به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل روابط عمومی جشنواره شعر فجر، پرسشی که سرمقاله نویس کیهان باید بدان پاسخ بگوید این است که مگر سایر جشنواره های فجر منحصر به موضوع انقلاب هستند که اکنون جشنواره شعر فجر در نگاه کیهاننشینان بدعت گذار تلقی شده است؟! مناسبت و عنوان فجر زینت بخش جشنوارههای هنری کشورمان است که میزبان همه هنرمندان جامعهمان با سلایق و نگرشهای متفاوت است و در هیچ یک از این جشنوارهها نیز از هنرمندان تفتیش عقیده صورت نمیگیرد. همین که یک هنرمند قوانین جمهوری اسلامی ایران را پذیرفته و ذیل این عنوان به فعالیت هنری مشغول است و ذیل عنوان جشنواره «فجر» به ارائه هنر خود می پردازد حجت را بر میزبان تمام میکند که رسم مهمانداری را به کمال به جا آورد.
در حالی که با اتمام مهلت ارسال آثار هشتمین دوره جشنواره شعر فجر به زمان برگزاری این رویداد فرهنگی نزدیک می شویم دو نگاه سیاسی افراطی تلاش دارند تا فضای برگزاری جشنواره را با چالش مواجه سازند؛ هر چند به گفته دبیر جشنواره این تلاشها تاثیری در روند برگزاری و شکوه و کیفیت آن نخواهد داشت و تنها معیارهای علمی و فرهنگی مدنظر برگزارکنندگان این دوره از جشنواره خواهد بود اما نگاهی گذرا به همسانی و نزدیکی این دو نگاه افراطی خالی از فایده نیست.
پس از نشست خبری دبیر و اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره هشتم شعر فجر که با استقبال رسانه های خبری و واکنش مثبت شاعران و اهالی فرهنگ به مواضع اعلام شده مواجه شد سه تن از شاعران خارج از کشور در بیانیه ای خطاب به شاعران خارجی دعوت شده به جشنواره نوشتند: «شاعران گرامی کشورهای مختلفی که به جشنوارهء تهران دعوت شده اید! ما، امضاء کنندگان این نامه،... صرفنظر از اینکه کدام یک از شاعران ایرانی در این جشنواره حضور خواهد داشت و حضور خود را چگونه برای هموطنان شان توجیه خواهند کرد، مناسب دیده ایم تا به شما بگوئیم ... که داور تاریخ، نام شما، وجدان شما، و این سفر شما را (اگر در آن پای نهید) برای همیشه، همچون سندی از گمراهی ِ بخشی از روشنفکران قرن بیست و یکم، برای آیندگان خواهد نوشت. اگر دل تان می خواهد، بروید!»
این بیانیه که به امضای اسماعیل نوری علا و دوتن دیگر رسیده است با اشاره به برخی مسائل سیاسی داخلی و بین المللی علیه جمهوری اسلامی و سپس برشمردن مواردی چون «عدم اجازه انتشار آثار برخی از مهمترین شاعران و نویسندگان از دنیا رفته و شکستن سنگ گور شاعران برجسته» و ... که فارغ از آنکه کسی بخواهد در مقام دفاع از اینگونه رفتارها باشد عمواً موضوعاتی مقطعی و سلیقهای بودهاند و نه رویههای قانونی و همیشگی همگان را به تحریم جشنواره شعر فجر دعوت کرده است.
جدا از اینکه تا چه میزان می توان موارد برشمرده شده در این بیانیه را به «هشتمین جشنواره بین المللی شعر فجر» به عنوان یک رویداد فرهنگی و علمی نسبت و ربط داد و آیا نگاه کل نگر و آغشته به مسائل سیاسی صرف به این رویداد تا چه میزانی درست و سنجیده است واکنش سرمقاله نویس روزنامه کیهان نیز به این نشست خبری جالب توجه است.
این روزنامه در سرمقاله خود آورده است: «حال اگر مرزبانان فرهنگ و اندیشه بجای تلاش و جهاد همهجانبه فرهنگی، درها را به روی کسانی که هیچ نسبتی با ایمان و عقیده ملت بزرگ ایران ندارند باز کنند و امکانات نظام را وسیله طرح و معرفی آنها قرار دهند، تکلیف چیست؟! آن هم با این توجیه عجیب و دلیل غیرمنطقی که آنها هم عصر و هم دوره ما هستند!»
این روزنامه نیز که به گفته خود از گشوده شدن درهای جشنواره شعر فجر برآشفته و هم صدا با ضدانقلاب خارج از کشور به سیاست های جشنواره تاخته و عامدانه با نادیده گرفتن بخش های مهمی از سخنان اعضای شورای سیاستگذاری در این نشست خبری خود را به تجاهل زده و جشنواره شعر فجر را پیشاپیش به دعوت: « آنکه مقدسات و ارزشهای مردم را در همین سالها زیر سوال برده و شهید و جهاد و شهادت را تمسخر کرده و بدترین توهینها را به مردم، به خاطر ایستادگی بر عهدشان با امام(ره) نثار کرده ... شاعری که در «عصر انقلاب» زندگی کرده و تمام قد علیه انقلاب مردم و ارزشهای آن قلمفرسایی کرده و داد سخن در داده ... دشمنان انقلاب و ... افکار مسموم و منحرف و آلودن ذهن و روح مردم» متهم کرده است!
در حالی که سعید بیابانکی شاعر شناخته شده انقلاب در همین نشست خبری به روشنی سیاست دعوت جشنواره را اعلام کرده که: « به نظر میآید همه شاعران معتقدند یک معیار را باید برای حضور شاعران از تریبونهای دولتی پذیرفت که آن هم قانون نشر و تدوین شده جمهوری اسلامی است. براساس این قانون آثاری چاپ و مجوز گرفتهاند. این بیمعناست، کتابی که با این قانون چاپ شده است نباید در فلان جشنواره باشد. »
و عبدالجبار کاکایی نیز اعلام کرده است: « خوشبختانه انتخاب افرادی که به عنوان صداهای متشخص شناخته شدهاند به تصویب شورای سیاستگذاری رسیده است. لذا فضاسازی علیه این لیست طبیعتاً تقابل با متن جریان شعر انقلاب تلقی میشود که حرکت مشکوکی است و نباید اجازه داده شود شعر انقلاب نیز منزوی شود.»
محمد علی مجاهدی شاعر پیشکسوت آئینی و دیگر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره نیز در این زمینه میگوید: «اگر یک عده مشخص و محدود بیایند و شعر بخوانند مناسب نیست. امسال نگاه، نگاه تعمیمی است یعنی قراراست فراگیر باشد. سعی شده به گونه ای رفتار شود که چهره های نام آشنایی که به هر علتی تا به حال اقبالی نمیکردند و حضور پررنگی نداشتند و یا اصلاً حضوری نداشتند در جشنواره باشند.»
علیرضا قزوه دیگر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره نیز در همین زمینه پیشتر گفته بود: «چند صدایی بودن جشنواره موضوعی بود که همه اعضای شورای سیاستگذاری بر وجود آن تاکید داشتند و معتقد بودند که باید تمام سلایق شعری در این جشنواره حضور داشته باشد. ولی من بیشتر از همه از زایشهای شعر انقلاب و جوانها استقبال میکنم. سلایقی که در این مدت همراه جریان انقلاب نبودند را هم ما آزاد گذاشتیم که در جشنواره شرکت کنند و سلایق متفاوت هم باید در کنار بچههای شعر انقلاب رقابت جدی انجام دهند و داوران هم از همه فضاها باشند تا در حق گروهی کم لطفی نشود.»
افشین علا نیز گفته است: «برخلاف تبلیغاتی که اخیراً در برخی از رسانهها انجام میشود مبنی بر اینکه شعار چند صدایی به معنای غفلت از شاعران و شعر انقلاب است، اتفاقاً در این دوره از جشنواره برای اولین بار اتفاقی در حال وقوع است که بیشتر از هرچیز منافع آن عاید نظام جمهوری اسلامی خواهد شد. نمیدانم چرا در حوزه فرهنگ و ادبیات مخصوصاً در حوزهی شعر وقتی میخواهیم به شعار امید و اعتدال تحقق ببخشیم فریادهای عدهای بلند میشود که اصول و آرمانها به خطر افتاده، در حالی که خود اعضای شورای سیاست گذاری جشنواره شعر فجر از جمله آقای کاکایی که دبیر آن هستند، افراد متعهد و شناخته شدهای هستند و نیاز نیست که سواب آنها را به این آقایان گوشزد کنیم.
