به گزارش خبرگزاری شبستان، رجبیمتین، نویسنده کتاب اظهار کرد: کتاب «شهیدان آقاجانلو» بخشی از تاریخ مستند انقلاب اسلامی را با محوریت خانواده ارایه میکند.
مولف کتاب «شهیدان آقاجانلو» توضیح داد: تمام مطالب این کتاب از زبان ساده و عامیانه مادر شهیدان آقاجانلو نقل شده است. بنابراین، هر فردی میتواند با محتوای آن ارتباط برقرار کند و متوجه شود مادر این سه برادر شهید با وجود نداشتن حتی تحصیلات ابتدایی از چه روح بزرگی برخوردار بود که همواره راه را برای شهادت فرزندانش در مسیر انقلاب اسلامی فراهم کرده است.
رجبیمتین عنوان کرد: ابتدای این اثر با معرفی زندگی مادر شهیدان آقاجانلو آغاز میشود. سپس مخاطبان، از زبان مادر با خلقیات و فعالیتهای برادران آقاجانلو چه در جبهه و چه در خارج از آن آشنا میشوند.
وی با بیان اینکه مادر شهیدان آقاجانلو شش پسر داشت که سه نفر از آنها به شهادت رسیدهاند، گفت: مخاطبان با مطالعه این اثر متوجه میشوند که «صادق» اسم پسر نخست این مادر است که از 13 سالگی پا به عرصه انقلاب گذاشته و در عرصه هشت سال دفاع مقدس به مقام جانبازی نایل شدهاست.
مولف کتاب «شهیدان آقاجانلو» ادامه داد: این اثر زندگی برادر دوم یعنی «امیر» را نیز به تصویر کشیده است. در این اثر میخوانیم که مادر شهیدان آقاجانلو به «امیر» علاقه بسیاری داشت، بهگونهای که همواره میگفت «حاضرم همه پسرانم به شهادت برسند اما امیر را از دست ندهم». جالب توجه است که «امیر» نخستین پسر این مادر بود که به مقام شهادت نایل شد و پیکر این شهید 13 سال بعد از شهادت به دست مادر سپرده شد.
رجبیمتین ادامه داد: بعد از شهادت امیر، فرزندان دیگر این مادر برای ادامه دادن راه امیر به جبهه رفتند. «مجید» اسم فرزند دیگر مادر شهیدان آقاجانلو است که قبل از شهادتش در حرفه تراشکاری فعالیت میکرد. بعد از مجید، «حبیب» که 14 ساله بود و چندین بار شناسنامه خود را به دلیل افزایش سن و اجازه ورود به جبهه تغییر داده بود، برای رفتن به خط مقدم پافشاری کرد. با وجود اینکه «صادق» برادر بزرگتر، با این موضوع مخالف بود اما مادر آنها خودش حبیب را به بخش اعزام برد و تقاضای اعزام او را کرد.
وی بیان اینکه مخاطبان در این کتاب با شیوه زخمیشدن و به شهادت رسیدن حبیب آشنا خواهند شد، گفت: بخش دیگر این اثر به زندگی مادر شهیدان آقاجانلو در زمان رحلت امام خمینی (ره) که در بستر بیماری به سر میبرد، اشاره دارد و بیان میکند که این خانواده به حدی از نظر اقتصادی در وضعیت بدی به سر میبردند که حتی یک بار هم برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مقدس نرفته بودند و به واسطه حضور «صادق» پسر بزرگ خانواده در سپاه به این سفر عازم شدند. همچنین در ادامه این کتاب با چگونگی سفر آنها به مکه و چگونگی فوت پدر این خانواده آشنا می شویم.
مولف کتاب «شهیدان آقاجانلو» افزود: این اثر با مطلبی از دیدار مقام معظم رهبری با خانواده شهیدان آقاجانلو به اتمام میرسد.
در قسمتی از کتاب می خوانیم :
سال 64 بالاخره اعزام شد. همیشه دوست داشتم امیر را بدرقه اش کنم که نمی گذاشت. اما با مجید دو روز همراه شدم. آن ها را بردند پادگان ابوذر. من دیگر راه پادگان ها را بلد بودم. هر اعزامی که بود خودم را می رساندم. از هیچ برنامه ای عقب نمی ماندم. رفتم آنجا. صادق و مجید هر دویشان بودند. بچه های پایگاه شهید چمران تعجب کرده بودند.قرار بود رزمنده ها را در شهر بچرخانند. مجید را در پادگان دیدم. لباس خاکی تنش بود. اورکتش را هم روی دوش انداخته و ایستاده بود.به نظرم خیلی زیبا آمد.خنده هایش مثل همیشه نبود. یک لحظه به زبانم آ«د و به صادق گفتم «مجید شهید می شه، می بینی چقدر خوشگل شده؟» شیرینی گرفته بودم و بین رزمنده اه تقسیم می کردم. تقی پور دوست مجید بود. مادرش بنده ی خدا ناراحتی قلبی داشت. برای اعزام نیامده بود.بعد ها به مادرش گفته بود «مادر به این حسنیه خنم می گن،به تو می گیم اعزام غش می کنی،می افتی. اما اون میاد شیرینی پخش می کنه».
کتاب «شهیدان آقاجانلو» از مجموعه «مادران» انتشارات روایت فتح، در 120 صفحه با شمارگان سه هزار و 300 نسخه و با قیمت 4200 تومان در اختیار علاقهمندان قرار گرفت.
پایان پیام/
نظر شما