پست مدرنیته با عقل خودبنیاد نتوانست قرب را به بشر هدیه کند

خبرگزاری شبستان: پست مدرنیته در پی رنج‌های انسان متولد شد و بعد از مدتی درصدد آوردن معنویت برآمد اما با عقل خودبنیاد سراغ معنویت رفت لذا این سنخ از معنویت برای بشر کمال و قرب الی الله به ارمغان نیاورد.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان،‌ برنامه «شب آسمانی» به تهیه کنندگی علیرضا قطبی،‌ یکشنبه شب،‌27بهمن ماه ‌با موضوع «اخلاق و عرفان اسلامی» با حضور حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما رفت. 

بر پایه این گزارش،‌ وی طی سخنانی با اشاره به جایگاه اخلاق در جامعه اسلامی و تعابیر متعددی که پیرامون تعاریف از مولفه اخلاق ارایه می شود، ‌گفت: خوش اخلاق یا بد اخلاق بودن یک فرد جنبه و زاویه نگاه سطحی نسبت به مولفه اخلاق است چراکه اخلاق ابعاد متعددی دارد و این مساله تنها یکی از جنبه های آن است، مثلا جنبه بین المللی اخلاق یا جنبه داخلی اخلاق ‌یا در سطوح دیگر مانند اخلاق ارتباط با ارباب رجوع و کارمند و یا اخلاق در خانواده، ‌لذا با جنبه های مختلفی از اخلاق مواجهیم.

وی ادامه داد:‌ با این وصف هیچ کدام از این موارد عمق اخلاق نیستند، ‌عمق اخلاق همان فضیلت ها و بعضا رذیلت هایی است که درون انسان نهادینه و تبدیل به خلق شده اند. 

رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه حقیقت اخلاق مَلَکاتی است،‌ تصریح کرد: برای مثال ممکن است درون انسان متکبر باشد اما ظاهرا فردی متواضع نیز باشد در حالی که باطنا از ویژگی های اخلاقی و فضایل برخوردار نیست، بنابراین انسانی که فضایل اخلاقی درون اش به صورت مَلَکاتی باشد فضیلت اخلاقی در آنها نمایان می شود.

حجت الاسلام خسروپناه بیان کرد: ما در مکتب تشیع معتقدیم اخلاق از منشا ذاتی می آید اما بعضا در مصادیق این مولفه در جوامع اختلاف نظر وجود دارد و برخی فضایل نیز مشترک اند مانند احترام گذاشتن به همنوع یا تواضع که همه جا نیکو است اما نکته مهم در این میان آن است که نباید تنها رفتار خوب را اخلاقی دانست و مهم پدیدار شدن مَلَکات اخلاقی است.

این پژوهشگر در ادامه و در پاسخ به سوال امیرمهرداد خسروی،‌ مجری کارشناس برنامه شب آسمانی مبنی بر نسبت میان اخلاق و عرفان، اظهار کرد: این دو با یکدیگر نسبت طولی دارند ضمن آنکه عرفا بیانی دارند که بر مبنای آن شریعت را از طریقت تفکیک کرده اند که شریعت در اینجا منظور عقاید، ‌اخلاق و احکام است که به تنهایی یک سری مباحثی دارد و احکام نیز عبارت است از بایدها و نبایدهای شرعی، حال در شاکله دین که چنین مولفه هایی وجود دارد و نام آن را شریعت گذاشته ایم یک عمق وجود دارد که همان عرفان است.

وی در این راستا ابراز کرد: ‌برای مثال نماز خواندن احکام ظاهری دارد که اگر کسی با این آداب شرعی نماز خود را بخواند به لحاظ فقهی نمازش درست است، اما همین نماز عمق و باطنی دارد که گاهی عرفا از آن به اسرارالصلاة یاد می کنند که فراتر از این آداب ظاهری است،‌ حال نسبت میان اخلاق و عرفان نیز چنین است یعنی عمق فضایل همان عرفان است و ظاهر آن به یک تعبیر اخلاق قلمداد می شود.
حجت الاسلام خسروپناه تاکید کرد: در آیه خطاب به پیامبر(ص) آمده است «... وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـکِنَّ اللّهَ رَمَى...»،‌این آیه بسیار زیبایی است یعنی ای پیامبر تو که تیراندازی می کنی در همان موقع به خدا نیازمند هستی، ‌بنابراین از سوی دیگر ماسوی الله عین القرا است و در عرفان فضیلت داشتن در پرتو توحید عرفانی است و عرفان نیز وقتی عرفان است که توحید عرفانی در آن باشد. 

وی در ادامه به فتوحات مکیه ابن عربی اشاره و تصریح کرد: قطعا فتوحات مکیه ابن عربی همان عرفان اسلامی است، ‌اما تمام عرفان یا نقطه آخر آن نیست از آن نظر که اولا هیچ انسانی همان طور که نمی تواند خاتم المفسرین باشد نمی تواند خاتم العرفا باشد،‌ لذا دعوا در عرفان ابن عربی چند منشا دارد اول اینکه آرای او گرفتار دستگاری در طول قرون شد،‌ موضوع دیگر اینکه ابن عربی در دوره ای زندگی می کرد که برخی حرف ها را باید با تقیه می گفت و بعد اینکه او نیز یک بشر است و قطعا سخنانی داشته است که نقدپذیر است اما به نظر من کسانی که او را نقد می کنند عرفان اسلامی برایشان جا نیفتاده است.
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه ابن عربی عرفان را از بعد نظری مطرح کرد، افزود: در واقع ابن عربی آمد و محتوای عرفان را در نظام عقلانی مبین و بعدها نیز ملاصدرا در این رابطه برهان ارائه کرد،‌ضمن آنکه عرفان اسلامی بدون قرآن و روایات ممکن نیست و عارفی که می خواهد عرفان اسلامی را مطرح کند حتما باید مجتهد باشد، چراکه عرفان حقیقت ناب است و عارف نماها نیز زیاد هستند.
حجت الاسلام خسروپناه بیان کرد: عرفان های نوپدیدی که امروز ایجاد شده اند عمدتا محصول دنیای معاصر و مدرنیته هستند، ‌البته قبلا نیز چنین عرفان های نوپدیدی وجود داشت اما منشا دینی داشت و حتی هندوییسم و بودیسم را به عنوان آیین مذهبی و دینی و عرفانی مطرح می کردند و افراد نیز با طی کردن منازلی به مقاماتی می رسیدند اما این عرفان های نوپدید که در ایران نیز وجود دارد بعضا در دنیای مدرن شکل گرفته اند.
وی تصریح کرد: در دنیای مدرن اصلی به نام سوبجکتیویسم شکل گرفت که به معنای تقدم ذهن بر واقعیت خارجی است، ‌در این اصل تنها منشا شناخت انسان است و از وحی برای شناخت بهره ای گرفته نمی شود، این روش باعث پیشرفت در فلسفه عقل گرایی، ‌علوم انسانی، ‌علوم مهندسی، ‌صنعت و سایر علوم شد اما بعد از مدتی بشر متوجه شد که در کنار این پیشرفت، آسیب های فراوانی نیز وجود دارد از جمله بحران هویت،‌ خانواده، ‌محیط زیست و در سایه این تفکر بود که نیچه پیدا شد و گفت خدا مرده است! 

حجت الاسلام خسروپناه گفت: پست مدرنیته نیز به علت همین رنج ها در دنیا ایجاد شد و بعد از مدتی گفتند برویم و معنویت را بیاوریم اما با عقل خودبنیاد سراغ معنویت رفتند لذا این سنخ از معنویت برای بشر کمالی الهی و قرب الی الله به ارمغان نیاورد و معنویت های نوپدید که ارمغان مدرنیته بودند شکل گرفت.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که عرفان اسلامی ما را به کجا خواهد برد، اظهار کرد: برای شناخت عرفان اسلامی باید اول عارف کامل را بشناسیم،‌ بعد از پیامبر(ص)،‌ حضرت امیرالمومنین (ع) و مشی او را باید بشناسیم، ‌یادم هست زمانی محضر آیت الله بهجت بودیم و سوال کردیم آیا لازم است که انسان سیر و سلوک داشته باشد که ایشان گفتند بله لازم است،‌ وقتی در باب چگونگی این سیر و سلوک سوال کردیم پاسخ دادند عمل تان مرضی رضای خدا،‌ پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) باشد.

این محقق عنوان کرد: حضرت امیر(ع) نماز می خواند یا نمی خواند؟ حضرت (ع) در محراب نماز به شهادت رسید، ‌حال چه طور است که عده ای می گویند که من دنبال عرفان هستم و نماز هم نمی خوانم، ‌امیرالمومنین (ع) که الگوی ما بود اهل نماز و روزه بود و رابطه اش با خلق خدا به گونه ای بود که شبانه درب خانه فقرا می رفت و آنان را محبت و اطعام می کرد.
وی با بیان اینکه عرفان امیرالمومنین (ع) عرفانی جامع نگر است،‌ خاطرنشان کرد: این مساله ناشی از آن است که اسلام و ایمان امیرالمومنین (ع) جامع است، ‌لذا الگوی ما حضرت علی (ع)، ‌اهل بیت (ع) ‌و بعد بزرگانی چون مرحوم شیخ شوشتری، علامه طباطبایی، علامه بهجت و بزرگانی چون امام خمینی(ره) هستند که تمامی ابعاد عرفان اعم از عرفان عبادی،‌ عرفان سیاسی را دارا بود چنانچه انقلاب اسلامی نیز برگرفته از عرفان حکمی و فقهی حضرت امام(ره) است.
پایان پیام/
 

کد خبر 344009

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha