به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری شبستان، مراسم تشییع جنازه استاد محمدرضا لطفی صبح امروز یکشنبه 14 اردیبهشت با حضور گسترده اقشار مردم، مسئولان و جامعه هنری در تالار وحدت برگزار شد.
در ابتدای این مراسم سیدعباس سجادی با ابراز تاسف از درگذشت دردانه موسیقی ایران محمدرضا لطفی گفت: بی تردید این معلم موسیقی، این تکنواز و بداههنواز چهرهای جهانی و ارجمند بود که سهم زیادی در معرفی موسیقی ایران در مجامع علمی جهان داشت. وی در روزهای انقلاب با مردم نالید و همراه مردم بود.
جوانان راه محمد رضا لطفی در توجه به موسیقی اصیل ایرانی را در پیش گیرند
حمیدرضا نوربخش، رییس خانه موسیقی در سخنانی گفت: سرو بلند موسیقی ایران بر زمین افتاد و همه جامعه فرهنگی و هنری و مردم اهل موسیقی را در سوگ و ماتم نشاند. این سوگ را از طرف هیئتمدیره و شورای خانه سینما حضور مردم ایران و اهل فرهنگ و خصوصا خانواده داغدار لطفی تسلیت میگویم.
وی با بیان اینکه استاد محمدرضا لطفی نیاز به تعریف و تمجید و معرفیشدن ندارد، گفت: حضور 40 ساله استاد لطفی در عرصه موسیقی گویای تأثیری بوده است که بر موسیقی این سرزمین دارد، صدای ساز او در کنار صدای استاد محمدرضا شجریان در ذهن و ضمیر مردم ایران تا همیشه ساری و جاری خواهد بود و در حافظه مردم خواهد ماند.
وی سپس از جوانان فعال در حوزه موسیقی گفت: پیام محمدرضا لطفی بازگشت به اصالت و جوهره اصیل موسیقی ایران بود، خواهشمندم جوانان نیز به جوهره موسیقی اصیل ایرانی توجه کنند.
وی سپس از اهالی موسیقی خواست که بیشتر با یکدیگر وحدت داشته باشند و گفت: اهالی موسیقی بیایید قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم، امروز جامعه موسیقی بیش از هر چیز به وحدت اهل موسیقی چشم دارد، امروز جامعه موسیقی نهاد مستحکمی همچون خانه موسیقی دارد که هر روز پربارتر و پرثمرتر میشود. اهالی موسیقی باید در این خانه پیگیر حقوق خود و در کنار یکدیگر باشند.
در ادامه این مراسم، علیاکبر شکارچی، از اعضای گروه چاووش سوگوارهای را برای استاد لطفی خواند.
استاد لطفی به دنبال سوداگری در موسیقی نبود
استاد داریوش طلایی، نوازنده تار با بیان اینکه استاد محمدرضا لطفی استاد بیهمتای هنر ایران است، گفت: استاد محمد رضا لطفی استاد ایران و مردماش بود چه آن زمانی ـ«ایران ای سرای امید» را ساخت و چه آن زمانی که در دوری از ایران آوای دوری از وطنش را با آن شور در فراق ایران خواند. تأثیری که من در این موسیقی دیدم در هیچ موسیقی مشابهی ندیدهام، عشق لطفی به موسیقی از عشقاش به ایران و مردم میآمد. لطفی در موسیقی اصیل ایرانی چیزی پیدا کرده بود که عمیقترین ارتباط را با قلب و روح برقرار میکرد.
وی خاطرنشان کرد: عشق به ایران و مردم و فرهنگ و موسیقی ایرانی در وجود محمدرضا لطفی هیچگاه فروکش نکرد. وی موسیقی را به بهترین نحو آموخت و آموزش داد و کارهایی که کرد و آثاری که از خود به جای گذشت همه در مسیری بود که تعالی داشت. کسانی که در کنار لطفی بودند، رشد کردند. لطفی هیچ وقت به دنبال سوداگری در موسیقی نبود و هیچ هدفی جز اشاعه موسیقی نداشت و در تمامی سازهایی که مینواخت، استاد بود و آواز را میدانست.
داریوش طلایی همچنین اظهار داشت: آهنگهایی که محمدرضا لطفی ساخت همه مردمی بود و در دل مردم مینشست، وقتی به ایران بازگشت به فکر وطن و تعالی موسیقی بود و به شکل خستگیناپذیری این کار را ادامه داد.
