سیمای زنان در دولت مهدوی در "حوای من هوای تو"

خبرگزاری شبستان: از 313 نفر یاران حضرت، 50 نفرشان از بانوان هستند، بانوانی که از آسمان برای یاری حضرت مهدی(عج) نزول اجلال می کنند و در نهایت بانوانی که برای یاری امامشان سر از خاک برمی دارند.

به گزارش خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان، در کتاب "حوای من، هوای تو" سیمای زنان در دولت حقه مهدوی به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده شده است این در حالی است که احادیث موجود در خصوص حضور بانوان در میان یاران حضرت حجت(عج) به سه دسته تقسیم می شود. اول اینکه از 313 نفر یاران صدیق و همراه حضرت، 50 نفرشان از بانوان هستند. دوم، بانوانی که از آسمان برای یاری حضرت مهدی(عج) نزول اجلال می کنند و در نهایت بانوانی که برای یاری امشان سر از خاک بر می دارند.
ازجمله مباحث پرداخته شده در این کتاب 6 فصلی می توان به "جایگاه بانوان در اسلام"، "جایگاه بانوان در عصر حاضر"، " آگاهی بانوان در مقابل تهدیدات"، " زنان در آینه آخرالزمان " و " اسوه حسنه " اشاره کرد.
در قسمتی از کتاب آمده است:
گروه سوم کسانی هستند که به خاطر مجاهدت هایشان، آنچنان در درگاه الهی شان و رفعت مقام دارند که به اذن خداوند متعال برای یاری حضرت صاحب الزمان(عج) جان دوباره می یابند و از گورهای خود برخاسته و به یاران حضرت ملحق می شوند یعنی رجعت می کنند.
در کتاب "دلایل الامامه"، محمد بن جریر طبری از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: "همراه قائم آل محمد(ص) سیزده زن خواهند بود". گفتم آنها را برای چه کاری می خواهد؟
فرمود: "به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به عهده خواهند گرفت". عرض کردم نام آنها رابفرمایید.
فرمود: "قنواء، دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه، مادر عمار یاسر،زبیده ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیه".
صیانه ماشطه هم‌عصر حضرت موسی می‌باشد و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسیده، حبابه هم‌عصر حضرت علی(ع) و قنواء هم‌عصر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بقیه در زمان‌های دیگر زندگی می‌کرده‌اند.
1- صیانه ماشطه
روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دست‌اش افتاد و بی‌اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: ایا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی‌کشم و تو را پرستش نمی‌کنم. به دستور فرعون تنور مسی را گداختند.
اولین فرزندش را در مقابل دیدگان‌اش درون آتش گداخته تنور انداختند اما صیانه همچنان مقاومت می‌کرد. صدای ناله فرزند دوم هم با فاصله کمی از میان تنور بلند شد. صدای نعره فرعون دوباره به گوش رسید: آیا هنوز هم به خدای واحد و یکتا ایمان داری و از پرستش من، سر باز می‌زنی؟ بغض صیانه و گریه‌های بی‌امان او مانع از اعلام مکررش به الله نبود. نوبت به فرزند شیرخوارش رسید. این مصیبت دیگر قابل تحمل نبود.
صیانه می‌خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند.
2- نصیبه
از زنان فداکار صدر اسلام (و معروف به ام عماره) است که در برخی از جنگ‌های پیامبر اسلام (ص) شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا می‌کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا می‌کند. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخته و در این راه بدن‌اش زخم‌های راوان برمی‌دارد. پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.
3- ام ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول(ص) است. پیامبر به‏ او مادر خطاب مى‏کرد و مى‏فرمود: هذه بقیه اهل بیتى.
4- حبابه والبیه
از زنان والامقامى است که دوره زندگى هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت به‏وسیله امام زین‏العابدین و امام رضا(ع) جوانى‏اش به‏او بازگردانده شد. اولین ملاقات وى با امیرمؤمنان(ع) بود که از آن حضرت دلیلى بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثرى برجاى بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام بعدى مى‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مى‏زدند و اثر آن نقش مى‏بست. نوبت که به امام رضا(ع) رسید حضرت نیز چنین کرد.
حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا(ع) زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت. روایت شده است که وقتى حبابه به خدمت امام زین‏العابدین رسید یکصد و سیزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏اى نمود و جوانى‏اش بازگشت. همچنین نوشته‏اند صورت حبابه از زیادى سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیده‏اى شده بود.
بنا بر این گزارش، کتاب "حوای من، هوای تو" نوشته ثمانه قاسمی از سوی انتشارات آرام دل روانه بازار نشر شده است.

 

پایان پیام/

کد خبر 360173

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha