چگونه ممکن است قرآن بجای وحدت، عامل تفرقه شود؟

قرآن مایه وحدت و سرمایه ما برای وحدت است. اما این سرمایه باید به دست اهل‌اش بیفتد،در غیر این صورت برداشت‌ها متفاوت می‌شود و همین کتاب به جای اینکه وحدت‌ساز باشد موجب اختلاف می‌شود.

حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت و گو با خبرنگار معارف خبرگزاری شبستان در خصوص نقش قرآن در وحدت جامعه اسلامی و راهکارهای عملی استفاده از قرآن به عنوان یکی از معیارهای وحت گفت: آنچه که می‌تواند عامل وحدت باشد وجود یک عیار و معیار است، یعنی چیزی که در موارد بروز اختلاف میان صاحبان فکر، اندیشه و مذاهب مختلف با مراجعه به آن و معیار قرار دادن آن، بتوان اختلاف را حل و برطرف کرد. قاعدتا نگاه ما به قرآن از منظر یک منشور مسلمانی که در عین حال سند مسلمانی ما نیز می ‌باشد این است که قرآن چنین ظرفیتی را دارد که در موارد فراوانی برداشت‌ها، قرائت‌ها و اختلاف رفتارها را مورد ارزیابی و داوری قرار داده و سندی باشد برای تشخیص حق از باطل و درست از نادرست.

وی با بیان ویژگی های خاص قرآن که در آیات فراوانی نیز مورد اشاره قرار گرفته است، خاطرنشان کرد: خداوند در قرآن هنگامی که از اختلافات اهل کتاب سخن می‌گوید سه ویژگی برای قرآن بیان می‌فرماید که توجه به این سه ویژگی این مسئله را برای ما روشن می‌کند که این متن می‌تواند گره‌هایی را که به تدریج بر اندیشه، رفتار و دریافت‌های اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان پیدا شده را مرتفع کند. نخستین ویژگی آن است که به تصریح قرآن، این کتاب آمده است تا اختلافاتی را که میان آنها وجود دارد، مرتفع سازد. همچنین 18 بار در قرآن تکرار شده است که قرآن « نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ» است یعنی تصدیق‌کننده است.

 این پژوهشگر قرآن افزود: اگر در قرآن نسبت به برخی معارف و گزاره‌های موجود در کتاب مقدس، مطلبی وجود ندارد و قرآن درباره آن سکوت کرده است، این موضوع را باید حمل بر قابل تثبیت نبودن آن گزاره دانست و این که خداوند آن را تأیید نکرده است کمااینکه در سوره مائده به صراحت آمده است که قرآن « مهیمن » سایر کتاب‌های گذشته یعنی رفع کننده اشکالات آنهاست، پس این کتاب حداقل نسبت به کتب آسمانی گذشته نقش مصدق، مهیمن و رفع‌کننده اختلافات را دارد. در رابطه با خود مسلمانان نیز چنین دستور داده شده است که هر گاه حقیقتا در مسئله‌ای اختلاف در برداشت و فهم داشتید و در عمل متحیر شدید « وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا» که یکی از معانی و مصداق‌های ذکر شده برای «حبل‌الله»، قرآن است که همچون طنابی از سوی خدا به سوی بشر کشیده شده تا بشریت بتواند خود را با آن هماهنگ، هم‌سو و هم‌جهت کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به ظرفیت قرآن در حل اختلافات تصریح کرد: بنابراین در اینکه قرآن ظرفیت حل اختلافات را دارد و می‌تواند عامل وحدت مسلمانان و حتی عامل وحدت ادیان ابراهیمی باشد هیچ تردیدی نیست چرا که این کتاب آخرین سند الهی است که در اختیار بشر قرار گرفته و قاعدتا خداوند در آن اصلی‌ترین سخن‌ها و داوری‌ها در تمام ابعاد زندگی بشر بیان کرده است. اما برای استفاده درست از این کتاب، نفس آیات شریف قرآن متذکر می‌شود که این متن «قرآن» نیازمند تبیین است. یعنی مجملاتی در آن وجود دارد که می‌بایست توسط فرد دیگری اجمال آن مرتفع شود البته میان اجمال و ابهام تفاوت هست.

حجت الاسلام بهجت پور در بیان تفاوت میان اجمال و ابهام گفت: گاهی شما کلامی را می‌گویید که اصلا مفهوم نیست یا همه ابعاد آن مشخص نیست، این کلام مبهم است. اما گاهی کلام شما مجمل است یعنی همه مطالب گفته شده اما به اجمال، به عنوان مثال در قرآن اصل نمازخواندن ذکر شده اما ویژگی نماز، شرایط و ابعاد آن و هیئت ترکیبی آن توضیح داده نشده است. خداوند می‌فرماید برای حل اختلافات، تنها رجوع به قرآن کافی نیست بلکه باید در ادامه فهم و برداشت از قرآن به سراغ تبیین‌های پیامبر صل الله علیه وآله بروید « وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» ما وحی دیگری را مستقیما در اختیار پیامبر قرار دادیم تا به وسیله آن قرآن را برای مردم تبیین کند، بنابراین ترکیب قرآن با بیانات تفسیری پیامبر صل الله علیه وآله زمینه را برای تفکر بشر فراهم می‌کند به همین دلیل اگر کسی بخواهد حقیقتا مشکلات برداشت و اختلاف را در برداشت‌ها حل کند مهم‌ترین گزینه این است که در کنار قرآن به سمت تبیین‌های پیامبر عظیم‌الشأن برود.