افشین علا با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ادامه داد: مگر نه این که در هنگام انتخابات مقام معظم رهبری فرمودند حتی آنهایی که به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند به خاطر ایران و به خاطر کشورشان در انتخابات شرکت کنند؛ من فکر میکنم این جملهی تاریخی یک درس بزرگی باشد برای همهی افراطیونی که سعی میکنند با انگ ضد انقلاب و معاند همهی منتقدان خودشان را از صحنه حذف کنند.»
برآشفتن همزمان ضدانقلاب و روزنامه کیهان علیه جشنواره شعر فجر می تواند دلسوزان و اهالی فرهنگ را متوجه این نکته کند که این مخالف خوانیها ریشه در امیال و اغراض سیاسی دارد و برگرفته از یک نگاه مبتنی بر فرهنگ نیست.
جشنواره شعر فجر که در هشتمین گام خود میرود مانند سایر جشنواره های فجر فیلم، تئاتر و موسیقی به فستیوال اصلی در زمینه تخصصی خود تبدیل شود معیار روشن و ملموس و قانونمند «داشتن مجوز انتشار کتاب» را به معنای اجازه حضور در جشنواره تلقی کرده و از میان شاعرانی که مطابق قوانین جمهوری اسلامی ایران آثارشان اجازه انتشار دارد 90 صدای متشخص و صاحب نام را که در قالبها و سبکهای مختلف دارای شیوه خاص و قابل توجه هستند برگزیده است تا به شعرخوانی در این جشنواره بپردازند و این تصمیم به تأیید شورای سیاستگذاری هشتمین جشنواره شعر فجر که متشکل از استوانههای جریان ادبی موسوم به جریان شعر انقلاب هستند رسیده است.
پرسشی که سرمقاله نویس کیهان باید بدان پاسخ بگوید این است که مگر سایر جشنواره های فجر منحصر به موضوع انقلاب هستند که اکنون جشنواره شعر فجر در نگاه کیهاننشینان بدعت گذار تلقی شده است؟! مناسبت و عنوان فجر زینت بخش جشنوارههای هری کشورمان است که میزبان همه هنرمندان جامعهمان با سلایق و نگرشهای متفاوت است و در هیچ یک از این جشنوارهها نیز از هنرمندان تفتیش عقیده صورت نمیگیرد. همین که یک هنرمند قوانین جمهوری اسلامی ایران را پذیرفته و ذیل این عنوان به فعالیت هنری مشغول است و ذیل عنوان جشنواره «فجر» به ارائه هنر خود می پردازد حجت را بر میزبان تمام میکند که رسم مهمانداری را به کمال به جا آورد:
«هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نانی ارزد»
جای این پرسش باقی است که چگونه است که آشتی شاعران و روشنفکران با دولت و نظام جمهوری اسلامی و برداشتن فاصلهها و کدورتها که بیشک فاصله اقشار مختلف مردم را با یکدیگر کاهش خواهد داد و زمینه ساز زدودن کینهها و بغضها خواهد شد همزمان مورد تخطئه و هجوم کیهاننشینان و خارجنشینان قرار گرفته است و تلاش میشود امیدی که از زبان محمدعلی بهمنی دیگر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره شعر فجر خارج شد را خدشهدار کند که گفت: « خوشحالم اتفاقی متفاوت برای جشنواره فجر در حال وقوع است. امیدوارم همه در زیر یک آسمان جمع شده و همصدایی کنیم.»
بدیهی است اگر سیاستگذاری فرهنگی جامعهمان به دست افراطیون سپرده شود به مصداق شعر خواجه شیراز:
چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
اما تقدیر چنان است که این جشنواره با حضور صداهای گوناگون و شاخص شعری، به نیکی و تدبیر برگزار شود و مصداق آن باشد که:
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
پایان پیام/
نظر شما