وافی از حضور، ذهن و دستان سرشار از فکر و هنر این بزرگ مرد می بردیم.
اینک چند روزی است که استاد لطفی، با رفتن خود لطف خاطرات نواهای گوش نواز و عاشقانه های موسیقی مان را با خود برده است. وقتی فکرش را می کنم، ذهنم سراسیمه به هیچ نتیجه ای نمی رسد، الا خواندن فاتحه ای برای استاد....
گاه دنیا در چرخه خود، برگ هایی برایمان رو می کند که قطعا در جایی باعث پیشرفت و بردمان می شود، خوب و لذت بخش است تا زمانی که در اختیارشان داریم و از وجودشان لذت می بریم و به حضورشان افتخار می کنیم، اما دردناک است زمانی که آن بهترین ها را از دست می دهیم و تازه به آن نتیجه می رسیم که کاش باز هم بودند، چرا که تازه یادمان می افتد که چه برنامه هایی می شد داشته باشیم و نداشتیم، چه بهره ها می شد ببریم و نبردیم و کاش می شد اکنون شهرمان، زادگاهمان و زادگاهش، تنها محل دفن او نباشد.
روز خاکسپاری اش که (15 اردیبهشت) در گرگان برگزار شد، دوستداران و علاقه مندان بسیاری این الگوی موسیقیایی را از جلوی تالار فخرالدین اسعد گرگانی تا محله سبزه مشهد واقع در خیابان سرپیر بر دستان خود همراهی کردند.
در آن روز درختان شهرمان هم سیاه پوش شده بودند و سراسر شهر پر بود از عکس های استاد که به جای حضور خالی اش را جلوه گر بودند اما شاید نمی دانستند که هیچ چیز جای خودش را برایمان پر نمی کند.
حرکت های نمایشی همچون پرواز پاراگلایدری در آسمان که رویش نوشته شده بود «بدرود استاد لطفی» و همچنین تشییع نمادین تارهایی که زمانی برای استاد، زندگی ساز بود و مواردی دیگر از جلوه های آیین تشییع پیکر محمدرضا لطفی بود.
محمدرضا لطفی در سال 1325 در شهر گرگان به دنیا آمد. وی به مدت پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی پرداخت و موسیقی را نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی و حبیب الله صالحی فرا گرفت. پس از پایان هنرستان به دانشکده موسیقی راه یافت و به تکمیل آموختههایش پرداخت. در این زمان از استادانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی نیز بهره جست.
استاد لطفی در سال 1343 زمانی که تنها 18 سال بیشتر نداشت، جایزه نخست موسیقیدانان جوان را نیز کسب کرد.
در جشنواره موسیقی جشن هنر 1354در شیراز به همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگفر به اجرای راست پنجگاه پرداخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت و در اجرای ردیف آوازی توسط عبدالله دوامی با ساز تار، وی را همراهی کرد.
در سال 1353 به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری خود را با رادیو آغاز کرد. به مدت یک سال و نیم به عنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به کار مشغول شد و پس از آن از این سمت استعفا کرد. در سال 1354 گروه شیدا را راه اندازی کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت.
کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی مثل حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، علی اکبر شکارچی و ... راهاندازی کرد و در طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جای ماند که به گفته بسیاری از اساتید از بهترین کارهای موسیقی ایران به شمار میروند.
پس از انحلال چاووش بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان کرد، در سال 1365 به آمریکا رفت. علاوه بر کنسرتهای متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن تاسیس کرده است.
از خوانندگانی که دراین سالها با او همکاری کردهاند میتوان به محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، هنگامه اخوان و محمد معتمدی اشاره کرد. وی همچنین استاد دوره کارشناسی ارشد رشته نوازندگی موسیقی ایرانی در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر بودند.
از جمله آلبومهای محمدرضا لطفی میتوان به «سپیده» (ماهور)، «به یاد عارف» (بیات ترک)، «چهره به چهره» (نوا)، «چشمه نوش» (راست پنجگاه)، «جان جان» (سهگاه)، «معمای هستی» (شور)، «عشق داند» (ابوعطا)، «رمز عشق» (ماهور)، «گریه بید» (سهگاه-اصفهان)، «قافلهسالار» (نوا-راست پنجگاه)، «پرواز عشق» (سهگاه-اصفهان)، «خموشانه» (ابوعطا-بیات ترک)، «چهارگاه»، «به یاد درویش خان» (تکنوازی سهتار)، «یادواره» (استاد نورعلی برومند» (گروه همنوازان شیدا» (دستگاه شور)، «همیشه در میان» (بداهه نوازی تار و سهتار در شور و دشتی)، «بال در بال» (شعر و موسیقی با ه.ا.سایه)، «تنها یک خاطره» (بداهه نوازی تار و سنتور همراه با فرامرز پایور)، «وطنم ایران» (اجرای گروه همنوازان شیدا، 1387) و «ای عاشقان» (اجرای گروه همنوازان شیدا در بیات اصفهان, 1388) اشاره کرد.
