خبرگزاری شبستان:در هفته های پیش از آغاز المپیک زمستانی سوچی،رسانه های غربی گزارش هایی که خود آن را قابل اعتماد و موثق می دانستند را منتشر کرده و در آنها احتمال حمله تروریستی در بلندی هایی که بازی های المپیک در آنجا برگزار می شود را مورد بررسی قرار دادند.
در اواخر ماه ژانویه،دولت انگلیس هشدار داد که در پی جمله تروریستی ولگاگراد در ماه دسامبر ،احتمال وقوع حملات تروریستی بیشتری در روسیه در قبل و یا در طول بازی های المپیک سوچی وجود دارد.
وقتی الپیک در سوچی آغاز شد نیز خبرگزاری سی ان ان نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد که نشان می داد 75 درصد آمریکایی ها بر این اعتقادند که حمله تروریستی در بازی های سوچی رخ خواهد داد.
گزارش های خبری رسانه های غربی بر روی یک تهدید رازآلود تحت عنوان «پنجره سیاه» متمرکز بوده است.
بر اساس این گزارش ها این حمله تروریستی از چچن سرچشمه می گیرد که نقطه عطف تروریسم در روسیه است.
دکتر «گوردون وو»،کارشناس فجایع تروریستی در این باره می گوید:حمله پنجره سیاه به طور قطع به وقوع خواهد پیوست.
وو در این باره می گوید:به خاطر تاریخی که میان مردم روس و چچن وجود دارد و منجر به تشکیل امارت قفقاز شد،سوچی هدف اصلی تروریسم است.
بازی های سوچی در بلندی هایی برگزار می شود که شاهد بحران جهانی مقابله میان آمریکا و روسیه در یک صفحه شطرنج ژئوپولیتیکی بوده است.
اما هدف سیاسی اصلی از یک حمله تروریستی به این منطقه چه می تواند باشد؟
آیا هدف از گزارش های رسانه ای تنها ایجاد ترس و بی ثباتی است که موجب شرمندگی سیاسی مقامات روس می شود؟
در حالی که چشم همه رسانه ها به «پنجره سیاه» است،یک سوال اساسی تر در این مورد به وجود می آید که چه کسی پشت تروریست های قفقاز است که به آنها اشاره ای نمی شود.
هیچ یک از گزارش ها بر روی این سوال اساسی که برای ارزیابی یک تهدید تروریستی لازم است تمرکز نکرده اند.
هم تاریخ القاعده و هم تحولات اخیر در سوریه و لیبی به طور قطع تایید می کند که شبکه القاعده به طور پنهانی از سوی دستگاه های اطلاعاتی غرب حمایت می شود.
اما حالا به اینجا می رسیم که چه کسی در پشت تروریست های چچن قرار دارد؟
منشا تاریخی جهادی های چچن که اکنون بازی های سوچی را تهدید می کنند چه کسانی هستند؟و چه کسانی در پشت آنها قرار دارند.
در دهه 1990 پس از فروپاشی اتحاد شوروی،آمریکا جنگی پنهانی را علیه روسیه آغاز کردهدف از راه اندازی این جنگ ،پیشبرد طرح جدایی چچن به عنوان یک منطقه مستقل و خودمختار از فدراسیون روسیه در تقاطع ره های استراتژیک خطوط لوله نفت و گاز بود.
این یک عملیات اطلاعاتی سری بود.مهمترین رهبران شورشی چچن از جمله «شامیل باسایف» و «الخطاب» در کمپ های تحت حمایت سیا در افغانستان و پاکستان در این زمینه آموزش دیدند.
دو تشکل اصلی جهادی در چچن وابسته به القاعده که دارای سه هزار و 500 نیرو هستند از سوی اطلاعات نظامی پاکستان به نیابت از سازمان «سیا» حمایت می شدند.بودجه آنها نیز از طریق وهابی های غریستان سعودی به چچن منتقل می شد.
سازمان اطلاعات نظامی پاکستان نیز نقش کلیدی را در سازماندهی و آموزش ارتش شورشیان چچنی ایفا کرد.
در سال 1994،مرکز اطلاعات سرویس های داخلی برای «باسایف» و شبه نظامیان مورد اعتماد برنامه ای را ترتیب داد تا به شسشتوی مغزی و آموزش تاکتیک های چریکی جنگی به آنها در ایالت «خوست» افغانستان در کمپ «امیر معاویه» اقدام شود.
این کمپ در اوایل دهه 1980 از سوی سیا و سازمان اطلاعات نظامی پاکستان برپا شد و یک جنگ سالار افغان به نام «گلب الدین حکمتیار» آن را اداره می کرد.
در جولای 1994،باسایف پس از فارغ التحصیلی از کمپ امیر معاویه به کمپ Markaz-i-Dawar در پاکستان منتقل شد تا تحت آموزش برای تاکتیک های چریکی پیشرفته قرار بگیرد.
در پاکستان «باسایف» با ارشدترین افسرهای اطلاعاتی و نظامی پاکستان ملاقات کرد.
پس ار آموزش ها و شسشتوی کامل مغزی،قرار شد باسایف حمله به نیروهای فدرال روسیه در اولین چنگ چچن در سال 1995 را رهبری کند.
وقتی شورشیان تحت حمایت آمریکا در دهه 1990 از نیروهای روس شکست خوردند،بسیاری از تشکل های وابسته به القاعده شامل «امارت قفقاز» در منطقه قفقاز جنوبی فدراسیون روسیه یعنی در چچن،داغستان،اینگوشتیا و آبخازیا شروع به فعالیت های تروریستی کردند.
بنابراین هم گروه هیا القاعده واقع در ورسیه و هم شبکه های جهادی در خاورمیانه،آسیای مرکزی و بالکان در حقیقت سرمایه های اطلاعاتی سیا هستند که می توانند به طور بالقوه عامل وقوع هرگونه حمله تروریستی در بازی های المپیک سوچی باشند.
مسکو کاملا آگاه است که القاعده ابزاری در دست دستگاه های اطلاعاتی غرب است و همچنین به خوبی می داند که آمریکا به طور سری از گروه های تروریستی که امنیت بازی های المپیک را تهدید می کنند،حمایت می کند.
در داخل تشکیلات اطلاعاتی و نظامی روسیه این مسئله همواره در پشت درهای بسته مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و اگرچه همه از آن اگاهی دارند اما در عین حال یک «حقیقت ممنوعه» است.
صحبت کردن در مورد این مسئله در انظار عمومی و یا گسترش دادن آن تا سطح دیپلماتیک در مسکو یک تابو تلقی می شود اما واشنگتن هم می داند که مسکو می داند:«من می دانم که تو می دانی که من می دانم».
خبرگزاری شبستان:مسکو کاملا آگاه است که القاعده ابزاری در دست دستگاه های اطلاعاتی غرب است و همچنین به خوبی می داند که آمریکا به طور سری از گروه های تروریستی که امنیت بازی های المپیک را تهدید می کنند،حمایت می کند
کد خبر 341776
نظر شما