 این مدرس تفسیر قرآن در ادامه با اشاره به ماجرایی تاریخی از امیر المومنین علیه السلام و استناد به قرآن همراه با سنت رسول خدا صل الله علیه و آله خاطرنشان کرد: هنگامی که حضرت علی علیه السلام با خوارج روبرو شدند (مانند امروز که ما گرفتار وهابیون هستیم) به ابن عباس فرمودند: با خوارج تنها به وسیله قرآن مباحثه و مجادله مکن. قرآن حمال ذی الوجود است، اما کلمات آن دارای چندین بعد است. برای مجادله با آنها به سنت و روش پیامبر صل الله علیه وآله عمل کنید. در دیداری هم که حضرت با خوارج داشتند خطاب به آنها فرمودند: شما هنگامی که کسی مرتکب گناه کبیره می‌شود می‌گویید از دین خارج شده و او را به قتل می‌رسانید در حالی که پیامبر آنها را با توبه می‌بخشید و برخی دیگر را که گناه کبیره انجام می‌دادند و حکم آنها قتل بود، می‌کشت اما بعد بر آنها نماز می‌خواند و نماز بر پیکر آنها یعنی مسلمان‌بودن آنان را تأیید می‌کرد.

 این استاد حوزه و دانشگاه افزود: لایه‌ای از اختلافات به وسیله سنت حل می‌شود سنتی که مکمل و تبیین‌گر مجملات قرآن است. نکته ای که گاه بنظر می رسد این است که اگر این اجمال‌ها را در کنار سنت قرار دهیم باز بخش دیگری از اختلافات پیش می‌آید. اما آنچه حجم این اختلافات را کاهش می دهد و باید به آن توجه کرد این است که افراد در برداشت از قرآن، خود را نیز دخالت می دهند. یعنی جهان ذهنی افراد و گرایش‌های آنها در برداشت از آیات قرآن دخالت داده می‌شود. کلمه «زَیْغٌ» در سوره آل عمران که می فرماید: «فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ..» توسط برخی به انسان‌های کاملا منحرف و فاسد تعبیر شده است، در حالی که این مفهوم می‌تواند دارای مراتب متعدد باشد، به عنوان مثال انسانی که میل شخصی و خواست خود را نسبت به تنبلی یا ترس شخصی خود را اصل قرار می‌دهد و به سراغ آیات قرآن می‌رود، موارد متشابه قرآن را با توجه به ترس خود ترجمه و معنا می‌کند و اگر بتواند از آن، به نفع نظر شخصی خود استفاده کند این سوء استفاده را مرتکب خواهد شد.

 حجت الاسلام بهجت پور ادامه داد: به همین دلیل افرادی که به سمت برداشت از قران می‌روند می بایست با توجه به مسئله تهذیب نفس و تزکیه، پیش‌فرض‌هایی را که ناشی از فهم دین نیست بلکه برخاسته از عادت‌ها و تمایلات شخصی آنهاست، کنار گذاشته و تا جایی که می‌توانند در دین و فهم معارف دین رسوخ کنند. چرا که به هر میزان رسوخ انسان در معارف دین بیشتر و بالاتر باشد، برداشت مطابق واقعی از آیات قرآن خواهد داشت.

وی با تبیین جایگاه «راسخون در علم» و نقش آنها در این عرصه تصریح کرد: راسخون در علم که در قرآن به آن اشاره شده افرادی هستند که این توانایی را دارند تا متشابهات و معارف پیچیده قرآن را دقیقا مطابق واقع آن تشخیص دهند. بنابراین برای اینکه در برداشت از قرآن دچار اختلاف نشویم باید افراد تا زمانی که هنوز تحت تاثیر عرف، عادت و علایق فردی هستند و هنوز به نفوذ در فهم دین و معارف حق نرسیده‌اند و به اصطلاح قرآن راسخ در علم نشده‌اند برداشت‌های خود را با متخصصان وارسته هماهنگ کنند و یا جامعه علمی برای اینکه دچار اختلاف نشود اجازه دهد تا مباحث مربوط به فهم قرآن، توسط کسانی که رسوخ معتبری در گزاره‌های قرآنی و علم دین دارند، اتفاق بیفتد؛ در غیر این صورت برداشت‌ها متفاوت می‌شود و همین کتاب به جای اینکه وحدت‌ساز باشد موجب اختلاف می‌شود.

 این استاد حوزه و دانشگاه گفت: ممکن است این سوال مطرح شود که امروز همین کتاب عامل اختلاف شده و 72 ملت از فرقه‌های مختلف اسلام به آن استناد می‌کنند، اما علت بروز چنین مسئله‌ای نیز یکی از همین دو آسیب است. قرآن مایه وحدت و سرمایه ما برای وحدت است. اما این سرمایه باید به دست اهل‌اش بیفتد، دوم اینکه می‌بایست یک پیوست علمی معتبر به نام سنت و سیره پیامبر صل الله علیه وآله و پس از آن اهل بیت علیهم السلام داشته باشد تا ظرفیت وحدت‌آفرین آن دقیقا شکوفا و بالفعل گردد. اما اگر از این پیوست و سپردن معارف قرآن به انسان‌های راسخ در علم عاری شد، همین عامل وحدت می‌تواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.


پایان پیام/
 

 

کد خبر 333343

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha