منشور «اصول رفتاری» برای پایان دادن به خشونت های «فرقه گرایی»

به گزارشخبرگزاری شبستان ، رهبران اسلامی پاکستان که مدت هاست درگیر خشونت های مرتبط با «فرقه گرایی» است برای پایان دادن به این خشونت ها با هم متحد شده اند.
طاهر محمد اشرفی،رییس شورای علمای پاکستان در این باره می گوید:اگر ما به چنین جنگی پایان ندهیم نه تنها پاکستان بلکه حتی بقیه کشورهای جهان رنج خواهند کشید.
پاکستان در چند سال اخیر به شدت درگیر خشونت های فرقه ای شده است.
در سال 2012 میلادی حداقل 537 پاکستانی در حملات ریشه گرفته از اختلافات مذهبی و فرقه ای جان خود را از دست دادند.
بر اساس گزارش موسسه مطالعات صلح پاکستان این رقم نسبت به سال پیش از آن حدود 71 درصد افزایش داشته است.
برای مبارزه با این پدیده،32 گروه از فرقه های اصلی اسلامی در پاکستان ،قانون «اصول رفتاری» را به منظور جلوگیری از اظهارات تنفرآمیز فرقه ها علیه یکدیگر امضا کردند.
امضا کنندگان این اصول خواستار اجتناب همه افراد و گروه ها از پرداختن به موضوعات جنجال برانگیز شدند.
آنها همچنین برای حمایت از مساجد،کلیساها و معابد با هم توافق کردند.
پاکستان حدود 180 میلیون نفر جمعیت دارد که 85درصد را سنی ها و 10 درصد را شیعیان تشکیل می دهند.
پاکستان در طول سه دهه گذشته شاهد خشونت های میان سنی ها و شیعیان بوده که جان بسیاری از مسلمانان را به خطر انداخته است.
اما عامل اصلی این درگیری ها و خشونت ها چه افراد،گروه ها و یا کشورهایی هستند؟
زمانی هانتینگتون بحث جنگ تمدن ها را مطرح کرد. در این تفسیر اسلام و کنفسیوس در کنار هم علیه سایر تمدنها به ویژه مسیحیت قلمداد شدند.
اما امریکا و غرب جنگ بین تمدن ها را تبدیل به جنگی درون تمدن ها کردند و این جنگ اکنون به جنگ درون تمدن اسلامی تبدیل شده یعنی شیعه و سنی علیه یکدیگر می جنگندو این به خصوص در طیف اهل سنت رواج بیشتری دارد چون زمینه های تحریک پذیری در میان آنها بیشتر است ؛البته خود جامعه اهل سنت هم تروریسم و رادیکالیسم را رد می کنند . آنچه ما از آن صحبت می کنیم شبکه القاعده با تعصب های فکری خاص خود است.
حمله به کلیساهای پاکستان که اخیرا شاهد آن هستیم نیز محصول تفرقه انگیزی غرب برای ایجاد جنگ میان شیعیان و سنی ها است .
این موج جدید با بحث نظریه «زنجیره هدف و وسیله» قابل توضیح و تفسیر است.
در این تفسیر گاهی اوقات هدف ،وسیله است و گاهی وسیله ابزاری است برای رسیدن به هدف. زمانی امریکایی ها احساس می کردند که القاعده ابزاری برای سرنگونی اتحادیه جماهیر شوروی است .
در آن زمان آنها غافل بودند از اینکه القاعده هم از آمریکا به عنوان یک ابزار علیه کمونیسم استفاده می کند و بعد دیدیم که چگونه این ابزار، امریکا را به پشتوانه نیروهایی که در اتحاد جماهیر شوروی سابق قرار داشتند مثل چچنی ها و نیگوشی ها مورد هدف قرار داد .
غربی ها فکر می کردند که با منازعه شیعه و سنی در پاکستان مسیحیت در امان خواهد بود غافل از اینکه شکل گیری تفکر رادیکالیسم در یک جامعه کل آن جامعه را هدف قرار می دهد.
بنابراین می توان گفت که حمله به کلیساها محصول رشد تفکراتی است که خود آمریکایی ها و غربی ها به وجود آورده اند غافل از اینکه رادیکالیسم هر جا شکل بگیرد برای کل آن جامعه مخرب است.