باید روی بازیافت، صرفه‌جویی و تولید کاغذ داخلی کار شود

خبرگزاری شبستان: ما از لحاظ کاغذ مشکل داریم. خلاصه، باید روی بازیافت، صرفه‌جویی و تولید کاغذ داخلی کار شود؛ یعنی کاری کنند که در کاغذ، صرفه‌جویی شود.

خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگ و ادب: یکی از توصیه‌های مکرّر حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی به تمامی ملّت ایران و مخصوصاً به جوانان، مطالعه‌ کتب مفید و سودمند بوده است. ایشان بارها در بیاناتی که در موضوعات مختلف سیاسی، عقیدتی و تاریخی ایراد شده علاوه بر سفارش به مطالعه، خود نیز به کتب مختلف اشاره و جوانان را به استفاده از آنها ترغیب و تشویق کرده‌اند. در زیر برخی بیانات ایشان در باب کتاب و کتابخوانی و همچنین نمایشگاه کتاب عنوان می‌شود.

 

* (مصاحبه در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب- 26/2/74) آنچه که مجموعاً به‌نظرم رسید، خیلی خوب بود. وضعیت نمایشگاه را پسندیدم. شنیدم - آقایان گزارش کردند - که امسال ناشرین، بخصوص ناشرین داخلی، بیش از سال گذشته شرکت کرده‌اند.

در گفتگویی که بعضاً ما با مردم داریم و حتّی مسؤولین انتشاراتیهای مختلف، این مسأله را اظهار می‌کنند، که کّلاً به‌نظر می‌رسد آن‌طور که باید، سیاست مدوّنی برای انتشار و چاپ کتابْ در کشور نیست و یا این‌که دارای ضعفهایی است. و از لحاظ محتوایی هم، این مشکلْ وجود دارد. بیشتر تلاش می‌کنیم که نظر حضرت عالی را، به عنوان یک فرد محقّق و کتابخوان، در این زمینه جویا شویم؟

این را که «آیا سیاستی وجود دارد یا نه»، قاعدتاً باید وزارت ارشاد به شما بگوید. پاسخ دقیق را، آن‌جا به شما خواهند داد. من بعید می‌دانم که هیچ سیاستی نباشد. قاعدتاً، در این زمینه، سیاستها، خطِمشیها و جهتگیریهایی هست. البته، هر چه بگذرد، قاعدتاً بهتر خواهد شد. من، حالا که نگاه می‌کنم، از نوع کتابهایی که عرضه می‌شود، نوع مطالبه، رغبت و تقاضای مردم را درک و احساس می‌کنم. من از بعضی از ناشرین می‌پرسیدم که «شما فروشتان چطور است؟» یا «مراجعه مردم به این کتابی که شما چاپ کرده‌اید، چطور است؟» پاسخهایی که می‌دادند، برای ما روشن می‌کند که مردم به چه موضوعاتی بیشتر رغبت دارند. حالا ممکن است این رغبت، بعضیش هدایت شده باشد؛ یعنی دستگاه فرهنگی کشور، مردم را به سمت یک علاقه خاص یا به نوعی از کتابها هدایت کرده باشد. ممکن هم هست که بدون هدایت آنها باشد و مردم خودشان خواسته باشند. به هر تقدیر، یک جهتگیریِ کلّیِ نسبتاً مطلوب، مشاهده می‌شود.

 

امروز می‌خواهم دو مطلب را به مردم و مسؤولین عرض کنم: یک مطلب، همان است که من همیشه تکرار می‌کنم. پارسال و سالهای قبل و در مناسبتهای گوناگون هم گفتم که ارتباط مردم با کتاب، باید بیش از این باشد. من می‌بینم که متأسفانه کتاب در جامعه ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا می‌کند، رواج ندارد. اگر ما یک جامعه بی‌فرهنگ و تاریخ بودیم؛ جامعه‌ای بودیم که گذشته و کسان فرهنگیِ با معرفت و برجسته‌ای ندارد؛ انسانهای بااستعداد و فهیم و دارای بینش و طرز فکر بالا ندارد (مثل بعضی از جوامع گوناگونی که در گوشه و کنار دنیا هستند) بی‌رغبتی به کتاب قابل توجیه بود؛ امّا در جامعه ما با این همه انسانهای فرهنگی، برجسته، والا، اساتید، مؤلّفین، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علمای بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگی و عالِم، چرا باید اُنس با کتاب این‌طور باشد؟! سابقه فرهنگی و تاریخی ما خیلی زیاد است. جامعه ما اساساً جامعه‌ای پخته و بالغ شده است؛ یک جامعه ابتدایی و بدوی نیست. مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند.

 

مطلب دومی که من امروز فکر کرده بودم بگویم، مسأله کاغذ است. من وقتی از ناشران درباره مشکلشان و فروش کتاب می‌پرسم، بعضی بعد از سؤال من و بعضی بدون سؤال، به مشکل کاغذ اشاره می‌کنند. کاغذ در جامعه ما نباید یک کالای تزیینی و تجمّلاتی به حساب بیاید؛ بلکه باید یک کالای اصلی محسوب شود. کما این‌که دولت هم، برای کاغذ، واقعاً یارانه می‌دهد. (ما در مشهد، همین سوبسید را می‌گوییم «سر». سردادن به چیزی؛ چیزی را برای چیزی به عنوان سردادن.)