ای نوازنده یادآور شد: مرگ برای همه است و آنچه آدمها را متمایز میکند نحوه رفتار و کردار آنهاست، محمدرضا لطفی امتحاناش را پس داد و تا آخرین لحظههای پای اعتقادات و فکرش ایستاد.
در ادامه، هوشمند عبادی و سجاد مهربانی از شاگردان استاد محمدرضا لطفی برنامهای را اجرا کردند.
محمد رضا لطفی با قلندری خودش را تمام کرد
محمود دولتآبادی، نویسنده صاحبنام ایران با این اشعار سخنانش را آغاز کرد.
آرند یکی دیگری بربایند
در هیچکسی راست همی نگشایند
ما را ز قضا جز این قدر ننمایند
پیمانه عمر ماست میپیمایند.
دولت آبادی گفت: برای گفتن تسلیت آمدم، به بازماندگان محمدرضا لطفی که یک حوزه عام را دربرمی گیرد، و یک حوزه خاص، حوزه خاص منحصر میشود به خانواده او بخصوص همسر او ربکا و برادر او و برادرزادگان او. حوزه عام را تسلیت میگویم ابتدا به شاگردان او و سپس به تمامی مردم ایران که با فقدان موسیقی هنوز به تمامی مسخ نشدند.انسان بدون هنر به تدریج مسخ میشود و خودش متوجه نمیشود.
دولتآبادی با اشاره به این نکته زندگی من با لطفی داستانهایی دارد که جای گفتن آنها اینجا نیست، اظهار داشت: بعد از انقلاب تحزب گرایی باعث جدایی من و دوستانم شد، هر کدام به راهی رفتند، بازگشت علیزاده به کشور هوشمندانه بود و او زود متوجه شد که باید در کنار مردم بنوازد.
این نویسنده صاحب نام افزود: اما محمد رضا لطفی قلندری در جهان آغاز کرد، من در این قلندری دو بار او را دیدم برای نو کردن دوستیها، لطفی دیر به کشور آمد اما آمد، به رغم برهمخوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاریهایی که در خود او کم نبود. او آمد که وظیفه نهایی خود را با آموزش دانشجویان به اتمام برساند. تلاش آموزشی و فراموشکردن خود، لطفی را برد به سمت نیستی، لطفی بهداشت خود را رعایت نکرد و این مایه نگرانی دوستان شد، شاید راه قلندری را اینگونه در خود تمام کرد. قلندری معنایش آزادگی است، به قول حافظ:
"تا راه قلندری نپویی نشود
رخساره به خون دل نشویی نشود
سودا که پزی که چو دل سوختگان
آزاد به ترک خود نگویی نشود"
موسیقی پیش از دیگر هنرها با انقلاب همراه شد
هسته چاووش موسیقی محافل خاص را به میان مردم آورد
در ادامه این مراسم، استاد حسین علیزاده، با ابراز تأسف از درگذشت استاد محمدرضا لطفی گفت: سلام به محمدرضای عزیز، امروز مخاطب همه ما خود لطفی است، شاید چنین روز بزرگی در زندگیاش اتفاق نیفتاد، اما امروز از هر قشری از هر فکری در این مراسم آمدهاند که معلم بزرگ را بدرقه کنند، دیدن این صحنه خیلی سخت است.
حسین علیزاده در ادامه با اشاره به نحوه آشناییاش با محمدرضا لطفی گفت: من در سال 47 در یک مهمانی با محمدرضا لطفی آشنا شدم، ما در این آشنایی چیزهایی را که نداشتیم از هم طلب میکردیم، من آن زمان هنرستان موسیقی بودم و سبکی که کار بودم استاد وزیری بود و لطفی عاشق وزیری بود، من شیرینی و حلاولت لطفی را در تار میدیدم، لطفی همه چیز داشت. بار آخری که محمدرضا لطفی را در بیمارستان ملاقات کردم با من صحبت کرد، صحبتی از نواری که امیدواریم آن نوار را تورج در اختیارم بگذارد، من در آن نوار افشاری زدم و لطفی آن را نگاه داشته است، آغاز دوستی من و لطفی از آنجا بود.
