خبرگزاری شبستان: با توجه به فرا رسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی زمینه ای فراهم شد تا در باب ولایت فقیه به عنوان وجه تمایز این نهضت با دیگر انقلاب های معاصر با فرزاد جهان بین، استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رییس کمیته دانشگاهی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی به گفتگو بپردازیم. متن زیر حاصل صحبت ها ما با مولف کتاب های "تحلیل مواضع سیاسی علمای شیعه در قبال حکومت از عدالت خانه تا کودتای رضاخان" و "مسئولیت های متقابل حکومت اسلامی و مردم در نهج البلاغه" است که از نظرتان می گذرد:
نظریه ولایت فقیه در تفاوت انقلاب اسلامی با جنبش ها و انقلاب های معاصر چه تاثیری داشته است؟
تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، انقلاب هایی که در دنیا اتفاق افتاده بود معمولا در ره یافت های مختلف مانند اقتصادی و سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گرفت. با وقوع انقلاب بسیاری از این ره یافت ها در تبیین این انقلاب نتوانستند موفق عمل کنند و موج جدیدی از نظریه پردازی در مورد انقلاب با وقوع آن شکل گرفت.
دلیل مهم موضوع حضور پررنگ دین و اصول اعتقادات و باورها و ارزش های دینی در این انقلاب بود و به اتکاء همین باورها و ارزش ها، مردم پشت سر رهبری دینی و یک مرجع عالی قدر ایستادند و همه چیز را برای دین و ارزش های دینی تحت فرمان او هزینه کردند. نمونه آن که به عنوان نقطه عطف تاریخ است را می توان به واقعه 15 خرداد سال 42 اشاره کرد. این مهمترین فصل ممیزه انقلاب با دیگر انقلاب ها مانند انقلاب روسیه، چین، انگلستان فرانسه و سایر انقلاب های بزرگ دنیا است.
این موضع نشان می دهد که تا چه اندازه نقش رهبری مهم و تاثیرگذار است. یکی از اساتید دانشگاه شریف می گفت برای جلسه ای به اروپا رفته بودم. در این کنفرانس با یکی از اساتید مصر برخورد کردم و به شوخی گفتم چه خبر از میدان التحریر مصر! او آه عمیقی کشید و گفت: اگر ما کسی مانند امام خمینی (ره) داشتیم، قطعا می توانستیم به آن اهداف اصلی برسیم. این موضوع نشان دهنده عمق تاثیر رهبری در پیروزی و نجات ملت ها است.
این نظریه از چه ابعادی انقلاب اسلامی ایران را متمایز می کند؟
در این انقلاب ما دو بعُد داریم؛ یک امت، که این امت با انقلاب خود نشان دادند فصل ممیز آن تاکید بر ارزش های دینی است. البته این بدان معنا نیست که در این انقلاب مسائل سیاسی و اقتصادی مهم نبوده است اما بیشترین تاثیر مسائل و ارزش های دینی بوده است. در بحث رهبری، این رهبری هم یک رهبری دینی است و به پشتوانه دین رهبری می کند.
بر این اساس ویژگی هایی علاوه بر ویژگی هایی که در تمام رهبران دینی دنیا مانند تدبیر، درایت، هوشمندی، توانمندی، قدرت باید باشد، مفهوم عدالت است که حرف اساسی در ولایت فقیه باید باشد. در این راستا علاوه بر نظارت های ببرونی که بر رهبری اعمال می شود، مانند نظارت مجلس خبرگان یا نظارت همگانی که در اصل هشتم قانون اساسی اشاره شده، یک نظارت قوی داخلی به نام همین ملکه عدالت وجود دارد و ولی فقیه بر اساس این دو نظارت، از قرار گرفتن و همسویی با منافع شخصی یا منافع جریان های ثروت و قدرت بری می شود. این نقطه قوت بسیار مهمی است که ضمانت می کند ولی فقیه تنها به اسقرار ارزش های دینی و منافع مردم بیاندیشد.
نظریه انقلاب برای جهانی شدن به چه راهبردهایی نیاز دارد؟
انقلاب اسلامی از همان زمانی که شکل گرفت تاثیرات مهمی را در بخش های مختلف دنیا به ویژه جهان اسلام گذاشت و این مفهوم صدور انقلاب مفهومی نبود که کسی بخواهد صدور تصنعی و برای آن برنامه ریزی کند. بلکه چون پیام انقلاب اسلامی مبتنی بر فطرت انسانی و برگرفته از آموزه های ناب اسلام بود، خود به خود توانست در بین توده ملت ها جا باز کند و عمق دشمنی هایی که با انقلاب صورت می گیرد، به دلیل همین است که اجازه ندهند این پیام که پیام استکبارستیزی، استبدادستیزی، حاکمیت ملت ها بر سرنوشت خود، حاکمیت ارزش های دینی و .. به ملت ها برسد. این دشمنی ها به همین دلیل است.
امروز انقلاب اسلامی در قالب جمهوری اسلامی معنا پیدا می کند و به نظر من اگر جمهوری اسلامی بتواند به آن اهدافی که مد نظر بوده بیش از پیش برسد، باید یک نمونه علمی و عملی از ارزش هایی که بیان می کرد نشان دهد، این خود بهترین راهکار برای گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی است.
پایان پیام/
نظر شما