به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، برنامه «چند دقیقه برای تفکر» ویژه سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی، دوشنبه شب، 8 اردیبهشت ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
بر پایه این گزارش، رحیم پور ازغدی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اقدامات لازم برای تکامل در علوم انسانی گفت: باید نظرات نظریه پردازان معاصر و غیرمعاصر در حوزه مباحث معرفتی و فلسفه فقه و حقوق به عنوان متن درسی در دانشگاه ها قرار گیرد و نباید به تجلیل نام این بزرگان اکتفا کرد، بلکه باید آثارشان موضوع مقاله و بحث و گفتگو قرار گیرد.
وی با اشاره به تقریر شهید مطهری در حوزه حقوق اسلامی اظهار کرد: سوال آن است که چه طور می توانیم برای اشخاص و حتی اشیا حقوقی قایل شویم و ملاک وضع حق چیست و از کجا می توانیم بفهمیم چه کسانی چه حقوقی دارند، پاسخ به این سوالات مهم است چراکه فهرست هایی از حقوق بشر در جهان بدون هیچ گونه پشتوانه فلسفی ارایه می شود.
رحیم پور ازغدی با اشاره به برخی عبارات متفکران معاصر از جمله شهید مطهری در رابطه با فلسفه حقوق بیان کرد: حقوق اولیه ذاتی هستند و باید در له و علیه آنها برهان فلسفی داشته باشیم و حقوق ثانویه نیز در چارچوب حقوق اولیه تابع قرارداد هستند، لذا هر کس در باره مساوات، برابری، عدالت، حقوق زن، حقوق اقلیت ها، حق پیشرفت، حقوق خصوصی و هر حقوقی باید مبنایش به حقوقی برگردد که فراقرارداد باشند و منشا انتزاع نفس الامری داشته باشند که اگر بپرسیم انسان، حیوان، گیاه یا فلان شی چه حقی دارد بتوانیم برایش برهان بیاوریم.
این محقق تصریح کرد: انواع مکاتب حقوقی که مبنا را قرارداد صرف و یا اکثریت و یا اقلیت و یا حاکمیت می دانند از نظر ما مبنا ندارند، شهید مطهری این سوال را مطرح می کند که حق یعنی امتیازی که به ذی حق می دهیم که به موجب آن یک سری بهره مندی هایی را به کسانی می دهیم و یک سری محدودیت هایی را برای کسان دیگری قرار می دهیم بر چه اساس است و به عبارت دیگر مبنای حقوق چیست؟
رحیم پور ازغدی ابراز کرد: سوال آن است که در موارد اختلاف چگونه می توان ملاک حق بودن چیزی را فهمید، متفکران مسلمان می گویند در مورد حقوق و و ظایف هیچ فرد و گروهی نمی توانید داوری کنید الا اینکه تعریف کنید بشر چیست؟ چراکه حق و وظیفه روش مدیریت فرد و جامعه است لذا این بایدها و نبایدهای اعتباری اعم از اخلاقی و حقوقی بر مبنای این سوال وضع می شود که بشر کیست و برای چه کاری آمده است در آن صورت می توان تعیین کرد که این بشر چه حقوقی دارد و چه حقوقی ندارد و فلسفه حقوق بشر از همین جا شروع می شود.
وی افزود: خط مرز اصلی حقوق اسلامی،حقوق مارکیسیتی، فاشیستی و یا هر «ئیسم» دیگری در نقطه و نوع بشرشناسی است و هر کس علیه نظریات هر کدام از این مکاتب حرف بزند می شود ضد حقوق بشر و مفاهیم دیگر مانند تهمت زدن، آبرو بردن همگی در گستره حقوق بشر قرار می گیرند.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: اما یک تعریف نیز تعریف انبیا از حقوق بشر است که جسم تو از میان خواهد رفت اما روحت می ماند و در این عالم برای تکامل علمی و عملی آمده ای، با این تعریف حقوق بشر و وظایف بشر تغییر خواهد کرد.
وی با بیان اینکه حدود و حقوق هدف دارند، تصریح کرد: این تعبیر که می گویند مبنای حقوقی که اعتبار ذاتی دارند لزوما فراقرارداد و نفس الامری است و مبنای حق قانون گذار بشری نیست و تفکر شیعه آن است که حقوق بشر تابع عقل و شرع است مثلا بیان شده است به حیوان فحش نده چراکه با فلسفه ای که انسان و حیوان وارد عالم شده منافات دارد و لذا حرام است.
این محقق بیان کرد: خداوندی که هستی و عالم و آدم را با فلسفه آفرید، آن خداوند حتما حقوق و وظایفی را برای ما تعیین می کند که تناسب با هدفی دارد که برای حقوق تعریف شده است، بنابراین هیچ فهرستی از حقوق بشر را که منافات با خلقت بشر است قابل قبول نیست و جزو حدود بشر است و نه جز حقوق بشر.
رحیم پور ازغدی عنوان کرد: بر اساس دیدگاه های امثال «هیوم» به بعد نمی توانیم له یا علیه هیچ فهرستی از حقوق بشر استدلال فلسفی کنیم چراکه آنها گفتند احکام اعتباری ربطی به احکام حقیقی ندارند و این تز اصلی هیوم بود که گفت اساسا حکمت عملی مبتنی بر حکمت نظری نیست، یعنی در هیچ کدام از مکاتب، ایدئولوژی ها و بایدها و نبایدها هیچ استدلال و برهان فلسفی در له یا علیه آن ندارید لذا نمی توانید درست و غلط بودن هیچ کدام را ثابت کنید.
وی ادامه داد: همچنین بر اساس دیدگاه های کانتی و نئوکانتی که در حال حاضر بسیاری از گرایشات علوم انسانی و حتی مباحث حقوقی در دنیا بر طبق این دو دیدگاه قرار می گیرد نیز نمی توان له و علیه هیچ نظام حقوقی برهان از نوع حکمت نظری آورد چون در دیدگاه کانت نمی توان له و علیه مباحث متافیزیک که مبانی حقوق اخلاق وسیاست هستند، برهانی آورد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: اهمیت حقوق و وظایف متفاوت است چراکه تاثیر و نسبت آن با فلسفه حق متفاوت است و برخی حقوق برای نیل به یک هدف لازم تر است لذا بحثی در مباحث فقهی و حقوقی به نام تزاحم اهم و مهم پیش می آید، مثلا حق جامعه با حق فرد تعارض می یابد.
پایام پیام/
نظر شما