علی‌ایّ‌حال، الان دولت به روزنامه‌ها، مطبوعات و ناشرین، کمک می‌کند. این کارها می‌شود؛ لکن درعین‌حال، مشکلات دارند. من می‌بینم کتابی را به قیمت گزافی می‌فروشند؛ در حالی که خریدار نمی‌تواند بخرد. من به مواردی برخورد کردم که قیمتها به نظرم زیاد و بیش از اندازه‌ای که امروز مقتضی است، بود. این بدین خاطر است که ما از لحاظ کاغذ مشکل داریم. خلاصه، باید روی بازیافت، صرفه‌جویی و تولید کاغذ داخلی کار شود؛ یعنی کاری کنند که در کاغذ، صرفه‌جویی شود.

 

* (پیام به مناسبت آغاز هفته‌‌ی کتاب- 4/10/72) امروز هر اقدامی‌ که‌ به‌ گسترش‌ سطح‌ آگاهی‌ عمومی‌ بینجامد و نیروی‌ تفکر و قدرت‌ و درک‌ معارف‌ را در مردم‌ با استعداد ما تقویت‌ کند، حسنه‌ئی‌ بزرگ‌ است‌. کتاب‌، دروازه‌ئی‌ به‌ سوی‌ جهان‌ گسترده‌ی‌ دانش‌ و معرفت‌ است‌ و کتاب‌ خوب‌، یکی‌ از بهترین‌ ابزارهای‌ کمال‌ بشری‌ است‌. همه‌ی‌ دستاوردهای‌ بشر در سراسر عمر جهان‌، تا آنجا که‌ قابل‌ کتابت‌ بوده‌ است‌، در میان‌ نوشته‌هائی‌ است‌ که‌ انسانها پدید آورده‌اند و می‌آورند. و در این‌ مجموعه‌ی‌ بی‌نظیر، آموزشهای‌ آسمانی‌، و درسهای‌ پیامبران‌ به‌ بشر، و دانش‌ها و شناخت‌هائی‌ است‌ که‌ سعادت‌ بشر بدون‌ آگاهی‌ از آن‌ امکان‌پذیر نیست‌. کسی‌ که‌ با این‌ دنیای‌ زیبا و زندگی‌ بخش‌، دنیای‌ کتاب‌، ارتباط ندارد بیشک‌ از مهمترین‌ دستاورد انسانی‌ و نیز از بیشترین‌ معارف‌ الهی‌ و بشری‌ محروم‌ است‌. برای‌ یک‌ ملت‌، خسارتی‌ بزرگ‌ است‌ که‌ افراد آن‌، با کتاب‌ سروکاری‌ نداشته‌ باشند، و برای‌ یک‌ فرد، توفیق‌ عظیمی‌ است‌ که‌ با کتاب‌، مأنوس‌ و همواره‌ در حال‌ بهره‌گیری‌ از آن‌ یعنی‌ آموختن‌ چیزهای‌ تازه‌ باشد. با این‌ دیدگاه‌، به‌ روشنی‌ می‌توان‌ ارزش‌ و مفهوم‌ رمزی‌ عمیق‌ این‌ حقیقت‌ تاریخی‌ را دریافت‌ که‌ اولین‌ خطاب‌ خدواند متعال‌ به‌ پیامبر گرامی‌ اسلام‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ این‌ است‌ که‌: بخوان‌! و در اولین‌ سوره‌ئی‌ که‌ بر آن‌ فرستاده‌ی‌ عظیم‌الشأن‌ خداوند فرود آمده‌، نام‌ قلم‌ به‌ تجلیل‌ یاد شده‌ است‌: اقرأ و ربک‌ الاکرم‌، الذی‌ علم‌ بالقلم‌.

 

با تلخی‌ باید اعتراف‌ کنیم‌ که‌ رواج‌ کتاب‌ و روحیه‌ی‌ کتابخوانی‌ در میان‌ ملت‌ عزیز ما که‌ خود یکی‌ از مشعلداران‌ فرهنگ‌ و کتاب‌ و معرفت‌ در طول‌ تاریخ‌ پس‌ از ظهور اسلام‌ بوده‌ است‌، بسی‌ کمتر از آنچیزی‌ است‌ که‌ از چنین‌ ملتی‌ انتظار می‌رود. و این‌ پدیده‌ نیز مانند بیشتر پدیده‌های‌ ناگوار در کشور ما، نتیجه‌ی‌ فرمانروائی‌ پادشاهان‌ و فرمانروایان‌ ظالم‌ و فاسد و بی‌فرهنگ‌ و بی‌سواد بر این‌ کشور در دویست‌ سال‌ گذشته‌ است‌.

 

اکنون‌ ملت‌ ایران‌ باید عقب‌افتادگی‌ها را جبران‌ کند. اینک‌ فرصت‌ بی‌نظیری‌ از حکومت‌ دین‌ و دانش‌ بر ایران‌، پدید آمده‌ است‌ که‌ باید از آن‌ در جهت‌ اعتلای‌ فکر و فرهنگ‌ این‌ کشور بهره‌ جست‌. امروز کتابخوانی‌ و علم‌آموزی‌ نه‌ تنها یک‌ وظیفه‌ی‌ ملی‌، که‌ یک‌ واجب‌ دینی‌ است‌. از همه‌ بیشتر، جوانان‌ و نوجوانان‌، باید احساس‌ وظیفه‌ کنند، اگر چه‌ آنگاه‌ که‌ انس‌ با کتاب‌ رواج‌ یابد، کتابخوانی‌ نه‌ یک‌ تکلیف‌، که‌ یک‌ کار شیرین‌ و یک‌ نیاز تعلل‌ناپذیر و یک‌ وسیله‌ برای‌ آراستن‌ شخصیت‌ خویستن‌، تلقی‌ خواهد شد، و نه‌ تنها جوانان‌، که‌ همه‌ی‌ نسل‌ها و قشرها از سردلخواه‌ و شوق‌ بدان‌ رو خواهند آورد.

 

لازم‌ است‌ آنروی‌ این‌ سکه‌ی‌ زرین‌ نیز مورد توجه‌ قرار گیرد: نویسندگان‌ و مترجمان‌ و فراهم‌ آوردگان‌ کتاب‌، اینان‌ کاری‌ با ارزش‌ و پاداشی‌ بزرگ‌، در کنار مسئولیتی‌ سنگین‌ دارند. در جامعه‌ی‌ کتابخوان‌، پدید آورنده‌ی‌ کتاب‌ و عرضه‌ کننده‌ی‌ آن‌ باید گرامی‌ داشته‌ شود، و او نیز باید کار خود را با عنایت‌ به‌ تأثیر و اهمیت‌ آن‌ انجام‌ دهد. غذای‌ فکر و روح‌، باید سالم‌ و مقوی‌ عرضه‌ شود و آنکس‌ که‌ جز این‌ عمل‌ کند، خطا یا جنایتی‌ بزرگتر از عرضه‌ کننده‌ی‌ مواد غذائی‌ ناسالم‌ یا بی‌مایه‌، مرتکب‌ شده‌ است‌.

 

* (مصاحبه در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب- 14/2/76) بنده هم که تقریباً تقیّد دارم به این‌که هر سال به این نمایشگاه بیایم، از یک جهت برای همین است که می‌دانم اقبال مردم به این نمایشگاه، به معنای اقبال به کتابخوانی و نشان دهنده این است که مردم روزبه‌روز به کتاب علاقه‌مندتر می‌شوند. هر چه که این‌گونه نمایشگاهها بهتر و آراسته‌تر باشد و مردم را بیشتر به خودش جذب کند، کتابخوانی بیشتر رایج می‌شود. من هم در این چند ساله دیده‌ام، هر چه که جلوتر رفته‌ایم، این نمایشگاه بهتر شده است . البته این نمایشگاه از ده، دوازده سال پیش بود؛ اما هر دفعه که من می‌آیم و در این نمایشگاه شرکت می‌کنم، می‌بینم بهتر از گذشته شده‌است. بخصوص در این چند سال اخیر، انصافاً خیلی خوب بوده است. غرض این است که مؤثّر است.

 

در مورد استقبال عمومی از کتاب در جامعه‌مان، هر سال تقریباً یک حرف تازه در این مورد مطرح کرده‌ام و موضوع جدیدی نیست. خوب؛ همین کارهایی که الان وزارت ارشاد و بعضی دستگاههای دیگر در ترویج کتابخوانی انجام می‌دهند، خوب و مؤثّر است. امروز در این نمایشگاه سه نفر - که حال قبلاً با هم همفکری کرده بودند یا نه، من نمی‌دانم - جدا جدا به من پیشنهاد واحدی را ارائه کردند و آن این است که در مدارس، ساعتی برای کتابخوانی گذاشته شود. فکر خوبی به نظرم رسید. این را باید حتماً وزارت آموزش و پرورش بررسی کند و ببیند که چه کار می‌تواند بکند که مثلاً فرض کنید مثل ساعت انشا که ما داریم، به جای ساعت انشا، یا به جای ساعت فارسی، ساعت کتابخوانی بگذارند تا دانش آموزان با فرهنگ کتابخوانی آشنا شوند. چه به این شکل که خودشان بخوانند یا معلم برای آنها بخواند؛ چه به این شکل که یکی از دانش آموزان بخواند و دیگران گوش کنند. به نظرم این، پیشنهاد بدی نبود. البته باید بررسی کنند و قاعدتاً به ما هم گزارش خواهند داد. اگر ملاحظه شد این کارِ موفّقی است، در مدارس چنین ساعتی ایجاد شود. شاید این هم مؤثّر باشد.

 

پایان پیام/ 

کد خبر 363326

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha