به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، امروز سالگرد روزی است که در آن مقاومت و استقامت ملت بزرگ ایران باعث شد که سلطنت با پای خود این کشور را ترک کند. محمد رضا شاه پهلوی آخرین شاه حاکم بر ایران دو هفته پیش از آغاز دهه فجر در 26 دی 1357 از فرودگاه مهرآباد پا به فرار گذاشت تا ملت ایران خود بتوانند سرنوشتشان را برگزینند.
این اقدام که به عنوان فرار شاه در تاریخ کشورمان به ثبت رسیده است پس از مقاومت فراوان مردم کشورمان رقم خورد. شکل گیری و گسترش نهضت اسلامی و هماهنگی قیام های مردمی به رهبری امام خمینی و برگزاری مراسم چهلم های شهدا در شهرهای مختلف و کشتار 17 شهریور و اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت، کنترل امنیت کشور را از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج نموده و موجب شد که در زمان کوتاهی، پایه های اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شده و منجر به فرار شاه گردد. شاه پس از عدم موفقیت دولت نظامی ازهاری در برقراری نظم و آرامش و رفع اعتصاب ها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، به رهبران جبهه ملی روی آورد. پس از ناکامی جمشید آموزگار، جعفر شریف امامی و ازهاری در مهار کردن امواج خشم و نفرت عمومی مردم در جریان نهضت اسلامی، شاه آخرین تیر خود را رها کرد و سعی کرد با انتخاب یکی از اعضای جبهه ملی که به ظاهر از مخالفان شاه باشد، خشم مردم را فرو نشاند. به همین جهت شاپور بختیار به شرط گرفتن اختیارات کامل و خروج شاه از کشور بعد از رای اعتماد مجلسین به دولت، نخست وزیری را پذیرفت.سرانجام در روز 26 دی 1357، شاه پس از سالها ظلم و جنایت در حق مردم مسلمان ایران، به همراه همسرش، ایران را به سمت مصر ترک کرد، در حالیکه حتی نزدیک ترین حامیان و اربابانش هم از پذیرفتن او امتناع کردند. پس از فرار شاه، ملت با آمدن به خیابان ها و اظهار شادمانی و پخش گل و شیرینی، این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و این زمانی بود که رژیم پهلوی پس از 50 سال حکومت استبدادی، روزهای پایانی عمر خود را سپری می کرد؛ چنانکه در کمتر از یک ماه پس از فرار شاه، طومار عمر 2500 ساله شاهنشاهی ایران در هم پیچیده شد.
محمد رضا و سالهای حکومتش که منجر به انقلاب مردم شد
محمد رضا شاه پهلوی در جنگ جهانی دوم و همزمان با اشغال ایران در 22 سالگی به پادشاهی رسید و از 25 شهریور 1320 تا انقلاب ایران، 22 بهمن 1357 بر ایران پادشاهی کرد. در آغاز قدرت کمی داشت، ولی با پایان اشغال ایران و خروج نیروهای خارجی از کشور، با پشتیبانی امریکا و با سیاست نخست وزیر وقت، قوام السلطنه به حکومت خودمختار در آذربایجان و کردستان خاتمه داد. همچنین زمینهایی که پدرش از مالکان آنها گرفته بود را به صاحبان پیشینشان بازگرداند.
شاه بعد از روی کار آمدن کارتر در سال1977، درصدد جلب رضایت وی برآمد. نخست دولت 13ساله هویدا را تغییر داد و جمشید آموزگار تحصیل کرده آمریکا را به صدارت گماشت و راهی آن کشور شد. تظاهرات انبوه مخالفان هنگام ورود او به کاخ سفید که موجب پرتاب گاز اشک آور از طرف پلیس و اشکریختن کارتر و مهمانانش شد، آغاز ناخوشی برای شاه در این سفر بود. اما شاه در همان دیدار نخستین با رئیسجمهوری جدید آمریکا، سر تسلیم فرود آورد و متعهد شد از افزایش قیمت نفت جلوگیری کند. در این مذاکرات، شاه جای هیچ گله و شکایتی برای آمریکاییها باقی نگذاشت، بهطوری که در بازگشت اعتماد به نفس خود را باز یافته و بار دیگر با خیال راحت بر اریکه سلطنت تکیه زده بود.
ولی مشکلات اقتصادی و نابسامانیهای ناشی از ریخت و پاشهای گذشته از یک طرف و تشدید مخالفتها با حکومت خودکامه و مفاسد و مشکلات ناشی از آن، بهتدریج روند نهضتی را در جامعه شدت بخشید که مهار آن روز به روز دشوارتر میشد. آموزگار در کار خود فرو مانده و هویدا هم که به وزارت دربار منصوب شده بود، از هیچگونه کارشکنی در کار دولت فروگذار نمیکرد و سرانجام با انتشار مقاله توهینآمیز نسبت به امام خمینی«قدس سره» در روزنامه اطلاعات در 17 دی 1356، کاریترین زهر خود را به حکومت آموزگار ریخت.
سرانجام دولت آموزگار از کار بر کنار شد و شاه، شریف امامی را که مهره انگلیسیها بود روی کار آورد تا بتوانددر کنار حمایت آمریکا، رضایت انگلستان را نیز جلب کند. انتخاب شریف امامی به نخستوزیری هم هیچیک از انتظارات شاه را بر آورده نکرد. عقبگرد ناگهانی رژیم در برابر مخالفان و آزادی مطبوعات، به گسترش فعالیتهای مخالف رژیم انجامید. اقدام شتابزده رژیم در برقراری حکومت نظامی، فاجعه 17شهریور در میدان ژاله (شهدا) را آفرید. انعکاس جهانی این فاجعه رژیم را از اجرای مقررات حکومت نظامیبازداشت و تظاهرات و اعتصابات تازهای را بهدنبال آورد.
پایان پیام/
نظر شما