به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان،آیین نکوداشت غلامحسین ابراهیمی دینانی و غلامرضا اعوانی هماکنون در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با حضور جمعی از اندیشمندان، نویسندگان و اصحاب رسانه امروز یکشنبه، 18 اسفند برگزار شد.
بنابر این گزارش، ضیاء موحد، استاد منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در آیین نکوداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و دکتر غلامرضا اعوانی گفت: جانسون یکی از بزرگترین ادبای انگلیسی است که هم شاعر بود و هم فرهنگنویس، مقالهنویس و ویراستار؛ او در زمان خود مسلط به فرهنگ انگلیسی بود، جانسون راجع به شکسپیر مقالهای معروف دارد.
وی ادامه داد: او درباره شکسپیر میگوید ما اگر بخواهیم او را معرفی کنیم باید از طریق نقل قول این و آن پیش برویم و این موضوع مانند کسی است که خانهای دارد و میخواهد آن را تبدیل کرده و بفروشد، سپس آجری در خانه در دست میگیرد و به بقیه نشان میدهد و اینگونه خانه خود را به دیگران معرفی میکند.
این استاد منطق تصریح کرد: دکتر دینانی و دکتر اعوانی خانههای فرهنگ هستند و با نمونه آوردن و برشمردن خصایصشان تعریف از آنها کامل نیست و مانند نشاندادن آجری از خانه برای فروش آن است.
وی در ادامه عنوان کرد: قدیمیها زمانی که به سن 50 سالگی میرسند شروع به آه و ناله میکردند و همه چیز را تمامشده میدانستند اما امروز خوشبختانه اوضاع تفاوت کرده و باید امیدوار بود علم بیش از این نیز پیشرفت کند هر چند ما از تمام مزایای آن استفاده میکنیم اما بیانصافانه راجع به علم قضاوت میکنیم غافل از آنکه به طور مثال فیلسوفی که در آلمان نشسته و حرف خود را میزند آزمایشگاهها و دانشگاههای همان کشور نیز کار خود را کرده و حرف خود را میزنند.
استاد منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ابراز کرد: در خصوص دکتر ابراهیمی دینانی و دکتر اعوانی باید بگویم تنها چیزی که از این دو بزرگوار مانده است سخن است و سخن.
در ادامه این مراسم، منوچهر صانعی، استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: دکتر دینانی را از بهار سال 57 میشناسم و بارها و بارها خدمت ایشان رسیدهام اما نسبت من با این دو استاد بزرگوار نسبت استادی و شاگردی است و من افتخار شاگردی هر دو استاد را داشتهام و از محضر درسی ایشان استفاده کردهام.
وی تصریح کرد: اگر بخواهم از فضایل این دو بزرگوار سخن بگویم حکایت زیره به کرمان بردن است.
این استاد فلسفه عنوان کرد: در مباحث فلسفی بحثی است به نام وحدت صورت تفکر؛ منظور این است آنجا که این مسئله به تجربه مربوط میشود (مانند تجربه افراد کشورهای ایران، عربستان، پاکستان، عراق و غیره) تجربهها متفاوت است اما چون عقل صورت واحد انسانهاست آنجا که پای تفکر به میان میآید به این دلیل که انسان صورت تفکر واحد دارد، در اینجا تفکر شرقی و غربی و شمالی و جنوبی ندارد بلکه صورت تفکر این است که نظامی عقلانی که در طول تاریخ به اصطلاح در اثر رویارویی با تجربیات چاق شده و معرفت بشری فربهتر شده است.
صانعی با بیان اینکه باید دید فلسفه اسلامی چه نسبتی با صورت تفکر دارد، عنوان کرد: تا آنجا که من میدانم نه تنها در مکه و مدینه که خاستگاه اسلام بوده خبرهایی از موضوع یادشده نبوده است بلکه در اندونزی و سایر کشورهای دیگر هم نبوده و فلسفه اسلامی تنها در ایران است.
وی تأکید کرد: ما در کل نظام عربی یک فرد به نام کندی داریم که او نیز یهودی بوده اما عربزبان و از خاستگاه اسلام، تفکری برنخاسته و فلسفه اسلامی در واقع فلسفه ایرانی است که امیدوارم در این زمینه متهم نشوم.
وی بیان کرد: علاوه بر این، ساختار فلسفه اسلامی اساسا ساختاری تئولوژیک بوده و بنیاد آن الهیات است.
این استاد فلسفه اظهار کرد: تفکر عبارت است از درک نسبت جهان با ذات الهی و فیلسوف کسی است که بفهمد این جهان را خداوند چطور آفریده است؛ این تعریف تفکری بود که در اروپا تا قرن هفدهم استمرار داشت.
وی عنوان کرد: به لحاظ ملیت و جغرافیای فلسفه اسلامی، فلسفه ایرانی بوده و به لحاظ محتوا الهیات است اما اصل مطلب یعنی وحدت صورت فرهنگی فیلسوف آن است که شرایط تاریخی زمان خود را جمع کرده و به زبان قابل فهم مسایل را مطرح کند.
صانعی ابراز کرد: ما در حدود قرنهای دوم، سوم و چهارم به دلیل ترجمههایی که در دربار مأمون شد با فلسفه یونان آشنا شده و فلسفه اسلامی را بر پایه آن تأسیس کردیم اما پس از آن این ارتباط قطع شد و دوباره زمان امیرکبیر این ارتباط برقرار شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر بگوییم پایه فلسفه اسلامی قرآن است وقتی قرآن به دست ایران میافتد افرادی چون ملاصدرا، دکتر اعوانی و دکتر دینانی تربیت میشوند.
پایان پیام/
نظر شما