استاد لطفی به زیور نام و نشان خانوادگی اش از هیج لطف و محبتی دریغ نکرد
غلامرضا منتظری، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان گفت: نهال وجوداستاد محمدرضا لطفی به لطف الهی در این مرزبوم بارور گردید و رفته رقته به درختی پر ثمر مبدل شد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان افزود: لطفی در ثمره فصل های زندگی اش، توانایی و هنر خود را به شایستگی به علاقه مندان این عرصه تقدیم کرد.
وی ادامه داد: نهال وجود استاد محمدرضا لطفی، به لطف الهی و به شایستگی در این مرزبوم بارور شد و رفته رفته به درختی پر ثمر مبدل شد که می توان ثمره این جهد و جد را در آثار و پرورش یافتگانش به تماشا نشست.
منتظری خاطرنشان کرد: وی بر اساس قاعده لطف و به زیور نام و نشان خانوادگی اش، از هیچ لطف و محبتی در ارتقا سطح دانش و بینش پرورش یافتگان هنری اش دریغ نکرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان با اشاره به شکوه شخصیت این معلم فرزانه در کنار شکوه علم و دانش با بال های فروتنی که بر شاگردان خود می گسترانید، اظهار داشت: زندگی این دنیا دار فانی است و هر کسی به طریقی به سوی ابدیت کوچ می کند.
وی اذعان داشت: در این سفر همگان می روند و جز مام و خاطرات آنها چیزی بر جای نمی ماند و چه پسندیده است که در این یادها، نیک نامی باقی بماند.
منتظری افزود: در نیک نامی این استاد فقید با گذری بر آثارش، هیچ تردیدی یافت نمی شود، اما تمنای ما به درگاه خداوند، نیک فرجامی است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان از حضور معنادار همه اقشار در این مراسم قدردانی کرد و افزود: جهت برپایی مراسمی هرچه با شکوه تر، چهره هایی از جای جای ایران اسلامی رنج سفر را بر خود هموار کردند تا سهم خویش را بسان قطره ای در این مراسم به جای آورند.
خاکسپاری استاد لطفی در زادگاهش، فرصتی برای اشاعه ثمره یک عمر تلاش او
حسن صادقلو، استاندار گلستان نیز گفت: استاد لطفی با ارائه کارنامه ای روشن از خود، نوری در سایه سال ها تلاشش در صحنه استان ساطع کرد.
استاندار گلستان اظهار داشت: حقیقت این است که استاد لطفی، مصداق وفای شمع سوزی است که پس از نورانی کردن فضا باز هم در جای خود ماند.
وی ادامه داد: امیدواریم در سایه انواری که شمع بزرگ تاریخ موسیقی کشور ایجاد کرد، این انوار همچنان در سایه روح بلند و نافذ وی در جریان باشد.
صادقلو با ارزشی دانستن روح بزرگ این هنرمند فقید که دل در گرو وطن خود داشت، خاطرنشان کرد: به خاکسپاری وی در زادگاهش، فرصتی شد برای اشاعه نوری که حاصل یک عمر تلاش او در عرصه هنر بود.
استاندار گلستان با بیان اینکه استاد لطفی یک مکتب ساز بود، اظهار داشت: آنچه اکنون پیش روی ما قرار دارد، رفتن وی از میان ماست اما مهم تر از آن، ماندگاری و اساسی شدن سیره اش است.
وی ادامه داد: امیدواریم در این مسیر، شاگردان وی و هنردوستان این مرزبوم، سیره این استاد عالیقدر را مدل کنند چرا که بزرگ ترین نوع سپاس در برابر فعالیت های وی همین است.
صادقلو با بیان اینکه ماندن تکریم ها در الفاظ و جلسات کارساز نخواهد بود، اذعان داشت: در جایی که مکتب و سیره این استاد موسیقی ایران تداوم پیدا کند، تکریم او اتفاق افتاده است.
استاندار گلستان در پایان با ضمن تشکر از روح همنوایی مردم در آیین برگزاری تشییع استاد لطفی، افزود: اکنون که روح بزرگ ایشان در بلندای کهکشان ماندگار شد، طلب روحی آرام برای وی و صبری عجیل برای خانواده نسبی و دیگر دوستداران وی که عضوی از خانواده اش هستند، طلب می کنیم.
استاد لطفی هنرمندی مولف و مولفی هنرمند بود
بابک دربیکی مشاور وزیر افزود: محمدرضا لطفی از بین دانسته ها و فعالیت های خود آموختن و ترویج هنر را انتخاب کرد.
رئیس مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: استاد موسیقی کشور، به دنبال هنری رفت که رشد و بالندگی اش نه در تعامل با سیاست و نه روابط بود، بلکه تنها از دل برآمده و بر دل می نشیند.