حسین علیزاده با بیان اینکه انقلاب در موسیقی پیش از انقلاب اسلامی آغاز شد، گفت: هنرمندان به هیچ گروهی وابسته نیستند، هنرمندان یک اتوریته هستند و پیوندشان با مردم است، زمانی که در برنامه رادیویی «گلچین هفته» با هوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفی کار می کردیم این برنامه پرمخاطب بود، مخاطبان در نامههایی که به این برنامه میدادند میخواستند ساعت برنامه را طوری بگذارند که همه آن را گوش دهند. در پیش از انقلاب دو ارگان از هنر حمایت میکردند، امروز تک تک هنرمندانی را از دست میدهیم که در آن دوران این 2 ارگان به آنها توجه داشتند البته هنر فراتر از سیاست است، ما سال 1349 کنکور دادیم و وارد دانشگاه شدیم، بعد از این دوران من و محمدرضا لطفی با یکدیگر بودیم. موسیقی فقط برایمان عشق بود و برای ارتباط با مردم بود، بعد از انقلاب اولین کنسرتی که من و محمدرضا لطفی برگزار کردیم در میدان آزادی بود. ما بسیاری از سرودههای انقلابی را در زیرزمین خانه محمدرضا لطفی ضبط میکردیم.
علیزاده خاطرنشان کرد: برای اینکه هنرمند باشیم نباید فقط سر کلاس برویم باید پیوندمان را با مردم حفظ کنیم، مردم ایران در همه جای دنیا حامی موسیقی هستند چرا که موسیقی را هویت ملی خود میدانند و زمانی که احساس میکنند در خطر است از آن حمایت میکنند.
وی یادآور شد: ما اگر انتقادی به شرایط موسیقی میکنیم از برنامهریزی کلان آن است، اگر جایی موسیقی اصیل ایرانی باشد قطعا مردم از آن استقبال میکند. لطفی با همه سختیهایی که کشید روحش سبکبال از دنیا رفت. وقتی انقلاب در قبل از انقلاب در موسیقی اتفاق افتاد اولین هسته گروه چاووش در خانه سایه شکل گرفت و لطفی سردمدار این فکر بود. در آن سالها موسیقی مجلسی جای موسیقی اصیل ایرانی را گرفته بود. در واقع انقلاب در موسیقی از سال 55 و 56 آغاز شد، ما هسته چاووش را دو سال قبل از انقلاب ریختیم و حرکت آن چرخ که چاووش نام گرفت استقلال داشتن هنرمند بود، ما آن حرکت را آغاز کردیم تا امروز خیلی اتفاقها در موسیقی افتاده است. در این 35 سال موسیقی فراز و نشیبهای زیادی داشته است، موسیقی هر کس به شکلی است، هنر تقلید کردن و در این گروه و آن گروه صفبندی کردن نیست.
وی افزود: زمانی که تالار وحدت افتتاح شد ما در این تالار کنسرت اجرا کردیم اینجا خانه ماست مسئولان زیادی از ان زمان آمدند و رفته اند و گاهی نیز مواضعی میگیرند، اما اینجا خانه ماست در این سالهای سخت مردانی مثل لطفی میخواستند موسیقی را نگه دارند ما در تمامی این سالها حمایت دولت را نمیخواستیم میخواستیم که تنها کار کنیم و به کار ما کاری نداشته باشند لطفی هنرمند مستقلی بود.
حسین علیزاده با بیان اینکه وضعیت موسیقی ناشی از سیاستگذاریهای کلان است، گفت: کاری از ما ساخته نیست اما ما آنچه که از دستمان برمیآمد را انجام دادهایم. در تمامی این سالها ایستادگی و استقلال هنرمندان موسیقی باعث شد که مردم به ما اعتماد کنند.
وی با بیان اینکه نقش لطفی در گروه چاووش و موسیقی اصیل ایرانی بسیار تاثیرگذار است، گفت: ما موسیقی محافل خیلی خاصی را به میان مردم آوردیم و موسیقی بیشتر از سایر هنرها راه انقلابی خود را پیدا کرد حتی پیش از پیشبینی سیاسیون ما نبض خواسته مردم را درک میکردیم و نشانه آن جوش و خروشی مردمی را در زخمه تار لطفی میتوان دید.
در ادامه این مراسم، عطا امیدوار از اعضای گروه چاووش یک اذان در مایه همایون و چاووشی را اجرا کرد.
در پایان در حالی که سرود «ای ایران ای سرای امید» از بلند گوهای تالار وحدت پخش می شد جنازه محمد رضا لطفی با خوانش این سرود در میان حزن و اندوه علاقمندان تشیع شد.
در این مراسم شخصیتهای سیاسی چون حسن فریدون، نماینده رییسجمهور، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی مرادخانی معاون امور هنری، علی ترابی رییس انجمن موسیقی و هنرمندانی چون هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، داریوش طلایی، حمیدرضا نوربخش و محمود دولتآبادی و اقشار مختلف جامعه هنری حضور داشتند.
پایان پیام/
نظر شما