به گزارش خبرگزاری شبستان؛ در بحرین چه می گذرد؟ یک جزیره کوچک با حجم زیادی از مشکلات و بحرانها؛ از سال 2011 میلادی حاکمان این جزیره به خاطر امتناع از پذیرش خواسته های ملت خود به مقابله با آنها برخواستند و از همسایه خود یعنی عربستان و نیروهای سپر جزیره و همپیمانان نظامی خود همچون پاکستان برای سرکوب قیام مسالمت آمیز مردم که تنها خواهان دمکراسی بودند و هستند، کمک طلبیدند تا به امروز بتوانند باوجود سرکوب و شکنجه و کشتار معترضان و یورش به منازل و استفاده از گاز های اشک آور و سمی علیه تظاهرکنندگان و هزاران اقدام غیر اخلاقی و غیر حقوق بشری بر روی پای خود بایستند.
در این مسیر رژیم آل سعود، آل خلیفه را به خوبی همراهی کرد و بزرگترین حامی این رژیم به شمار می آید، آل سعود تاکنون با تدابیری که اتخاذ کرده است، اجازه هیچ تغییری در ساختار و بنیه قدرت در بحرین را نداده و نخواهد داد.
رژیم عربستان سعودی از سال 2011 میلادی علاوه بر بحرین، نگاهی به تحولات سوریه، یمن و عراق و حتی مصر نیز داشته است و می توان گفت که یکی از سرمایه گذران اصلی بر روی تروریستها در سوریه، آل سعود است که همچنان حمایت مالی و تسلیحاتی خود را از تروریستها انجام می دهد و از آن دست نکشیده است.
آل سعود همچین در این سالها با نگاه به تحولات عراق، به گونه ای در ناامن کردن کشور عراق و متزلزل کردن دولت مالکی سهیم بوده و همچنین در سرکوب اعتراض های حوثی ها در یمن نقش موثری داشته است، در زمان انقلاب مصر نیز به فعال کردن گروه های سلفی وهابی اقدام کرد و امروز با دست کشیدن از «محمد مرسی» و جماعت الاخوان المسلمین به دولت کودتاگر السیسی گرایش پیدا کرده است. همه این تحولات چند سال اخیر در سیاست خارجه عربستان این مسئله را نشان می دهد که آل سعود بیشتر به دنبال افزایش قدرت در منطقه و یا تبدیل شدن به قدرت منطقه است.
برهمین اساس، می توان گفت که سفر«باراک اوباما» رئیس جمهوری آمریکا که همیشه از منادیان مبارزه با تروریست است، به کشور حامی تروریست یعنی عربستان برای ترسیم نقشه جدید منطقه باشد، به خصوص اینکه امروز توطئه براندازی نظام بشار اسد در سوریه باوجود حمایت های فراوان مالی و نظامی عربی و غربی به شکست کشیده شده است.
بدون شک، باراک اوباما در این دیدار خود با ملک عبدالله بن عبدالعزیز به بررسی پرونده سوریه، یمن، عراق و مصر و نقش جدید ایران در منطقه پس از نزدیکی غرب به تهران پرداخته است.
ولی یکی از مسایل مهم هم برای ریاض و واشنگتن که پرچمدار دمکراسی در جهان است، مسئله بحرین است، چرا که بحرین همسایه و همپیمان خوبی برای عربستان است و پایگاه مهمی برای آمریکا. اما امروز آمریکا خودش را در برابر یک حرکت مردمی مسالمت آمیزی در بحرین می بیند که خواهد دمکراسی حقیقی است و از سویی دیگر نیز ریاض همپیمان منطقه ای واشنگتن خواهان ابقای خاندان آل خلیفه در این کشور است.
برهمین اساس، آیا واشنگتن توانسته در مذاکرات خود به ریاض انحلال عادلانه رژیم آل خلیفه در بحرین را قبولانده است و یا خیر این واشنگتن است که تسلیم خواست ریاض برای ابقای آل خلیفه شده است؟ چرا که این مسئله ساده ای نیست، برخی ناظران معتقدند که پرونده بحرین، پرونده بسیار پیچیده است و اکثریت مردم این کشور را شیعیان تشکیل می دهند و تغییر نظام برای رسیدن به دمکراسی حقیقی به معنای تشکیل دولتی شیعی است و به همین دلیل امکان ندارد حکومت های موروثی سنی در حوزه خلیج فارس اجازه تولد یک دولت شیعی دیگر در این منطقه را بدهند.
برهمین اساس، باراک اوباما که مدعی حمایت از دمکراسی است، یا باید از حق ملت بحرین حمایت کند و یا سیاست دوگانه خود را پیش گیرد و بنشییند و نظاره گر این مسئله باشد که ملت بحرین خود با تداوم اعتراض هایشان به خواسته حقه خود دست یابند.
پایان پیام/
به نظر می رسد سفر باراک اوباما به عربستان برای ترسیم نقشه جدید در منطقه باشد،اما اوباما و عبدالعزیز برای جزیره بحرین چه نقشه ای ترسیم کردندو آیا بر سر آن توافق دارندیاخیر؟به مرور زمان مشخص می شود
کد خبر 355153
نظر شما