وی اظهار داشت: استاد لطفی هنرمندی مولف و مولفی هنرمند بود که عمر خود را در راه آموختن و ترویج هنر در کشور خود صرف کرد.
آرامشی که با شنیدن آثار استاد رخ می دهد معرف شخصیت هنری و معنوی اوست
ناصر گرزین، رئیس شورای اسلامی شهر گرگان خاطرنشان کرد: آرامشی که با شنیدن آثار وی ایجاد می شود، معرف شخصیت هنری و معنوی او است.
وی با بیان اینکه آرام گرفتن استاد بزرگ موسیقی کشور در زادگاهش، افتخاری برای شهر و شهروندان خواهد بود، تصریح کرد: افتخار استان و شهر گرگان در بر داشتن اساتیدی است که در زمان حیات خود شاگردان بسیاری تربیت کردند.
رئیس شورای اسلامی شهر گرگان اذعان داشت: باتوجه به اینکه آرامگاه استاد لطفی، مجتمع فرهنگی و هنری خواهد شد برای همیشه یاد و خاطر آن بزرگ مرد زنده نگه داشته می شود.
گرزین با بیان اینکه موسیقی و هنر بخش اعظمی از تاریخ کشور ما را شکل می دهد، افزود: آنچه امروز بر دوش مردم گرگان و به خصوص شاگردان این استاد قرار دارد، ادامه راه این استاد فرزانه است.
اولین شرط برای شان لطفی، آرامش و احترام است
حسین علیزاده، سخنگوی شورای عالی موسیقی ایران ابراز داشت: اولین شرط برای شان لطفی، آرامش و احترام است.
استاد موسیقی ایران اظهار داشت: استاد در عمر پربار خود، اثرگذاری بسیاری در سیطره هنر داشته اند.
وی با ابراز ناراحتی بسیاری که به دلیل همراهی این دو شخصیت از ابتدای جوانی تا کنون وجود داشته، اذعان داشت: اگر لطفی نبود، موسیقی هم نبود و موسیقی ایران که وامدار مردان بزرگی همچون استاد لطفی است، دارای پیشینه بسیار طولانی است که هیچ کس نمی تواند منکر آن شود.
سخنگوی شورای عالی موسیقی ایران با اشاره به عظمت هنر موسیقی ایران و فرهنگ اصیل آن تصریح کرد: فرهنگ ایران در تاریخ جهان ثبت شده و موسیقی نیز جزوی از آن است، که جهانیان نیز برآن آگاهند.
علیزاده اظهار داشت: آن زمان که ساز ممنوع بود، ما با ادامه فعالیت های خود در زیرزمین ها، پرچم موسیقی را بالا نگه داشتیم و استاد لطفی نقش مهمی در آن داشت.
استاد موسیقی ایران تصریح کرد: رفاقت، همبستگی و دوستی ما با هم در دورانی شکل گرفت که حرف زدن از برخی مسائل در آن شرایط سخت بود، اما مهم آن بود که ما وفادار و صلدقانه در کنار هم ماندیم و کار کردیم.
سخنگوی شورای عالی موسیقی ایران ثمره آن دوستی ها را مرکز فرهنگی هنری چاوش عنوان کرد و افزود: این مرکز به عنوان جایگاهی بود که برای اولین بار و بدون وابستگی به هیچ جا شکل گرفت.
علیزاده خاطرنشان کرد: ما در کنار هم اتحاد و همبستگی را درک کردیم و سعی کردیم با قرار گرفتن در کنار دیگر اعضای مرکز فرهنگی هنری چاوش، مسیر سخت هنر آن زمان را هموار کنیم.
وی ضمن گرامیداشت یاد و خاطر استاد لطفی اذعان داشت: همه موسیقی های لطفی برای لحظات عاشقی و زندگی ما بود و برای همین هیچ گاه از وجود ما جدا نمی شود.
سخنگوی شورای عالی موسیقی ایران با اشاره به سخنان مسئولین که تاکید بر ادامه راه محمدرضا لطفی دارند، خاطرنشان کرد: این مهم از قبل اتفاق افتاده زیرا اگر لطفی نبود، موسیقی هم نبود.
علیزاده خطاب به مسئولان گفت: هنر و هنرمندان خود را درک کنیم، زیرا ملت ایران هنر و هنرمند خود را می شناسد و با توجه و احترام به او ارزش و جایگاهشان را حفظ می کند.
حال که او وفادار بود و با وجود نبودش به زادگاهش بازگشت، ما هم در مقام قدردانی از تمام سال های عمر این عزیز که در راستای خدمت به مردم و کشورش انجام می داد، اقداماتی در خور و شایسته انجام دهیم که هم از حضور معنوی وی در استانمان بهره مند شویم و هم از آثار و افکار و شاگردانی که او را معلم و استادی نمونه می دانند.
پایان پیام/
نظر شما